خبرگزاری حوزه | اگر به این حقیقت برسیم که «من یتوکل علی الله فهو حسبه»، خیلی از مشکلات حل شدنی است. مشکل این است که آن اعتقاد واقعی که باید باشد، نیست.
اینکه انسان حقیقتا در همه امور تکیهگاه و امیدش خداوند متعال باشد و از هیچ چیز و هیچ کسی واهمه نداشته باشد گوهر گرانبهایی است که خیلیها در این قضیه کمیتشان لنگ میزند و دلیل -دست کم- برخی ناکامیها از همین جا ناشی میشود.
امام خمینی(ره) نمونهای عینی از ثمرات توکل حقیقی در عصر حاضر است. شخصیتی کم نظیر که با همین توکل بر خدا انقلابی بر پا کرد که در ذهن خیلیها هم نمیگنجید. کمتر کسی باور میکرد که چنین انقلابی بر پا شود و حکومتی که تحت حمایت ابرقدرتها بود برچیده شود. بیتردید رمز چنین موفقیتی توکل واقعی و خالصانه است.
وقتی شعار میدهند که «ما همه سرباز توایم خمینی» میگوید: «نه تو سرباز منی و نه من سرباز تو! همه سرباز خداییم» یا مثلا در آزادسازی خرمشهر میفرماید: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» یا زمانی که در بهمن سال ۵۷ از پاریس به تهران میآید، وقتی خبرنگار در هواپیما از ایشان میپرسد که چه احساسی دارد، میگوید: «هیچی!». طبیعتا این "هیچی" به معنای بیتفاوتی و بیخیالی مذموم نیست؛ بلکه حاصل آرامش درونی است که ریشه در توکل عمیق دارد.
استکبارستیزی و دل نبستن به غرب که از ویژگیهای بارز این مرد الهی بود طبیعتا ریشه در همین توکل دارد. مگر میشود کسی بدون توکل واقعی به این راحتی قید ابرقدرتهای دنیا را بزند و چشم امیدی به آنها نداشته باشد، با این که به حسب ظاهر تمام امکانات دنیوی و اختیارات به دست آنهاست و اصلا به همین خاطر است که آنها را ابر قدرت میخوانند.
بابک شکورزاده