به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در گزارشی با اشاره به جایگاه کسب و کارهای هنری و فرهنگی در این سند آورده است: در مبانی دینشناختی الگو گفته شده است، اسلام با نظام هستی و سرشت انسان، هماهنگی دارد و نیز استطاعت کامل برای تمدنسازی و ارائه الگوی پیشرفت در این دین، دیده می شود، این ویژگی اسلام که تجلی خود را در فرهنگ نشان میدهد، دستمایه لازم برای شکوفایی کسب و کار فرهنگی را فراهم میکند.
از این رو به منظور گسترش فعالیت هنری در حوزه صنایع فرهنگی، به ویژه در زمینه هنرهای نمایشی، صنایع خلاق فرهنگی و نیز فضای مجازی، به ویژه لزوم ایجاد زیرساخت مناسب و گسترش آن، در یکی از تدابیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت "پیریزی و گسترش نهضت کسب و کار هنرهای نمایشی و صنایع خلاق فرهنگی و کاربردهای فضای مجازی ، با تکیه بر میراث فرهنگی و ادبی ایرانی اسلامی و قابلیّتهای ملی و محلی، با در نظر گرفتن تقاضا و پسند مخاطب منطقهای و جهانی" را لازمه پیشرفت دانسته و پیش بینی می کند که در صورت اجرای گسترده و هماهنگ این تدبیر، می تواند یکی از مهمترین قابلیتها و مزیتهای کشور که همانا تمدن برجسته و فرهنگ غنی اسلامی ایرانی است را با دارا بودن نسلی خلاق، ماهر، توانا و دانا، به شکوفایی برساند، و ثروت پایداری را برای کشور بدست آورد.
از سویی دیگر، لزوم تمرکز در سیاستگذاریهای فرهنگی، آموزش نیروی انسانی متخصص و متعهد، ایجاد زیرساختهای فرهنگی لازم، فراهم کردن زمینههای فعالیت بخش خصوصی و مردمی، رعایت مالکیت فکری و عدم مصرف غیرقانونی کالاهای فرهنگی، وجود شفافیت ولزوم سرمایهگذاری، همکاری گسترده دستگاههای فرهنگی، شرکتهای دانشبنیان، شهرکهای سینمایی وتربیت نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس، هنرپیشه، کارگردان، موسیقیدان و... نظائر آن از الزامات اجرای این تدبیر است.
در این تدبیر نیز تمایز در محتوای فرهنگ اسلامی ایرانی و محتوای فرهنگ مادی ، غربی مورد لحاظ است. تولید فرهنگی که در عین زیبایی، لذتبخشی، بتواند معنویت و فطرت الهی انسان را ارتقا دهد و هنر فاخر بیافریند، از مهمترین تفاوت در رویکرد اسلامی، با دیگر رویکردها است.
کشورهایی که تاکنون به این صنعت توجه کردهاند، نظیر آمریکا و چین و در منطقه هند، کرهجنوبی و ترکیه توانستهاند، ثروت ملی قابل توجهی را از گسترش صنعت فرهنگ به دست آورند.
با اجرای این تدبیر می توان در رفع مشکلات و مسائلی ، از جمله : «نابسامانی فضای کسب وکار»، «عدم شناخت و ارتقای نوآورانه مهارتهای بومی»، «نقص چرخه و نظام نوآوری علم تا ثروت»، «ترسیم ناقص فرهنگ مطلوب»، «کم اثر شدن پیامرسانی فرهنگی در نتیجه مشکلات اقتصادی» و «ناهماهنگی در مدیریت فرهنگی» دست یافت.
انتهای پیام/