مریم اشرفی گودرزی، فعال امور زنان در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه با اشاره به هجمه دشمنان اسلام وانقلاب، همچنین انشقاق میان بانوان ایران اسلامی به مفهوم شناسی حجاب و عفاف پرداخت و افزود: عفت(عفاف)، حالتی نفسانی (درونی) است که از چیرگی شهوت بر افراد جلوگیری می کند. راغب اصفهانی می نویسد: «العفّة حصول حالة للنفس تمنعها عن غلبة الشهوة، عفت، بوجود آمدن حالتی برای نفس انسان است که او را از غلبه یافتن شهوت حفظ میکند(مفردات راغب، شماره ۳۳۹)».
حجاب، ثمره عفاف درونی است
فعال امور زنان ادامه داد: واژه عفت در قرآن کریم به معنای خود نگهداری آمده است: «وَ أَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ» و یا «الذین لا یجدون نکاحا ...»، خودنگهداری هم در مورد نمودهای شهوانی است مانند آنچه در آیات مذکور آمده، هم در مورد مال حرام یا شبهه ناک مانند: «وَ مَن کانَ غنیّا فَلْیَسْتَعْفِفْ؛ آن کس که توانگر است از خوردن مال یتیمی که تحت سرپرستی اوست خودداری ورزد.»، لذا حجاب، در لغت به معنای «المنع من الوصول، ممانعت از رسیدن به چیزی» است.
وی بیان کرد: گفته شده که حُجْب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از داخل شدن است. آیه شریفه «وَ مِن بَیْننِا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ» شاهد بر این مدعا است. اگر چه در ادبیات عرب و زبان دین(آیات و روایات) برای بحث پوشش زنان از واژه «ستر» استفاده و کمتر به حجاب اشاره شده، اما در کتب لغت به واژگان «امرأة محجوبة» به معنای زنی که خود را با نوعی پوشش پوشانده است، بر میخوریم. در مجموع می توان گفت حجاب ثمره عفاف درونی است که تظاهر و نُمود بیرونی یافته و به نوع پوشش در ظهور اجتماعی افراد و در رویارویی با نامحرم گفته می شود.
حجاب و عفاف در ادیان ابراهیمی
خانم اشرفی گودرزی اظهارکرد: پژوهش ها نشان می دهد که زنان ایران از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند، حجابی کامل شامل؛ پیراهن بلندِ چین دار، شلوار، چادر و شنلی بلند بر روی لباس ها داشتهاند. این حجاب در دوران سلسلههای مختلف پارسها نیز معمول بوده و زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند. رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را انکار کند. در عصر کنونی قوم «لوطاهور» فرقه ای دینی از کلیمیان هستند که پیروانی متعصب از آیین یهودی اند.
وی ادامه داد: تاریخ پژوهان، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته اند، بلکه به افراطها و سخت گیری های بی شمار اشاره کرده اند به طوریکه در کتاب «حجاب در اسلام نوشته ابوالقاسم اشتهاردی، ص ۵۰» آمده است؛ «گرچه پوشش در بین عرب، مرسوم نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می کردند، حجاب به مراتب شدیدتر از آن چه اسلام می خواست، وجود داشت. در بین این ملتها وجه و کفین (صورت و کف دست ها) هم پوشیده می شد. حتی در بعضی از ملت ها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادت سفت و سخت درآورده بودند.»
فعال امور زنان اذعان کرد: در مسیحیت، همانند دین زرتشت و یهود، حجاب زنان امری واجب به شمار می آمده است. مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدّس محسوب میشد و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» آمده است که؛ «ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود، اما از دیدگاه مسیحیت که تجرّد، مقدس شمرده شده است»، لذا جای هیچ شبهه ای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است.
اشرفی گودرزی در بخش دیگری از گفت وگوی خود خاطرنشان کرد: در روایات بین انسانهای عاقل و عفیف، رابطه مستقیمی ذکر شده است؛ حضرت علی(ع) می فرماید: «من عقل عَفّ». رابطه عقل و عفاف را از این نکته می توان دریافت که عفت نوعی اعتدال در امور است و عقل نیز این معنا را در خود دارد. علمای اخلاق در تعریف عفت می نویسند: «العفة هو انقیاد قوة الشهوة للعقل فی الاقدام علی ما یأمرها به من المآکل و المنکح و ...؛ عفت عبارت است از پیروی و تبعیت قوه شهوت از عقل در انجام اموری که به شهوت برمی گردد از جمله در خوردن و زناشویی و ... ».
وی تصریح کرد: بنابراین عفت به معنای سرکوبی شهوت نیست که به اصطلاح علم اخلاق «خمود» است. «شره» و شهوترانی به معنای زیاده روی در امور جنسی یا هر چیز دیگر است و خمودی به معنای خاموش کردن آن و عفت حد اعتدال بین شهوترانی و خمود است.
فعال امور زنان تأکید کرد: عفاف، نسخه ای است تجویز شده توسط شارع برای دارا و ندار با هدف خودداری و خودنگهداری از ارتکاب حرام است.
گفت وگو: اکبرپوست چیان