به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی در مطلبی به بخشی از فضائل مولا أمیرالمؤمنین علیه السلام اشاره کرد و نوشت:
رهبر حکیم انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنه ای عزیز می فرمایند: ما باید به علی (ع) که دنیا عاشق اوست، نزدیک شویم و در مقام عمل، به خصلت هایی که آن حضرت پرچمدارش بود، تأسی کنیم.
آن امام همام در تبیین خصلت های خود می فرمایند: إنَّ اللّه َ جَعَلَنی إماما لِخَلْقِهِ ، فَفَرَضَ عَلَیَّ التَّقْدیرَ فی نَفْسی ومَطْعَمی ومَشْرَبی ومَلْبَسی کَضُعَفاءِ النّاسِ، کَیْیَقْتَدیَ الفقیرُ بِفَقْری، ولا یُطْغِیَ الغَنِیَّ غِناهُ - خداوند مرا پیشوای خلق خود قرار داد. از این رو، بر من واجب ساخت که درباره خودم و خورد و خوراک و پوشاکم، همانند مردمان تنگدست باشم؛ تا نادار به ناداری من تأسی جوید و توانگر را توانگری اش به طغیان و سرکشی واندارد.
امیرالمومنین (ع) که خلیفه یک مملکتی از حجاز تا ایران و سوریه و لبنان و مصر و اردن و عراق و آفریقا، و مقداری از اروپا بود، مانند یک فقیر زندگی می کرد، روی پوست گوسفند می نشست، روی همان پوست می خوابید.
روی همان پوست، برای شترش علف می ریخت. مثل مردم تهیدست زندگی می کرد و در بین مردم بود. بعد از اینکه مردم با وی بیعت کردند، بیل و کلنگش را برداشت و مشغول کندن چشمه شد. مانند یک کارگر ساده کار می کرد،
آب راه می انداخت، باغ و مزرعه درست می کرد و آن ها را وقف فقرا و بینوایان می نمود. وقتی پیراهن نوی گیرش آمد، آن را به قنبر داد و خودش پیراهن کهنه را پوشید. کفشی که به دست مبارکش وصله شده بود، می پوشید.
ایشان با این نگاه و عمل خود، یک الگوی کامل برای بشریت بود. یک الگوی تمام عیار برای دولتمردان و مسئولین نظام جمهوری اسلامی و همه مدیران است. در نگاه ایشان ارزش حکومت و ریاست از کفش وصله شده، پایین تر بود. در عمل نیز این نگاه را ثابت کرد. او الگویی بود که هر چه بر آن مکلف شد و هر آنچه گفت، بدان جامه عمل پوشاند.
حتما داستان معروف امیرالمؤمنین (ع) را شنیدهاید، داستان آن زنی که مشک آب به دوشش بود و بعد حضرت میرود به خانه او، گریه میکند و با خود میگوید: نکند من درباره شما تقصیر کرده باشم. جمله «اِنّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یوْمآ عَبوسآ قَمْطَریراً»؛ معنایش این است که ما خود را مسئول شما مساکین و یتیم ها و اسیرها میدانیم، ما از خدای خود به خاطر این مسئولیتی که درباره شما داریم، میترسیم.
این آیات راجع به حضرت امیر و حضرت زهراست و نصّ آیات، حکایت از آن دارد که آنها بیش از ما از خدا میترسیدند. اِنّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یوْماً عَبوساً قَمْطَریراً؛ ما از پروردگار خود، از آن روزی که «آن روز» چهره خود را به روی انسان عبوس میکند، از آن روزِ کریه چهرهای که خود را فوقالعاده عبوس نشان میدهد، ما از آن روزِ فوقالعاده عبوس میترسیم. چرا از آن روز عبوس میترسیم؟ یعنی در مورد شما مسکین ها، یتیم ها و اسیرها! آن حضرت چنین ویژگی و خصلتی داشت.
حضرت علی (ع) با چنین اوصافی، الگوی همه ماست و جهت حرکت ما باید به این سمت باشد.
مولا و رهبرمان، حضرت امام خامنه ای عزیز می فرمایند: سخن در این نیست که کسی یا جامعهیی بتواند خود را همگون و همسان با علیبنابیطالب(ع) بکند؛ سخن در پیدا کردن جهت حرکت جامعه و اشخاص، مخصوصاً زمامداران و اولیای امور در نظام اسلامی است. جهت حرکت، باید این جهت باشد.
معظم له می فرمایند: ما که معلوم است مثل امیرالمؤمنین نمی توانیم زندگی کنیم، نمی توانیم عمل کنیم، نمی توانیم باشیم؛ خود آن بزرگوار هم فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِک؛ حضرت به حکّام و وُلات و استاندارهای خودش فرمود: اینجور که من دارم عمل می کنم، شماها قادر نیستید اینجوری عمل کنید. ما بایستی این قلّه را نگاه کنیم. بارها ما عرض کردهایم: این قلّه است. به شما می گویند آقا! آن قلّه هدف است، به سمت آن قلّه حرکت کنید. وظیفهی ما این است، به سمت قلّه حرکت کنیم. همین صفات امیرالمؤمنین را [در نظر] بگیرید، بهقدر وسعمان، بهقدر توانمان در این جهت حرکت کنیم؛ در جهت عکس حرکت نکنیم.
جامعهی ما در جهت زهد امیرالمؤمنین حرکت کند؛ نه اینکه مثل امیرالمؤمنین زهد بوَرزد - که نه میتوانیم و نه از ما آن را می خواهند - امّا در آن جهت حرکت کنیم؛ یعنی از اسراف، زیادهروی، چشم و هم شاید همه نتوانیم مثل مالک اشتر و سلمان فارسی عمل کنیم؛ اما باید هر چه می توانیم، خود را به آن الگوی جامعه بشری و انسانی نزدیک و نزدیک تر کنیم.
از رفاه و تجملات و تشریفات و دنیاگرایی دوری نماییم. با مردم متواضع باشیم. خداترس باشیم. مردم از ما چنین انتظاری دارند. انتظارشان این است که ما پیرو این الگوی الهی باشیم. پیرو امیرالمومنین (ع) باشیم. زندگی آن امام همام را برای خود، درس و الگو قرار دهیم.