به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در مازندران، حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد قائمی در یادداشتی با عنوان «انتظار فرج از نیمه خرداد کشم»، آورده است: بی شک یکی از نقاط عطف و شتاب زا در جریان انقلاب اسلامی ایران، حادثه عظیم ۱۵ خرداد ۴۲ بوده که معمار و معیار کبیر انقلاب اسلامی ایران از دو حیث به اهمیت آن پرداخته و به جامعه اسلامی ایران هشدار داده، هم این روز را عزای عمومی برای جامعه انقلابی ایران معرفی و هم در شعر خود، از پانزده خرداد به عنوان نقطه عطف انتظار فرج حکومت موعود تعبیر و یاد نموده است.

اما مسأله مهم در شرایط کنونی جامعه، در کنار همه این امور و توجه به چرایی و بانیان این واقعه دلخراش و هولناک که هنوز با گذشت سالیان طولانی همچنان برخی از ابعاد آن ناشناخته و سر به مهر مانده است؛ توجه به فهم رابطه میان ۱۵ خرداد و انتظار فرج برای رسیدن به حاکمیت مهدوی است که در بیانات و اندیشه و حتی اشعار عرفانی ایشان که بر مسیر حرکت اربعه عرفان اسلامی استوار است، می توان نوعی آینده نگری را مورد فهم و دقت خویش قرار داد.

به طور کلی می توان در این خصوص به چند نکته توجه داد، اول ارتباط دو سویه کسب موفقیت در مسیر رسیدن به آرمان های بزرگ انقلاب اسلامی و اندیشه مهدویت است، به عبارت دیگر یکی از مهمترین و در عین حال تاثیرگذار ترین مولفه ها، اندیشه تشکیل تا پیروزی انقلاب اسلامی در قالب شکلی نهضت خمینی تا تمدن نوین ایرانی اسلامی برای رسیدن به حکومت مهدوی، مبتنی دانستن انقلاب بر اندیشه مهدویت و تعیین کار ویژه انقلاب اسلامی ایران در محقق کردن زمینه های ظهور و تحقق انقلاب موعود است، به طوری که حذف این بال از اندیشه انقلاب اسلامی، باعث ابتر ماندن انقلاب است و به نوعی باید آن را شروع انحراف اندیشه انقلابی گری از اندیشه های اصیل انقلاب خمینی کبیر دانست.

اگر بخواهیم در میان جریانات حاضر کشور از این خط فکری یاد و اشاره ای داشته باشیم، باید مهمترین تجلی آن را در اندیشه های برخی از مدعیان انقلابی گری با حذف ولایت فقیه به صرف ادعای ارتباط مستقیم با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عصر غیبت، مشاهده نمود، مدعیانی که علی رغم ادعای انقلابی گری، مهمترین رکن انقلاب یعنی پشتیبانی از ولایت فقیه را مورد خدشه خود قرار داده و با حذف آن به دنبال تکرار شکست های مجدد عصر مشروطه و ملی شدن صنعت نفت با حذف دین و نهاد دین از عرصه تحولات اجتماعی هستند .

دوم توجه به نوع رفتار و تاثیر حادثه ۱۵ خرداد ۴۲ و انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ و ترسیم چگونگی رابطه انقلاب اسلامی ایران برای تحقق و رسیدن به انقلاب موعود است؛ بی شک همه تحلیل گران انقلاب اسلامی ایران، از قیام ۱۵ خرداد ۴۲ به عنوان یک قیام به ظاهر سرکوب شده یاد و تحلیل می کنند، ولی در عین حال اعتقاد دارند که همین حرکت در خود دارای مولفه هایی بوده که بر شتاب گرفتن حرکت طوفانی انقلاب اسلامی بر حکومت جور پهلوی تأثیر مهم و غیر قابل انکار داشته است که دو مؤلفه مهم در آن یعنی نا امیدی همه اقشار و طبقات اجتماعی جامعه ایران حتی روشنفکران از حکومت پهلوی و رسیدن به نقطه مطلوب و سعادت در کنار حاکمیت پهلوی و همچنین توجه نمودن مجدد به نقشِ دین و روحانیت در پیشرانی تحولات سیاسی – اجتماعی ایران است، لذا برای رسیدن به دولت موعود، جامعه مهدوی نیازمند نهادینه ساختن دو مولفه مهم در زیست سیاسی – اجتماعی خود است، اول ناامیدی و عدم اتکا به کدخدایان زمینی برای رسیدن به سعادت نهایی که تجارب شکست اندیشه های سوسیالیستی و لیبرالیستی و در یک نگاه کلان، توجه به نظام دو قطبی برای رسیدن به سعادت و توسعه در جوامع مختلف سیاسی از غرب تا به شرق، بیان واضحی از این مولفه است و دوم توجه به دین و نهاد دین به عنوان تنها ملجاء جوامع انسانی در رسیدن به سر منزل غایی خود برای پیشرفت مادی و معنوی است که توجه به تجربه های مردم ایران در بستر تحولات سیاسی – اجتماعی قرن ۱۹ و ۲۰ گویای این واقعیت است که با اتکاء به آموزه های دینی توانستند در تاریخ این کشور حوادثی عظیم را خلق کنند که در تصورات زیست اجتماعی جامعه ایرانی، قابل فرض نبوده است.

از شکست امتیازات ناصری با جنبش توتون و تنباکوی میرزای شیرزای تا مشروطه خواهی مشروعه مرحوم شیخ فضل الله نوری و از ملی شدن صنعت نفت با نقش آفرینی مرحوم کاشانی در بسیج توده و ایجاد پایگاه اجتماعی برای اندیشه ملی خواهی و مرحوم نواب صفوی در حذف موانع ملی شدن تا رهبری امام خمینی (ره) در جریان سازی تحولات بعد از انقلاب سفید ۴۲ آمریکایی در ایران که خود آغازی با کاپیتولاسیون و مستعمره سازی ایرانیان، همراه بوده است.

در پایان ضمن عرض تسلیت این روز بزرگ به همه جامعه ایران اسلامی و یاد شهدای بزرگ و سرافراز ۱۵ خرداد ۴۲، از همگان درخواست توجه و نگاه خاص به رابطه تعاملی میان انقلاب اسلامی و دولت مهدوی را دارم که اگر حاکمیت اندیشه مهدوی اصیل بر جامعه و نخبگان انقلابی نباشد و در عین حال توجهی به رابطه انقلاب اسلامی ایران و انقلاب جهانی موعود در همه ابعاد آن تعریف و تعیین نگردد، یقینا نخواهیم توانست آرمان های بلند امام خمینی (رحمه الله علیه) را طرح ریزی و اجرا نمائیم که مهمترین مولفه این رابطه پشتیبانی از ولایت فقیه و علی زمان به تمام توان و قوا بدون مصلحت سنجی های فردی و گروهی است .

انتهای پیام ۳۱۳/۴۸