به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی سفرنامه ای به حج دارند که در شماره های گوناگون به انتشار آن خواهیم پرداخت.
ورود به جدّه
جده یکی از بنادر معروف و از شهرهای عربستان است و شهرت جهانی دارد. این شهر در هفتاد و سه چهار کیلومتری مکه معظمه واقع است و به صورت یکی از آبادترین شهرهای عربستان است که میتوان گفت تمام ساختمانهای آن قصور و کاخهای مدرن و مجهز به تمام وسائل عصری است.
این شهر که آبادی و عمران ظاهری آن روز افزون است از مراکز مهم تجارت و بازرگانی میباشد خیابانها و منازل آن انباشته از درخت و تماشائی و دیدنی است.
جمعیّت جده را در سفر قبل (۱۳۸۵ قمری) سیصد تا چهارصد و پنجاه هزار نفر تخمین میزدند و با این حساب میتوان گفت که فعلا تا نزدیک به میلیون قابل تخمین است.
سفارتخانهها همه در این شهر (و شاید هم ریاض) قرار دارند چون ورود ملل غیر مسلمان در مکه معظمه و حرم و مدینه طیبه ممنوع است، لذا مقرّ سفراء در شهر جده است، فقط سفرای مسلمان حق دارند به مکه معظمه و مدینه منوره مشرف شوند.
و اینکه گفتیم جده به صورت آبادترین شهرهای عربستان است برای این است که اینگونه آبادانی را که موجب افزایش تولید و بینیازی جامعه از خارج نشود و در خودکفائی و رسیدن به یک اقتصاد مستقل اثر نداشته باشد آبادانی نمیدانم بلکه عین خرابی و ویرانی میبینم اینگونه آبادی در شهرهای مدینه منوره و طائف و ریاض نیز هست. اما جز اینکه تجمل و تفنن و اسراف و تبذیر را در کشوری که فقیر و بینوا بسیار دارد رایج کرده است و جز اینکه به عنوان ساختمانهایی که ساخته میشود و لوازم آنها جیب مهندسهای بیگانه را پر میکند و کالاهای آنها به مصرف میرسد پیشرفت حقیقی در امور کشور حاصل نشده است، و این ظاهرسازیها و بنای قصور و کاخها برای ترقی و تعالی کشور اگر مضر نباشد (که هست) مفید نخواهد بود.
باری قریب ساعت چهارده به وقت تهران و سیزده و نیم به وقت جده وارد این شهر شدیم و پس از انجام مراسم گمرکی که در حد متعارف بود در انتظار هواپیما برای عزیمت به مدینه منوره ماندیم.
برادران ستاد حج ایرانی آمدند و اظهار محبت کردند و بر حسب خواهش آنها به ستاد حج رفتیم، برخورد آنان با مراجعه کنندگان، اسلامی و دلسوزانه بود و با روی گشاده و مهربانی به مردم جواب میدادند و از کمکهایی که لازم بود و میتوانستند دریغ نمیکردند.
شعبه هلال احمر ایران نیز همین جا بود، این واحد نیز با کمی امکانات که داشت انجام وظیفه مینمود و بیماران مراجعه کننده را درمان میکرد و وجود این واحد در آنجا برای بیماران غریب نعمتی بود. نماز ظهر و عصر را در جدّه بجا آوردیم و ضمناً به مسائل شرعی که بعضی داشتند جواب داده شد.
مسائل شرعی
از جمله این مسائل حکم خروج از مکه معظمه بعد از عمره تمتع بود که اعضای گروهها از لحاظ آنکه موقع رفتن به مکه معظمه، و برگشت به جده نیاز داشتند این سؤال را مینمایند که بر حسب بعض فتاوی خروج از مکه پس از عمره تمتع قبل از محرم شدن به احرام حج تمتع جایز نیست و در صورتی که ناچار شود باید محرم به احرام حج شود و به جده و هر مکان دیگر که میخواهد برود و پس از مراجعت برای اتمام حج به عرفات برود، و چنانچه بدون آنکه محرم به احرام حج شود بیرون رود معصیت کرده و اگر در همان ماهی که عمره را بجا آورده مراجعت کند همان عمره کافی است و جایز نیست دوباره محرم شود و اگر پس از گذشتن سی روز از عمره اولی مراجعت کند باید در میقات محرم شود به احرام عمره تمتع، و چنانچه قبل از گذشتن سی روز مراجعت کند ولی در غیر ماهی که عمره اولی را به جا آورده مراجعت کرده باشد احتیاطاً محرم به احرام عمره تمتع شود.
فرودگاه جده و آسایشگاه حاجیان
مطار جده یعنی محل پرواز و به اصطلاح ایرانیان فرودگاه از نظر ظاهر بسیار وسیع و مجلل است و ظرفیت دارد که صدها هزار نفر در آن وارد شوند.
در این مطار بناها و مراکزی در فاصلههای مناسبی ساخته شده که در اختیار هیأتهای حج هر کشور و مؤسسات درمانی و راهنمائی آنها قرار دارد.
و در ایام حج هر ساعتی هواپیماهای متعدد گروههایی از حاجیان را در این مطار (فرودگاه) پیاده میکنند علاوه بر حاجیانی که از طریق زمینی و دریا میآیند.
پرواز از جدّه به سوی مدینه
قریب ۹ ساعت در جده منتظر هواپیما برای حرکت به مدینه منوره شدیم تا سرانجام حدود بیست دقیقه به ساعت ۲۴ شب یکشنبه، جده را برای تشرف به مدینه منوره ترک کردیم در بین راه جده تا مدینه منوره حال شوق و شور و اشتیاقی که برای عاشقان روضه مقدسه نبویه «علی من حل فیها صلوات الله و تحیته» حاصل میشود غیر قابل توصیف است.
دقایق و ثانیهها را با بیصبری عجیب و انتظار شدید میگذرانند و دقیقه شماری مینمایند، و هر چه به رأس موعدی که قبلاً از سوی کارکنان هواپیما اعلام شده نزدیکتر میشوند شور و شوقشان افزونتر میگردد.
وعده وصل چون شود نزدیک * آتش عشق تیزتر گردد
حالات این بار یافتگان به روضة مقدسه مختلف است: بعضی از فرط خوشحالی گریه میکنند، بعضی با شعر و نظم و نثر رسول خدا صلیالله علیه وآله وسلم را مخاطب ساخته و به حسب حال و معرفت خود با آن حضرت گفتگو میکنند، و خود را در حضور مییابند، برخی به یاد خویشاوندان و نزدیکان و دوستانشان که آرزومند درک این سعادت بزرگند گریه مینمایند، بعضی هم چیزی نمیگویند و خاموشی اختیار میکنند، گوئی حرف و سخنی را که در خور این فوز عظیم، و مناسب عظمت مقام حضرت خاتم الانبیاء صلیالله علیه وآله وسلم باشد پیدا نمیکنند، و خود را حقیرتر از آن میبینند که در چنین مقامی ارفع و اقدس پا بر بساط حضور گذارند و خود را عرضه بدارند.
بعضی مبهوت و متحیرند، و گوئی باور نمیکنند که به چنین سعادتی نایل شوند که چند دقیقه دیگر به مدینه شهر وحی، شهر قرآن، شهر اسلام، شهر رحمة للعالمین و شهر علی، زهرا، حسن و حسین علیهمالسلام وارد خواهند شد.
خلاصه در بین اینگونه احساسات، ناگهان شهر مدینه منوره و قبةالخضراء همچون خورشید عالمتاب و برتر از آن چهرهنمائی میکند، و فریاد و غریو صلوات از مسافرین هواپیما به آسمان بلند میشود.«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد».
ادامه دارد ...