به گزارش خبرگزاری حوزه از تبریز، طلبه شهید اباذر جودت در سال ۱۳۴۴ در شهرستان تبریز به دنیا آمد و در دامان پرمهر و محبت مادری عفیف تربیت شد.
دوران ابتدایی را در مدرسه شهید خانی و مقطع راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید خرد سپری کرد. دوران راهنمایی همراه با انقلاب و خیزش بزرگ امت قهرمان ایران بود که وی نیز با شرکت در تظاهرات و توزیع پیامهای امام علاوه بر خدمت، روح بلند و لطیف خود را نیز قانع میکرد. مسجد محله هیچگاه دعاهای توسل و کمیل و بانگ «الغوث الغوث» اباذر را فراموش نخواهد کرد.
پس از این دوران، قدم به دبیرستان شهید مطهری گذارد و موفق به اخذ دیپلم شد. سپس جهت ادامه تحصیل به سنگر حوزه علمیه وارد شد و با تلاش مضاعف دروس حوزوی را شروع کرد. در فرصتهای مختلف به تبلیغ و ارشاد میپرداخت و با تمام وجود از نهال روبه رشد انقلاب اسلامی حراست کرد. همچون شعلهای فروزان میتابید و از شعاع نورانیت کلامش، مشتاقان بهرهها میبردند و خود نیز در سرکوب نفس در خلوت حجره چشم امید به معشوق داشت تا اینکه آتش عشق جبهه در جانش شعلهور شد و حس غریبی در دلش ریشه دوانید.
او میرفت تا در دانشگاه عشق بهترین درس ایثار را تکرار کند و شادمانترین لبخند رضایت را در لحظههای دود و غبار بر لبان ذکر آشنایش بنشاند. با جنگ انس گرفته بود؛ چگونه میتوانست هایهای گریه شبهای سنگر را با هیاهوی هولانگیز ماندگاری تعویض کند؟ با چندین بار عزیمت به جبهههای حق علیه باطل، سرانجام در تاریخ ۱۳۶۲/۰۸/۰۵، پس از مبارزهای قهرمانانه به آرزوی قلبیاش یعنی شهادت رسید و در جوار رحمت حق مأوا گرفت.
وصیت نامه طلبه شهید اباذر جودت:
انسان وقتی در این جبهه ها با بعضی از انسانهای روی خاک رو برو می شود که واقعا همیشه جان بر کف خود را در اختیار اسلام و میهن عزیز اسلامی قرار داده اند. و جوانهای که چند سال پیش در فساد غوطه ور بودند.
امروز در جبهه در دریای معنویت غوطه ورند. بخدا قسم بزرگترین علمای ما به این معنویتی که اینها دارند نرسیده اند .و همین معنویتهاست که کشور اسلامی ما را چنین قدرتمند و سرفراز کرده است. ای خدا این چه قدرتی است که باعث می شود صدام با آن قدرت و ادعاها التماس برای صلح می کند. و به قدرتهای بزرگ می گوید اگر با زور هم باشد ایران را وادار به صلح نمائید. و این چه قدرتی است که امریکا از ترس این جمهوری ناوگان خود را به اقیانوس هند می آورد.
البته رشته تمامی این معنویتها ایمان به خدا ورهبریت حضرت امام روح الله است. و ریشه این قدرتها و عزت ها و عظمت ها همه و همه از معنویتها است.
مناجات: السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان و یا حاضر فی کل مکان و یا منتخب الوجود والامکان، آقا جان مهدی جان، مسرور ،رهبر، فرمانده، ومولا، ای شفیع روسیاهان، وای مجیب الحاجات نیازمندان ای قبله عاشقان ای معشوق از خود بی خودان یابن رسول الله ای سفینه النجات المسلمین والمستضعفین ای مهدی ای صاحب الزمان یا هادی یا حجه ابن الحسن العسکری تا کی این چشمان خسته افقهای خونین کربلای ایران را بهر دیدار زیارتت در انتظار خواهد ماند آقاجان تا کی به ستاره های دور نگاه خواهیم اما می دانم و آنچه که از پستی می دانم اینکه آقا با بار گناه با کوله باری از معصیت رو به تو آوردیم اما چه کنیم که محب توائیم وقتی گناهان به یاد می آوریم نا امیدیم از اینکه آیا عشق وصالت انتهای داردیا نه اما مولاجان یاس گناه کثیر نمی توانیم مایوس باشم الغوث الغوث الغوث.
خدایا بار الها معبودا معشوقا مولایم من ضعیف وناتوان دوست دارم چشمایم را دشمن در اوج دردش از حلقه در بستان درآورد. ودستایم را در تنگه چزابه قطع کند. پاهایم را در خونین شهر از بدن جدا کند. وقلبم را در سوسنگرد آماج رگبارهایش کند. سرم را در شلمچه از تن جدا نماید. تا در کمال فشار وآزاردشمنان مکتبم ببینندکه گرچه چشم ها دست ها وپاها وقلب وسینه وسرم را از من گرفته اند. اما یک چیز را نتوانستند. که بگیرند. وآن ایمان وهدفم است که عشق به الله ومعشوقم وبه مطلق جهان هستی وعشق به شهادت وعشق به امام واسلام است. خدایا جندالله را که با سوگند به ثارالله در لشکر روح الله برای شکست عدوالله واستقرار حزب الله زمینه ساز حکومت جهانی بقیه الله است، حمایت کن.