حجت الاسلام و المسلمین محمد ملکزاده در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، اظهار داشت: اخبار مربوط به عادی سازی روابط دولت های عربی با رژیم صهیونیستی از سپتامبر سال ۲۰۲۰میلادی، زمانی که اسرائیل به توافقاتی برای عادی سازی روابط با امارات، بحرین، مراکش و سودان دست یافت و سپس مذاکراتی با سایر کشورهای بزرگ جهان اسلام مانند عربستان و اندونزی انجام داد، انتشار یافت.
وی افزود: انتشار این اخبار گرچه به صورت ناگهانی اعلام شد، اما واقعیت آن است که این اتفاق هرگز یک خبر غافلگیر کننده به شمار نمیرفت، چرا که رژیم صهیونیستی سال هاست که با دولت های عربی و اسلامی روابط غیررسمی داشته است و این دولتها گرچه به ظاهر از حمایت خود از ملت فلسطین سخن به میان میآوردند اما در خفا رابطه ی گسترده اقتصادی و سیاسی با رژیم اشغالگر قدس برقرار مینمودند.
وی همچنین گفت: تنها اتفاقی که در سالهای اخیر روی داده آشکار شدن این رابطه سرّی و پنهانی است که دلایل متعددی در سطوح مختلف داخلی، منطقهای و بین المللی برای آن قابل اشاره میباشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، بیان داشت: در سطح داخلی دلایل متعددی هم برای رژیم صهیونیستی و هم حاکمان عرب وجود دارد که آنها را به عادی سازی و تقویت روابط با یکدیگر سوق داده است. از یکسو رژیم اشغالگر قدس به لحاظ ساختاری و امنیتی در بحرانیترین دوران حیات ننگین خود از زمان اشغال سرزمین فلسطین به سر میبرد و از سوی دیگر حکام عرب به دنبال استحکام جایگاه خود از طریق جلب حمایت خارجی هستند؛ آنان به اشتباه تصور میکنند با عادی سازی روابط با اسرائیل میتوانند حمایت کامل آمریکا را برای تحکیم جایگاه متزلزل داخلی خود به دست آورند، بی آن که بخواهند از سرنوشت دولتهای متحد آمریکا در منطقه که آمریکا در موقع خطر آنها را به حال خود رها کرد، درس عبرت بگیرند.
وی ادامه داد: در سطح منطقهای آنچه رژیم صهیونیستی و حکام عرب را به عادی سازی روابط سوق داده، بحث ایجاد توازن در برابر ایران قدرتمند است که به اذعان کارشناسان نظامی و سیاسی هم اینک قدرت بزرگ منطقهای به شمار میرود. این در حالی است که جمهوری اسلامی برخلاف تصور حکام عرب و تبلیغات مغرضانه غرب در ایجاد توهم ترس از ایران، جمهوری اسلامی تنها دوست قابل اطمینان برای کشورهای اسلامی به شمار میرود نه آمریکا و رژیم صهیونیستی.
این محقق و پژوهشگر حوزوی، خاطرنشان کرد: برای درک عمق دشمنی آمریکا و رژیم صهیونیستی با اعراب کافی است حکام عرب فقط به سخنان چندی پیش «ماتان کاهانا» معاون وزیر امور مذهبی رژیم موقت اسرائیل توجه کنند که میگوید: «اگر دکمهای باشد که میشد آن را فشار داد و همه عربها را محو نمود، من آن دکمه را فشار میدادم!»
این کارشناس مسائل سیاسی، همچنین گفت: در سطح بین المللی نیز قرار گرفتن در جبهه قدرت آمریکا برای دولت های ضعیف عرب حائز اهمیت است. آنان به جای جستجوی مبانی قدرت در میان ملت خویش، اشتباه دیگر حکام مستبد تاریخ معاصر مانند شاهان وابسته پهلوی در ایران را تکرار می کنند و بقاء خویش را در وابستگی به قدرت های خارجی جستجو میکنند. از سوی دیگر برای آمریکا نیز عادیسازی روابط در واقع تشکیل ائتلافی از متحدان به شمار میرود که زمینه تداوم و استحکام نقش منطقهای این کشور را فراهم میکند.
وی، اضافه کرد: با این حال، نکته قابل توجه در برقراری این رابطه متزلزل، برخلاف تصور عاملان روند عادیسازی، گسترش بحران و ناامنی و تشدید تنشها در منطقه از جمله در داخل کشورهای عربی و سرزمینهای اشغالی است که در نهایت سرنوشت شوم حکام عرب و تضعیف روزافزون دولت غاصب صهیونیستی را رقم خواهد زد، ضمن آن که باید توجه داشت، ارایه طرح پیشنویس قطعنامه ضد صهیونیستی از سوی روسیه در شورای امنیت در روزهای اخیر آن هم از سوی کشوری که همواره اسرائیل از حمایت آن در نهادهای بین المللی برخوردار بود یکی از نشانههای تشدید بحران برای رژیم صهیونیستی به شمار میرود.
حجت الاسلام و المسلمین ملک زاده، ابراز داشت: بنابراین تقویت و عادی سازی رابطه با رژیم صهیونیستی هیچ گاه امنیت حکام عرب و یا آن رژیم جعلی را تامین نخواهد کرد بلکه به تشدید ناامنی در منطقه منجر شده و عمیقتر شدن شکاف میان دولت و مردم در کشورهای اسلامی را درپی خواهد داشت و لذا میتوان نتیجه گرفت طرح عادیسازی روابط در خوش بینانهترین حالت در همان سطح دولتها باقی خواهد ماند و هرگز به سطح ملتها نخواهد رسید، چرا که به تعبیر یکی از نویسندگان غربی"مشکلی که پیش روی دولتهای جهان عرب قرار دارد این است که مردم بسیاری از این کشورها هرگز از مساله فلسطین چشمپوشی نخواهند کرد".