به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از مشهد، افتتاحیه اجلاسیه پنجمین کنگره جهانی امام رضا(ع) صبح امروز ۹ خردادماه که در تالار قدس کتابخانه آستان قدس رضوی با حضور شخصیتهای بین المللی حوزوی و دانشگاهی با پخش پیام تصویری آیت الله العظمی جوادی آملی آغاز شد.
آیت الله العظمی جوادی آملی در این پیام به اهمیت کرامت اشاره و تصریح کردند: کرامت غیر از علم است، کرامت غیر از عدل است، جمعِ علم و عدل به اضافه صفات برجسته دیگر، زمینه شکوفایی کرامت را به بار میآورد.
ایشان تأکید کردند: دهه کرامت، دهه علم امام رضا(ع) است، استدلالهای رضوی، احتجاجهای رضوی، براهین رضوی، وقتی حضرت برهان ارائه میکند.
این مرجع عالیقدر تشیع تصریح کردند: دهه کرامت یعنی فرشته خو شدن دیگر سخن از اختلاس نجومی نباشد، دیگر ستم از تجاوز و تعدی در دنیا نباشد و دیگر سخن از جاهلیت اُولی و ثانیه و ترک ادب نباشد.
متن کامل به این شرح است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلّی الله علی جمیع الانبیاء والمرسلین والائمة الهداة المهدیین و فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین؛ بهم نتولی و من اعدائهم نتبری الی الله.
از شما بزرگواران اهل کَرم و کرامت، حقشناسی میکنیم و از برگزار کنندگان این همایشِ بزرگوارانه کریمانه سپاسگزاریم و از ذات اقدس الهی این مائده کرامت را که بهوسیله قرآن و عترت، بهره امت اسلامی و جهان بشریت کرده است، سپاسگزاریم.
کرامت یک واژه عربی است که معادل فارسی ندارد، در لغت عرب مسئله کریم، کبیر، عظیم و مانند آن، اینها مرادف هم نیستند، در فارسی ما از غالب اینها به یک لغت معنا میکنیم و میگوییم بزرگ و بزرگوار، آنکه استخوان دار و ریشه دار است، عرب از او به عنوان عظیم یاد میکندو ما عظیم را بزرگ معنا میکنیم، همانطور که کبیر را بزرگ میداریم در حالی که بین عظیم و کبیر فرق هاست، ذات اقدس الهی نیز به این اسماء حسنی مسمی است و به این اوصاف موصوف است.
اولین وصفی که ذات اقدس الهی در سوره مبارکه علق که تقریبا اولین بخش قرآن و اولین سورهای است که در قرآن نازل شده است، فرمود (اقرا و ربک الاکرم الذی علم بالقلم) یعنی خدای اکرم تدریس میکند، شما علم کرامت را از خدا یاد بگیرید، وقتی میگوید در فلان مَدرس فقیه تدریس میکند یا طبیب تدریس میکند یا مهندس تدریس میکند یا ادیب درس میگوید، یعنی درس فقه، درس طب، درس ادبیات و درس هندسه میدهد.
اگر خدا در قرآن فرمود اکرم تدریس میکند یعنی درس کرامت میدهد، کرامت غیر از علم است، کرامت غیر از عدل است، جمعِ علم و عدل به اضافه صفات برجسته دیگر زمینه شکوفایی کرامت را به بار میآورد، قرآن کریم فرشتهها را به کرامت وصف کرد: (بایدی سفرة کراما بررة).
اولین درس خدا و آخرین درس خدا و بین اول و آخر درس خدا، کرامت است، اقرا و ربک الأکرام این تعلیق حکم به وصف، مُشعِر به علیت است، یعنی او درس کرامت میدهد.
قرآن کریم است خوی فرشتگی به انسان میدهد، ملکوت کریم است گرچه مُلک ممکن است کبیر باشد، ما را به ملکوت دعوت کرده است و فرمود: خلیل خود را از ملکوت آگاه کردم و آگاه میکنم (و کذلک نری ابراهیم ملکوت السماوات و الارض) او اهل رویت است چون من ارائه کردهام، شما اهل نظرید چون من تنظیر میکنم و شما را دعوت به نظر میکنم، نظریه بدهید، نظریهپردازی کنید تا به کرامت برسید، درباره خلیلِ حق فرمود (کذلک نری ابراهیم ملکوت السماوات والارض) ما این نُری که فعل مضارع است و مفید تدریج فعل به آینده است نیز فرمود: تدریجاً ملکوت را نشان خلیل خود میدهیم بعد به ما فرمود (اولم ینظروا فی ملکوت السموات والارض) شما چرا درباره ملکوت عالم نظریه نمیدهید؟ نظریه پردازی نمیکنید؟ این نظر باید به آن رویت ختم بشود و به تعبیرات فارسی ما این نگاه به آن دیدن ختم میشود و هر نگاهی به دیدن نمیرسد هر نظری به رویت نمیرسد، اما بکوشید در مکتب خدای اکرم شرکت کنید، کریمانه حوزه را اداره کنید، کریمانه دانشگاه را اداره کنید، کریمانه نظام را اداره کنید، کریمانه مسئولیت نظام را بپذیرید.
معنای کرامت در اولین درس ذات اقداس الهی روشن شد.
و کرامت را عقل درک میکند، از ابنسکیت نقل شده است که از وجود مبارک امام رضا عَلیهِ اَفضَلُ صَلَواتِ المُصَلّین سوال کرد: حجت خدا بر مردم امروز چیست؟ مولا علیه الاسلام فرمود: العقل. عقل بهترین حجت است. عقل آن است که هم وهم را در درون، عِقال کند هم خیال را در درون عِقال کند، اگر عقل نظری است هم شهوت را عقال کند هم غضب را عقال کند، اگر عقل عملی است هر دو نیرو را خدا به انسان داد یک، هر دو در تدبیر نفس انسانیاند دو، نفس اگر عاقل، بالغ و کامل باشد این دو دبیر را هدایت میکند و راهنمایی میکند، سه، دبیر اندیشه عقل نظری است که با استدلال فکر میکند وهم و خیال را کنترل میکند.
مدیر انگیزه، عقل عملی است که (بِه عُبِد الرحمن واکتُسب بِه الجنان) ابن السکیت وقتی به امام رضا صلوات الله وسلامه علیه، عرض میکند حجت خدا بر مردم این عصر چیست؟ فرمود: العقل. وقتی در بخش پایانی سوره نساء میرسید، میبیند عقل آنقدر از منظر قرآن حرمت دارد.
عقل یعنی عقل، نه کسی مجاز باشد وهم خود را عقل بداند، نه کسی مختار باشد خیال خود را عقل بداند. این خیال زدهها در فرهنگ قرآن کریم مختال هستند گرچه باب تفعّل در قرآن نیامده است اما افتعالش آمده است که خدای لا یحب مختال فخور را، این خیالزدگان عاقل نیستند این وهمزدگان عاقل نیستند.
وهم و خیال اینها رهزن هستند، دبیرِ اندیشه، عقل نظری است که جز استدلال چیزی را به رسمیت نمیشناسد و مدیر انگیزه، عقل عملی است که چیزی جز عدل را و صلح و کرامت را به رسمیت نمیشناسد.
آنکه عقل نظر است، وهم و خیال را عقال میکند. اینکه عقل عمل است، شهوت و غضب را عقال میکند. در بخش پایانی سوره مبارکه نساء میبینید ذات اقدس الهی بعد از اینکه نام عدهای از انبیاء علیهم السلام را میبرد، بعد میفرماید ما انبیاء فرستادیم «لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ» این «بَعْدَ» ظرف است، یک، ظرف مفهوم ندارد، دو، اگر در مقام تحدید باشد مفهوم دارد، سه، خدا میفرماید من انبیاء فرستادم تا عقل در برابر خدا احتجاج نکند، اگر عقل است، عقل یعنی عقل. فرمود من انبیاء فرستادم تا عقل در برابر خدا احتجاج نکند و به خدا نگوید ما که از اسرار عالم بیخبر بودیم، زشت و زیبا را نمیدانستیم و حلال و حرام را نمیدانستیم، در قیامت هم به من اعتراض نکند ما نمیدانستیم که بعد از مرگ این چنین صحنهای است، تو که از همه عالم با خبر بودی و خبیر مطلق بودی چرا راهنما نفرستادی؟ در بخش پایانی سوره نساء نیز میفرماید من پیامبران فرستادم تا عقل در برابر خدا احتجاج نکند «لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ». این عقل است مگر این عقل در هر حوزهای یا هر دانشگاهی پیدا میشود؟ گفت: آنکه یافت مینشود آن عقل است، فرمود من درس کرامت میدهم کوششم این است شما را فرشته کنم. (تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک، برگ توت است به تدریج کنندش اطلس).
ما فرشی در روی کره زمین گرانبها تر از ابریشم نداریم، این همان برگ توت است که به مدرسه رفته است و کِرم ابریشم آن را ابریشم درست کرد، چرا حوزه نبالد و به دنبال عقل و نقل نرود؟ چرا دانشگاه نبالد و به دنبال عقل و نقل نرود؟ دهه کرامت، دهه علم امام رضا (ع) است. استدلالهای رضوی، احتجاجهای رضوی، براهین رضوی، وقتی حضرت برهان ارائه میکند
میفرماید «انی أَحْسَبُکَ ضَاهَیْتَ اَلْیَهُودَ» مبادا گرفتار افکار اسرائیلی و امثال اسرائیلی بشوید، به یکی از اهل بحثش فرمود: (انی أَحْسَبُکَ ضَاهَیْتَ اَلْیَهُودَ) گویا تفکرات اسرائیلی در تو پیدا شده است، این تمثیل است و نه تعیین. مبادا تفکر غربی، مبادا تفکر مادی، مبادا طرز تفکرات دیگر به حرم امن قلب تو راه پیدا کند. این امام رضا صلوات الله وسلامه علیه بعد از اقامه براهین بر توحید فرمود: «وَ اِبْنِ عَلَیْهِ مَا عرفت» این مبنا باشد، این اصل باشد، مجتهدانه آنچه با این اصل هماهنگ است، از این اصل استخراج کن، یک، در دامنه این اصل قرار بده، دو، تا علمت شکوفا بشود، سه، این میشود و «وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول» – آنچه را مرحوم ابن بابویه در کتاب شریف توحید از امام رضا صلوات الله وسلامه علیه نقل کرد، درس حوزوی شاگردانی است که عمیق فکر میکنند که چی اصل باشد و چه فرع باشد و راه اجتهاد چگونه است، چگونه فرع را در دامن اصل بپروراند؟ چگونه اصل را سایه افکند تا بشود با سواد، فرمود این کار را بکن (وابن علیه) و در بخشهای دیگر هم فرمود ما اصولی را گفتیم «عَلَیْنَا إِلْقَاءُ اَلْأُصُولِ وَ عَلَیْکُمُ اَلتَّفْرِیعُ».
در جریان امامت وجود مبارک امام رضا(ع) طبق نقل مرحوم کلینی یک، نقل مرحوم صدوق، دو، این بزرگواران همهشان نقل کردهاند که امام رضا صلوات الله و سلامه علیه فرمود «الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ» اینکه بزرگان اهل حکمت آمدند گفتند که معموره ارض یک امام میخواهد اینکه درباره فارابی اینقدر با جلال و شکوه سخن گفته میشود، اینها غالبا یا دائما از وجود مبارک اهل البیت استفاده کردهاند.
امام میفرمایند دنیا را یک امام اداره میکند و دهر را یک امام اداره میکند. این انسان کامل است، این جامعه بشری اگر نتواند روی اصول انسانی زندگی بکند یا جنگ جهانی اول و دوم است، یا جنگهای نیابتی سوریه، یمن و ایران و امثال ذالک است، وقتی این معموره ارض اداره میشود که امامی مانند امام رضا صلوات الله وسلامه علیه حکومت کند، فرمود «الْإِمَام وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یُدَانِیهِ أَحَدٌ» همتا ندارد این مَثل اعلی، خلیفه خدایی است که یگانه است «لاشریک له».
امام معصوم حتی دو نفر هم باشد یک نفر باید آرام باشد و دیگری رهبری کند چه اینکه حسن و حسین صلوات الله علیه علیهما این طور بودند، به هر تقدیر دهه کرامت یعنی فرشته خو شدن دیگر سخن از اختلاس نجومی نه، دیگر ستم از تجاوز و تعدی نه، دیگر سخن از جاهلیت اُولی و ثانیه نه، دیگر سخن از ترک ادب نه، این معنای کرامت است که (تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک، برگ توت است به تدریج کنندش اطلس).
این بحثها و پیشنشستها مقدمه است انشاءالله برای کنگره عظیم و بزرگی که برای وجود مبارک امام رضا صلوات الله و سلامه علیه است. از همه شما حق شناسی میکنیم، از دبیر محترم دستاندرکاران محترم و از هر دانشور و دانشمندی که با ایراد مقال یا ارائه مقالت، بر وزن علمی این نشست افزودند و میافزایند سپاسگزاریم و اجر همه بزرگواران را از ذات اقدس الهی مسئلت میکنیم، ارواح شهدای جنگ تحمیلی را با شهدای کربلا محشور بکند و پایان امور همه ما را به خیر و سلامت ختم بکند.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته