خبرگزاری حوزه/ چند روزی است بحثی در خصوص طرح تعدادی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی (شصت و نه نفر) مبنی بر اصلاح ماده۱ قانون تشکیل سازمان روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی «مرجع صدور مجوز فعالیت مشاورهای و مراکز مشاوره بر اساس مبانی و ارزشهای اسلامی، مراکز مدیریت حوزههای علمیه کشور است... » بازخورد تندی را از طرف رئیس محترم سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در بر داشته است. ایشان طی نامهای به ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، به صورت خلاصه بیان میدارد که: این طرح واجد اشکالات چندگانهای است که موجب نگرانی زیادی در جوامع دانشگاهی و علمی، خصوصاً در بین روانشناسان و مشاوران کشور گردیده است. و اشکالات را اینگونه برمیشمرند:
الف: روانشناسی و مشاوره به عنوان یک علم و حرفه در ۵۰ سال اخیر پیشرفتهای زیادی نموده است با توسعه آزمایشگاهها، تحقیقات و نظریه ها اکنون نقشی مهم در ارتقا سلامت روان و بهبود کیفت زندگی ایفاء می نماید و همانند پزشکی کسانی میتوانند در این کار تخصصی انجام وظیفه نمایند که با موفقیت در مقاطع کارشناسی، ارشد و دکتری مبانی علمی از جمله نظریه ها، سنجش، آسیب شناسی، رشد، رویکردهای درمانی و.... و همچنین با گذراندن دوره های کارورزی نهایتا صلاحیت علمی و حرفهای آنان احراز گردد.
ب: سلامت روان امری خطیر و حساس است، هرکسی نمی تواند در آن ورود نماید.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای شورای مرکزی توصیه اکید فرمودند "سلامت روان امری حساس و خطیر است و شورای مرکزی در تدوین ضوابط و اجرای آن باید دقت لازم را بنمایند" بنابراین قوانین سازمان برگرفته از اسناد بالادستی همچون فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی و قانون تشکیل مصوب مجلس شورای اسلامی در جهت صدور پروانه فعالیت پس از گذراندن دوره های دانشگاهی ، عملی و شرکت در برد تخصصی سازمان جهت احراز صلاحیت آنان است. روان درمانی و مشاوره صحبت کردن، پند و اندرز و نصیحت نیست بلکه فراهم سازی فضای درمانبخش بر مبنای صدها مولفه درمانی و مشاوره ای است که افراد فاقد این تخصص جز بدتر کردن حال مراجع کاری نمی کنند.
ج: سازمان نظام روانشناسی و مشاوره یادگار رهبر معظم انقلاب اسلامی و مولود مجلس شورای اسلامی در مدت ۱۸ سال فعالیت پیشرفت های زیادی نموده است، شورای مرکزی یکی از کمیسیونها را تحت عنوان روانشناسی ومشاوره در بستر فرهنگ دینی و اسلامی اختصاص داده که تعدادی ازروحانیون متخصص روانشناسی عضو آن هستند و این کمیسیون می تواند فصل ارتباط حوزه و سازمان که خواسته های دو طرف را اجرایی نماید.
همچنین برای اجرای اخلاق حرفه ای مبتنی بر فرهنگ دینی و اسلامی و بومی سازی رشته گامهای بلندی تاکنون بر داشته ایم و اصولا " مشاوره و روانشناسی در بستر فرهنگ دینی و اسلامی ارائه می شود، امری ناگسستنی است بجای انفکاک ضرورت دارد ظرفیت دو مجموعه در جهت کیفی سازی و بومی سازی رشته بکار گرفته شود این سازمان با داشتن ۴۲ هزار عضو رسمی کارشناسی ارشد به بالا و ۳۰۰ هزار دانشجو دارای بزرگترین سرمایه اجتماعی کشور است هم اکنون به جای امید به آینده و تلاش برای بهبود آسیب های اجتماعی و فردی به شدت نگران طرح ارائه شده توسط تعدادی از نمایندگان در اعطای مجوز مشاوره با رویکرد دینی و اسلامی به حوزه های علمیه است و در صورت تحقق این امر، دو دستگی و اختلاف موجب صرف انرژی دو طرف برای اقناع مخاطب در رفع اختلاف و بحث های بی حاصل علیه یکدیگر است. از این رو به هیچ عنوان چنین اقدامی به صلاح سلامت جامعه نخواهد بود.
د: سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در طی فعالیت اکنون دارای دستورالعمل های تخصصی، کمیسیونهای تخصصی ۱۶ گانه، تربیت متخصصان خبره، دفاتر استانی، هیات های نظارت مرکزی و استانی و غیره که تمام ساختارها شکل گرفته است که هیچکدام از این ساختارها در حوزه علمیه وجود ندارد. سازمان برامر خدمات روان درمانی ومشاوره نظارت های سختگیرانه ای دارد و از طریق هیات های بدوی استانی و تجدید نظر با کوچکترین خطایی برخورد میکند و این ساختاری که در جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته در دنیا بی نظیراست، نباید با طرح های شتابزده و نابهنگام این دستاوردها را تضعیف کرد. سازمان در طی سالهای ماضی با تمام ارگانها و نهادها، دانشگاهها از جمله حوزه های علمیه با انعقاد تفاهم نامه همکاری پیوسته ای داشته است. قدر مسلم طرح تعدادی از نمایندگان محترم با روح فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر پیوند دانشگاه و حوزه مغایرت دارد. جداسازی آن صدمات جبران ناپذیری بر دوطرف وارد می آورد.
ر: روحانیت معظم در طول تاریخ شیعه پاسخگوی مسایل و پرسشهای دینی و راهنمای دینی بوده و هستند، مشاوره دینی و اسلامی جزو وظایف ذاتی روحانیت معظم بوده ممانعتی در این امر وجود نداشته و همه ما از کودکی تحت مشاوره های دینی و اسلامی بوده ایم، نباید این ساختار و نقش مهم، آنان را به هم زد که جفای بزرگی به روحانیت و مردم خواهد شد، اما اگر مراد مشاوره و روان درمانی است این امر پروسه ای که هرکسی نمی تواند به آن ورود کند اگر تخصص نداشته باشد حال مراجع را بدتر می کند و نگاه مردم را نسبت به روحانیت تغییر می دهد.
روحانیت وظیفه ای بس مهمتر در سطح بالاتر دارد نباید او را درگیر اختلالات روانی کرد، که امری تخصصی و جداگانه است. اکنون بیش، از ۱۰۰ نفراز روحانیون عضو سازمان و بعضا دارای پروانه فعالیت می باشند. سازمان از وجود ذیقیمت آنان استفاده بهینه را می نماید. اتفاقا اینها که هم تحصیلات حوزوی داشته اند و هم تحصیلات روانشناسی و توانسته اند از کمیسیونهای تخصصی پروانه فعالیت دریافت نمایند جزو بهترین روانشناسان ما هستند و در قضیه کرونا بیشترین خدمت را نمودند، پس هرکس تحصیلات روانشناسی داشته باشد از سازمان پروانه می گیرد دیگر ضرورتی برای این طرح وجود ندارد.
ی: درحال حاضر وزارتین علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه پیام نور و دانشگاههای غیر انتفاعی با داشتن اساتید مجرب و امکانات مناسب و با بهره بری از آخرین نتایج تحقیقات علمی و آموزش مبادرت به تربیت دانشجویان می نمایند، خوب است حوزه های علمیه در این مقاطع تحصیلی با نیاز وزارتین در جهت تربیت دانشجویان و مهارت آموزی آموزی آنان کمک نمایند.
در پاسخ به این اشکالات باید گفت:
الف) حوزه علمیه نیز قطعاً غیر از این مسیر را طی نخواهد کرد و این منافاتی با تبصره فوق ندارد. علی الخصوص اگر این مشاوره از نوع رویکرد دینی و اسلامی باشد، لازم است که حوزه علمیه بر آن نظارت کامل نموده و احراز صلاحیت افراد با این نهاد باشد.
ب) برداشت بنده این است؛ به تصور ایشان روحانیت فقط نصیحتکننده و پند و اندرز دهنده است و نمیتواند صلاحیت درمانگری را داشته باشند و اینکه حوزه میخواهد با این کار به همه روحانیون اجازه ورود در این امر مهم و خطیر را بدهد!!
این ادبیات را زیبنده رئیس نظام روانشناسی و مشاوره کشور نمیدانم و بهتر بود که با این سوگیری ذهنی قلمفرسایی نمینمود؛ چرا که همانطور که میدانید حوزه در این زمینه مراکز تخصصی متعددی دارد.
نکته دیگر اینکه اقدام مجلس منافاتی با این مسأله ندارد که فرموده است قوانین سازمان برگرفته از اسناد بالا دستی است. هر قانونی حتی قانون اساسی در گذر زمان میتواند جهت رفع کاستیها، کمبودها و موانع، تجدید نظر شده و ماده یا تبصرهای به آن اضافه یا از آن کم گردد و در این مورد هم مجلس میتواند به صورت قانونی ورود کند.
ج) به نظر میرسد با تصویب این طرح نه تنها آسیبی به این موضوع وارد نمیشود، بلکه میتواند اتحاد و همکاری را افزایش دهد و بسترهای ورود تخصصی در چارچوب دینی و اسلامی بیشتر فراهم گردد. و این متن دلیل متقنی را برای پیشبینی اختلاف و دودستگی نمیآورد!
د) این طرحواره منفی که تصویب طرح، باعث از بین رفتن وحدت شده و با تفاهمنامههای بین سازمان و حوزه مغایر است، نیاز به توضیح و تبیین اقناعی بیشتری دارد. در صورتی که تصور این است که این طرح میتواند زمینههای بیشتری را در ارائه خدمات رواندرمانی و مشاوره با رویکرد دینی و اسلامی داشته باشد، به گونهای که ایدهها و نظرات تخصصی عالمانهتری را به جامعه ارائه دهد و موجبات پیشرفت سریع در این عرصه شود.
ر) اتفاقاً به خاطر همین مسئله که روحانیون متخصص در امر روانشناسی و مشاوره تحت اشراف و نظارت حوزه علمیه باشند و عملکردشان به دقت مد نظر قرار بگیرد، نیاز به این طرح یا طرحی به مانند این دارد تا هم قویتر و هم گستردهتر وارد میدان خدمترسانی تخصصی به جامعه شده و مردم بهره بیشتری از آن ببرند. و اینکه ایشان در این بخش اشاره میکنند که «روحانیت وظیفهای بس مهمتر در سطح بالاتر دارد و نباید درگیر اختلالات روانی شود و بیان میکند که ورود به اختلالات روانی امری تخصصی و جداگانه است»، به ظاهر ابهام دارد. اینکه آیا روحانیت وظیفهای غیر از انسان سازی دارد؟ آیا جز این نیست که تماماً در پی اصلاح نفس و ایجاد تقوای فردی و جمعی در جامعه است؟ و اینکه در عصر حاضر بدون در نظر گرفتن مسائل روانشناختی نتیجه مطلوب را میگیرد؟ ضرورت ورود به این عرصه را بیشتر میکند همچنانکه در نامه ایشان به ورود موفق بیش از ۱۰۰ نفر روحانی عضو سازمان اشاره شده است، تعدادی از روحانیون عزیز با درک این مسئله، به صورت تخصصی وارد این مسیر شدهاند و در حال فعالیت علمی هستند.
ی) پیشنهاد شما هماکنون عملی است و در حال اجراست. سؤال این است که این پیشنهاد، در حال حاضر چه معنایی میتواند داشته باشد؟ با این بیان ظاهراً حوزه علمیه را از نهادهای علمی مجزا کردهاید که جای تامل دارد.
با توجه به این که لازم است حوزه علمیه نیز در عرصه مشاوره (دینی و اسلامی) در میدان عمل حضور پر رنگی داشته باشد، زیرا که خلاء عدم حضور روحانیت در این عرصه، موجب به وجود آمدن گرایشاتی منفی و منحرفانه در جامعه شده است. و لذا بهتر است فرصت بیشتری برای مطرح کردن مبحث مورد نظر داده شود، تا همه اهل فن در این خصوص مشارکت کرده و ورود کنند و همچنین عموم مردم هم در صورت احساس نیازشان، مطالبهگری خود را داشته باشند.
رهبری معظم انقلاب در سال ۹۲ فرمودند؛ «اساسیترین کار این است که مبنای علمی و فلسفی تحول علوم انسانی باید تدوین شود؛ این کار اولی است که بایستی انجام بگیرد.» اگر چه تا کنون در برخی از مراکز دانشگاهی این امر مورد توجه بوده و کارهایی هم صورت پذیرفته ولی مشخصاً در صحنه عمل و متن جامعه ( به ویژه مشاوره و روانشناسی) بیشتر اجرای فرامین و محتواهای غربی بوده و به ندرت شاهد ظهور و بروز مشاوره بر مبنا و محتوای اسلامی بودهایم. و سخن اینجاست که اگر قرار بود مراکز مربوط به روانشناسی این کار را بکنند، بایستی تا به حال انجام داده بودند و جامعه از ثمرات آن بهره میبرد.
در اسفند ۹۱ رهبری معظم فرمودند؛ «اصلاح در علوم انسانی...بدون اصلاح پایههای معرفتی علوم انسانی غربی امکانپذیر نیست و اصلاح این پایهها نیز در گرو ارتباط مؤثر با حوزههای علمیه و علمای دین است.» حال که چند سالی است حوزه علمیه در مسیر این فرامین (بالاخص در امر مشاوره و روانشناسی) ورود کرده است و از اساتید توانمند برای آموزش طلاب متخصص در امر مشاوره دینی و اسلامی و تولید محتوای علوم انسانی اسلامی بهره میبرد، چرا در متن جامعه کاربست آن را اجرا نکند و اگر قرار بر اجرا باشد منطقی نیست که ناظر آن افراد یا نهادی باشد که خود تسلطی بر این مبانی ندارد. و بهنظر میرسد لازم است این موضوع بیشتر تبیین شود.
در انتها اینکه؛
اینگونه نیست که حوزه بخواهد به راحتی و بدون ضابطه مجوز مشاوره صادر کند و در صورت تصویب مجلس، قطعاً شرایط و قوانین منطقیای برای اجرای این ساز و کار خواهد داشت. همانطور که در طرح پیشنهادی مجلس آمده است: آیین نامه اجرایی آن حداکثر ظرف مدت شش ماه پس از ابلاغ این قانون، توسط مرکز مدیریت حوزههای علمیه کشور مطابق با قوانین و مقررات مربوط به حوزههای علمیه کشور، تدوین و به تایید شورای عالی حوزههای علمیه کشور میرسد.
به امید روزی که انسانها در سایهسار اسلام ناب محمدی (صلیالله علیه و آله وسلم) و فهم و اجرای صحیح فرامین آن، به آرامش واقعی دست یابند و سعادتمند گردند.
من الله التوفیق
محمدمهدی رضائی نیکرفتار- دانش آموخته رشته مشاوره