به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در مازندران، حجت الاسلام محمدجواد قائمی مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران، در یادداشتی با عنوان "از حمایت تا اشتباه تاریخی در حمایت از اغتشاشات" آورده است:
هرچند که کنفرانس امنیتی مونیخ از بدو تأسیس خود به بهانه پیشگیری از جنگ و تعارضات در میان واحدهای سیاسی، ناقصالخلقه بوده و شاهد جنگهایی از جنگ جهانی دوم تا جنگهای دهههای اخیر بوده و هیچ نقشی بجز تماشاگری در ظاهر و هماهنگی میان قدرتهای سلطه در پس پرده نداشته است، ولی در نشست اخیر آن در عین تکرار همان ماهیت خنثی همیشگی، شاهد بروز و ظهور عقاید بنیادین همچون سخنان وزیر امور خارجه آلمان و بالتبع بورلی از شورای سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نفی مستندات حقوقی برای تروریستی اعلام نمودن سپاه تا سخنان تأمل برانگیز مکرون، ریاستجمهور فرانسه، مبنیبر اشتباه تاریخی خواندن طرح تغییر حاکمیتهای سرزمینی متاثر از مستندات وقوعی در حاشیه و متن کنفرانس بودهاست.
این اتفاقات یادآور خاطرات صدر اسلام است که در ابتدای انقلاب گفتمانی نبی رحمت برای تولید یک سلوک زیست انسانی در اوج اضمحلال حیات انسان، نتوانسته با وعده و وعید او را از راهی که شروع کرده بود، منصرف کنند، چنانچه فرزند برومند ایشان را در دهه چهل با وعده آقایی در حوزه و ایجاد تصویر ماکیاولی و منفی سیاست، نتوانسته از ایجاد تغییرات اجتماعی و تقابل با غرب باز دارند، وارد فاز تقابلی و اخراج از شهر و دیار آنان پرداخته و زمانیکه عقبه فکری مشرکان یعنی دنیای یهود متأثر از جنگهای نبی و رشادتهای علی(ع) به بنبست تاریخی خود رسیدند و چارهای جز تسلیم و به رسمیت شناختن دولت و حکومت اسلامی نداشتند و این یعنی مرحله تثبیت دولت اسلامی، هرچند که این خود گام مهم و محکم برای حکومت نبوی بود و دیگر بازیگری رسمی در کنار قدرتهایی همچون مردم و ایران در عرصه بینالمللی آن روز به حساب میآمد، ولی درعینحال به معنای پایان تنازعات و دشمنیهای بدخواهان نبود و لذا شاهد فاز جدید بدخواهی از نفوذ تا انحراف فرهنگ سیاسی از ولایت به خلافت و در نهایت سلطنت که به نوعی استحاله درونی نظام سیاسی اسلام بود هستیم.
هرچند که مواضع این روزهای جهان غرب که آخرین نفسها و تلاشهای خود را بر ضد نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و مردم غیور آن در تحریمهای شکننده و حمایت از عروسکهای خیمهشببازی خود در ماجرای اغتشاشات مهر امسال به میز شطرنج خود کشاندند و در این مسیر مجبور به تجمیع نیروهای اضداد و ضد انقلاب از کردها و دیگر گروههای جداییطلب تا همجنسگرا در یک سو در کنار گروههای سلطنتطلب و جمهور خواه غرب پرست شدند، ولی این مقاومت مردم ایران در برابر همه مشکلات اقتصادی شعب ابیطالب عصرمان که به اعتراف خودشان هر جامعه و دولت سیاسی را از پای درمیآورد و در نهایت مشت محکم و آهنینی که در رفراندوم ۲۲ بهمن امسال در خیابانهای شهر و روستای کشور در حمایت از نظام جمهوری اسلامی به رخ جهانیان کشیدند، ضربهای علی گونه بر فرق عبدود و درب خیبر دشمن زدند که صدای شکسته شدن بلندگوی رسانهای آنان از اختلاف و انتقالات در اینترنشنال سعودی برای تغییر محیط فعالیت تا اجلاس مونیخ و نشست اتحادیه اروپا و پیامهای سیاسی و اقتصادی آمریکا از طریق عمان و قطر به گوش میرسد و همه اینان گویای ورود مجدد ایران به مرحله تثبیت سیاسی و اجبار غرب در پذیرش نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک بازیگر مهم سیاسی اقتصادی نظامی در سطح منطقه و بینالمللی است، چراکه امروز دیگر ایران و مرزهای جغرافیایی و منطقهای تأثیرگذار است، امروز ایران وجه و دلیل حیات سیاسی دو قدرت نوظهور چین و هند و روسیه نواست.
امروز ایران در حیاط خلوت غرب یعنی آمریکای لاتین و آفریقا در حال حیات یافتن و جان بخشی است، چیزی که حتی دنیای شرق هم نتوانست در دوران اوج حیات و قدرت خویش علیرغم تلاشهای خود به آن دست پیدا کند و همین روز بلندگوهای داخلی غرب یعنی رسانههای اصلاحطلبی که با چراغ راهنمای منافع ملی در صدد مأیوس سازی مردم از انقلاب و زمینهسازی غربپرستی مجدد در ایران هستند، نیز به صدا درخواهد آمد و پارهای بجز اعتراف به موفقیت نظام و سیاسی خارجی گرایش به منطقه و شرق بهجای گدایی غرب نخواهند داشت، که اینان هم نفسهای آخر خود را با تقدیس برجام و بانیان برجام در این فرصت نابسامانی اقتصادی که خود از طریق بانکهای خصوصی و نهادهای مالی تدارک دیدهی خود در عصر اصلاحات و سازندگی بیاختیار گرفتهاند، زمینهساز آن هستند، به صدا درخواهد آمد.
انتهای پیام ۳۱۳/۴۸
نظر شما