به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر و همچنین برگزاری کنگره ۴ هزار شهید روحانی بهانهای شد تا در منزل یکی از روحانیون جانباز کشورمان در شهر قم حضور پیدا کنیم.
فردی که پیش از انقلاب و در مبارزات انقلاب پیشگام بود و اعلامیههای امام را توزیع میکرد و در منبرهایی که در مساجد مختلف میرفت بر حقانیت امام خمینی (ره) تاکید داشت.
حجتالاسلام سید احمد موسوی در همان روزهای آغازین در منطقه عملیاتی غرب حضور پیدا کرد و درحالیکه در ادامه جنگ مجروح و جانباز شد اما دست از دفاع از کشور نکشید بهطوریکه بعد از بهبودی نیز در جبهههای حق علیه باطل حضور پیدا کرد.
بعد از پایان جنگ نیز بهعنوان روحانی رزمی تبلیغی بارها در مناطق مرزی سیستان و بلوچستان حضور پیدا کرد، در گفتگوی کوتاهی که با وی داشتیم به بیان خاطراتی از دفاع مقدس پرداخت که خواندن آن خالیازلطف نیست.
اوایل جنگ بود؛ شاید یک ماه از جنگ سپری نشده بود که در منطقه جنگی در خدمت رزمندگان شیردل لشکر انصار الحسین به فرماندهی سردار حسین همدانی بهعنوان رزمنده رزمی تبلیغی در منطقه سرپل ذهاب حضور داشتم.
در آن مقطع در وضعیتی قرار داشتیم که شاید یک ماه بود که غذای داغ ندیده بودیم، یک روز در برابر ستاد فرماندهی یک خودرو ارتش دو دیگ آش برای رزمندگان آورده بود.
کمبود تجهیزات بهقدری بود که ما ظرفی برای ریختن آش نداشتیم و این در حالی بود که رزمندگان در خانههای خالی از سکنه سنگر گرفته بودند، در واقع فرماندهان جنگ با استفتا که از امام گرفته بودند نیروهای خودشان را در خانهها مستقر کرده بودند چون در اوائل جنگ هنوز سنگر برای رزمندگان در این منطقه ایجاد نشده نبود اما امام استفاده از خانه را مشروط کرده بود بهطوری فرموده بودند: شما از خانههای مردم استفاده کنید اما حق دست زدن به وسائل خانه را ندارید.
از همین رو وقتی گروهبان ارتش گفت که ظرف بیاورید ظروف هموطنانی که از خانه و کاشانه خود فرار کرده بود در دسترس بود اما رزمندگان دست به آنها نزدند بلکه از هندوانههای که در شهر بود با خالیکردن محتوای آن بهعنوان ظرف استفاده کردند.
نکته جالبتر این که با وجود این که رزمندگان یک ماه غذای داغ نخورده بودند به همدیگر تعارف میکردند در بین تعارفات شهید بزرگوار سردار همدانی نهیب زد آقایان آش را سر بکشید و بیاید داخل منازل و در زیر آتش خمپاره توقف نکنید.
این رفتار رزمندگان اسلام نشاندهنده قداست و پاکنفسی آنها بود البته این پایان ماجرا نبود.
رزمندگانی که باید شبها نگهبانی میدادند سرمای شدید را به جان میخریدند اما از پتوهایی و سایر لوازم گرمایشی که در خانهها بود استفاده نمیکردند.
آن زمان سلاح انفرادی مانند کلاشینکف و ژ۳ وجود نداشت بلکه سلاح رزمندگان M۱ بود و تنها در دست لشکر انصار الحسین سه قبضه آرپیجی بود.
۸۰ جعبه نارنجک داشتیم و از ترس دشمنان هر سه روز یکبار اینها را جابهجا میکردیم در واقع وضعیت ما در برابر دشمن تا دندان مسلح اینگونه بود اما هدایت امام خمینی (ره) و شجاعت رزمندگان برگ برنده ما بود.