خبرگزاری حوزه | مطالعه تاریخ به ما میفهماند که اتفاقات تاریخی، محصول بیتوجهی به خود تاریخ است.
یک جریان سالها اتفاق میافتد و مردم با بیتوجهی و درس نگرفتن از آن دوباره تاریخ را تکرار میکنند!
برای ما مسلمانان حقی به طول تاریخ اسلام تضییع شده است که غیبت کبری را میتوان از نشانههای آن دانست.
اما دیگر بس است! دیگر نباید زمان را برای تجربه نمودن آنچه قبلا تجربه شده، هدر داد.
حالا نه وقت خستگی و نه وقت مایوس شدن است!
ما در برههی حساسی از تاریخ قرار گرفتهایم که بیش از هر چیز دیگری به تلاش نیازمندیم.
به عنوان یک طلبهی کوچک از جامعهی بزرگ مسلمانان، از تمام همفکرانم میخواهم که یأس را نادیده بگیرند و فارغ از نتیجهی عمل تنها به تلاش بیاندیشند.
طاعونی که به جان اندیشهها افتاده است را جدی بگیرید!
قطعا قصد ندارم ژانری از وحشت را به بدنهی مذهبی اجتماع تزریق نمایم؛ اتفاقا بر عکس میخواهم بگویم که درخت انقلاب دوباره جوانه زده و شکوفههایش نوید محصول تازه و پرباری را میدهند؛ اما برداشت این محصول به تلاش من و شما بستگی دارد.
بارها دوستان نزدیک و طلبهام را مأیوس از شرایط موجود دیدهام؛ خود نیز غم و یأس را بسیار تجربه کردهام؛ اما باید از جا برخیزم! باید از جا برخیزیم! اکنون نه وقت نشستن و نه وقت تماشا که وقت جنگیدن است با تمام قوا.
جنگیدن نه برای کشور و نه برای جامعهی خویش، بلکه جنگی تمام عیار به نفع بشریت!
جنون قدرت، سبعیت را تسخیر خویش نموده است. قدرتهای استعماری، اخلاق و انسانیت را محصور کردهاند، دورش را زنجیر کشیدهاند و اجازه نمیدهند تا آدمی طعم انسان بودن و انسان شدن را بچشد.
فارغ از تمام مسائل اقتصادی و سیاسی در ایران، این جهان است که دارد سمت بیاخلاقی گام برمیدارد و ما در برابر جهان مسئولیم.
درخت را ببینید. حتی وقتی دارند قطعش میکنند تا آخرین لحظه سرپا ایستاده است. خم نمیشود. تسلیم نمیشود. تا آخرین نفس، ایستاده میمیرد. در این تکه از زمان، ایستاده مردن وظیفهی ماست.
بیتفاوتی هزار پله از خصومت بدتر است. این خصومت نیست که بشر را از پا در میآورد بلکه این بی تفاوتیست که او را مسخ میکند.
از تمام آنهایی که خط فکریشان همسو با من است و حتی از تمام آنهایی که خط فکریشان با من متفاوت است میخواهم که به داد بشریت برسند. بیتفاوت نباشند. تبخیر ایدئولوژیها را ببینند و خِردها را به تکان درآورند و مردم را قبل از مردن بیدار کنند.
زهرا ابراهیمی