به گزارش خبرگزاری حوزه، روایت کنشگری زنان و تأثیرات اجتماعی و سیاسی آن ها در طول تاریخ چندان قوی نبوده است. تاریخ اسلام هم به دلایل مختلفی که ناشی از اصل محتوای آیین اسلام نبوده از این ضعف روایی بی نصیب نمانده است.
ضعف فرهنگی حاکم بر اجتماع اقوام گذشته، حتی مانع از ثبت نام مادران بعضی از شخصیتهای مهم دینی، از جمله مادران اهل بیت (ع) شده، به نحوی که در غالب موارد به ذکر اصطلاح «أمّ ولد» به جای نام آن بانوان بزرگوار اکتفا شده است. این در حالی است که در رفتار و سیرهی رسیده از اهل بیت، ارزش و اهمیّت و توجه به نقش زنان بسیار متفاوت از فرهنگ حاکم بر اجتماع بوده و بانوانی در مدرسهی تعلیم و تربیت آلالله رشد یافتهاند که در تاریخ زمان خود و حتی تاریخ زنان و مردان بعد از خود مثالزدنی و الگو بودهاند.
متأسفانه این رویه ی سانسور و سکوتِ راویان تاریخی از نقشآفرینی زنان امت اسلامی همچنان ادامه داشته است و به نظر میرسد حتی جنبشهای فمنیستی زنان در ایران که چندین سال قبل از انقلاب اسلامی در ایران متولد شد و بعد از انقلاب هم در لباسی به ظاهر خیرخواهانه، مسایل زنان را پیگیری میکرد، به صدایی برای تبیین نقشآفرینی زنان امت اسلامی بدل نشدند، چه آنکه این جنبشهای جوانه زده در تفکّر اُمانیستی غرب، از اول هم بنایی به جز ترویجِ زنِ به استثمار کشیده شدهی ظاهراً موفق و بالندهی غربی نداشتند.
بعد از انقلاب اسلامی ایران با راهنماییهای رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، نگاههای غیر اسلامیِ برآمده از فرهنگِ مردسالارِ عموم مردم، راه اصلاح را پی گرفت و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و ایجاد بسترهای علمآموزی و پیشرفت، روح تازهای در جان بانوان خردمند و اهل دانش و فکر ایران اسلامی دمید و قلمهای توانمند بانوان امت اسلامی با جوهر خرَد و اندیشه و با قلمویِ پرنیانیِ هنر، بنایِ روایتگری از نقشآفرینی بانوان امّت اسلامی را پی ریزی کردند. کتابهای متعدد از سرگذشت شهدای دفاع مقدس، به قلم همسران، خواهران و مادران ایشان و کتابهای بسیار دیگر از بانوان نویسنده، گواهی صادق بر این مدعاست.
در تاریخ اسلام، زنان مؤمنه و توانمند، از اولین روزهای شکلگیری نهضت اسلام نقش آفرینی کردند. وجود مبارک حضرت خدیجهی کبری (س) ملقّب به مَلیکةُالعرب، پشتوانهی اقتصادی مستحکم مسلمین بود. فرزند نازنین ایشان، حضرت فاطمهیزهرا (س)، سیدة نساء العالمین شناخته شد و مردان و زنان بسیاری دانشآموختهی مکتب علم و عرفان و مجاهدت این دو بانوی بزرگوار هستند.
فقر روایتگری و بعضاً ایجاز و اختصار در روایتگری از کنشگری جامعهی زنانِ امت اسلامی، اندیشهی دنیای امروز را از درک هویت حقیقیِ زن مسلمان، دچار سوء تفاهم وکجفهمیهای مغرضانه وغیرمغرضانه کرده است.
کتاب «سر بر دامنِ ماه» تلاشی موفق و ارزشمند در جهت روایتگری هنرمندانه از نوع کنشگری بانوان امت اسلامی به سرکردگی و مدیریتِ مدبّرانهی زنانی از همسران و اهالی خانهی أئمه هدی علیهمالسلام است. نویسندهی اثر، که در قالب رمان روایتش را شرح داده است، کلمات را مانند نقاش بر صفحهی کاغذ قلم زده است گویی که با گشودن کتاب، کلمات، ماهیت لفظی خود را به تصاویر رنگی و متحرک تغییر داده اند و گفتگوی بین شخصیتهای این داستان مستند، با لحن و صدای خودشان و زیر و بم لحنشان از لا به لای صفحات کتاب شنیده میشود و از شخصیتِ ممتاز «بانو حُدَیث» که تقریباً در منابر و مواعظ و کتابهای رایج از ایشان ذکر و یادی نشده است، با سر انگشت دقّت و هنر و با پشتوانهی سه سال کار پژوهشیِ مستمر و مستند، پردهبرداری میشود. ماجرای زندگانی «بانو حدیث» ملقب به «جده» که امام زمان عجلاللهتعالیفرجه، در ابتدای غیبت صغری، شیعیان را موظف به مراجعه به ایشان در مسائل دینی خود میفرماید، ماجرایی شنیدنی و درسآموز است که تا کنون در هیچ کتاب یا اثر رسانهای تبیین و رمزگشایی نشده بود.
«سر بر دامن ماه» در ایامنمایشگاه کتاب می تواند جزو لیستکتاب های خواندنی باشد، چه برای خودمان یا دیگران چرا که قلم فاطمه دولتی علاوه بر طرح موضوع زندگانی کمتر شنیده شدهی «بانو حدیث» (مادربزرگ امام عصر عجلاللهتعالی فرج و همسر امام هادی علیهالسلام) به خوبی توانسته است فضای خفقان موجود در زمان امامت امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام و مظلومیت شیعیان در آن زمان و لزومِ غیبتِ امام زمان عجل الله فرجه را به تصویر بکشد، به طوری که در این فضاسازیِ آگاهانه در داستان، بارِ سنگین تبیینِ دلایل غیبتِ آخرین امام شیعیان برای نوجوانان و نسل جوان تا حد زیادی سبک میشود و خوانندهی کتاب، خود به ضرورت غیبت امام پی میبرد.