به گزارش خبرگزاری حوزه، در آغازین روزهای ماه صفر و موعد آمادگی جمع کثیری از هموطنان برای حضور در مراسم پیاده روی عظیم اربعین حسینی قرار داریم که حقیقتاً ابعاد آن عالمگیر شده است.
در چنین ایامی با کربلایی جواد رضایی، یکی از این مداحان جوان و بی ادعا همصحبت شده و با او در خصوص فعالیت هایش، نگاه به وادی مقدس مداحی و بایسته های این مهم گپ و گفتی صمیمانه داشته ایم که مشروح آن در ادامه می آید؛
لطفاً در آغاز از خودتان بگویید و این که مداحی را از چه زمانی شروع نموده و زیر نظر چه اساتیدی کار کرده اید!؟
بنده جواد رضایی متولد سال ۶۲ در شهر مقدس قم هستم و از سال ۷۹شروع به یادگیری و آموزش مداحی کردم و اولین بار هم از استادم حاج عباس اناری، شیوه و راه و رسم مداحی را آموختم و در ادامه نیز از محضر اساتیدی چون حاج آقای فلاح، حاج محمدنعیمی، حاج سید مهدی حسینی و حاج سیدمهدی میرداماد کسب علم و تجربه نمودم.
تحصیلاتم لیسانس مدیریت است و در سال۷۷ در محله امامزاده سید علی (ع) و در محل فعلی حسینیه شهدا به همراه جمعی از دوستان اقدام به تشکیل کانون حضرت صاحب الزمان (عج) نمودیم.
از سال ۷۹ همزمان که در کانون فعالیت داشتم باعنایت خود حضرات معصومین(ع) وارد عرصه ستایشگری اهل بیت (ع) شدم و از آن زمان تاکنون توفیق خدمت در این لباس نوکری را دارم.
سال ۸۰ با تاسیس هیئت حضرت صاحب الزمان (عج) بنده به عنوان مداح ثابت هیئت فعالیتم را به صورت حرفه ای تر و جدی تر دنبال کردم و به مدت ۱۶ سال است که هر دوشنبه شب برنامه های خود را در هیئت اجرا می کنم.
با توجه به لزوم تعمیق و تقویت بینش و معرفت در عرصه مداحی به ویژه در مباحث اخلاقی، برنامه شخصی و نگاه شما در این رابطه چه بوده است؟
به هر حال شکی نیست که یکی از بایسته های بسیار مهم ذاکری و ستایشگری آستان آل الله خودسازی و تزکیه نفس است و اساساً یک مداح و ذاکر اهل بیت (ع) باید بکوشد که در اوج خودسازی و قله معارف اخلاقی قرار گیرد.
اساساً کسی که به مدح اولیای الهی می پردازد، وظیفه اش در درجه اول شناخت اهل بیت (ع) به مردم و نسل جوان است و چنین فردی برای توفیق در این مسیر می بایست که قبل از هر کس دیگری خود در مسیر خودسازی و تکامل معنوی باشد تا کلام و رفتار او بر مخاطبانش موثر واقع اُفتد.
به عنوان یک مداح جوان بفرمایید که از نگاه شما مهم ترین آسیب و چالش که ممکن است یک مداح را تهدید کند، چیست؟
به هر حال عوامل متعددی ممکن است به عنوان چالش در این بابه مطرح باشد که از آن جمله آن ها باید به عدم مطالعه و تحقیق و پژوهش راجع به تاریخ و سیره ائمه اطهار(ع) باید اشاره کنم.
همان گونه که مقام معظم رهبری بارها در دیدار با مداحان فرموده اند، مداحی باید به صورت علمی و به روز صورت بگیرد و لذا نباید مدیحه سرایی، روضه خوانی و سینه زنی در شکل سطحی خود برگزار شود تا مبادا دشمن در فضای رسانه ای و شبکه های مجازی از آن علیه شیعه و جامعه مداحی سوء استفاده کند.
مداحی که بهره ای از علم و دانش نبرده باشد ممکن است هر جمله ای را بر زبان جاری کند و این مساله یک آسیب جدی است.
چالش دیگری که متاسفانه برخی از مداحان نسل جوان با آن مواجه هستند عدم استفاده و ارتباط با اساتید توانمند است.
استفاده از سبک های دیگران و یا بعضاً سطح خود را برتر از دیگران دانستن، از جمله عواملی است که باعث می شود این افراد از استاد فاصله گرفته و بدون هدایت و نظارت به برنامه های مداحی بپردازند که این هم خودش آفت مهمی است.
اگر خاطره جذابی در طول سال های گذشته از برنامه های مداحی خودتان دارید، اشاره بفرمایید.
البته تمام دوران نوکری و وادی مداحی سرشار از خاطرات زیباست اما در این جا خاطره ای زیبا از مداحی در حرم امام رضا (ع) را خدمتتان عرض می کنم.
روز عید غدیر در یکی از سال ها بعد از نماز صبح به درخواست دوستان مقابل پنجره فولاد شروع به مدیحه سرایی کردم.
من مشغول بودم و مدام زائرین در آن محل تجمع می کردند به حدی که جمعیت قابل توجهی در آنجا حاضر شده بود. طبق روال هرروزه حرم، بعد از نماز صبح نقاره خانه اجرای برنامه داشت، اما من در آن حال و هوا متوجه نبودم و لذا به خواندن ادامه دادم؛ از طرفی هم خادمان نقاره زن بالای گلدسته منتظر اتمام برنامه ما بودند. من زمانی متوجه شدم که به محض تمام شدن مراسم از پایین با بی سیم به محل نقاره زن ها اطلاع دادند که مراسم مداحی این ها تمام شده و بعد آن ها شروع به نقاره زدن کردند.
این احترامی که خادمین برای جلسه اهل بیت (ع) قائل شدند حقیقتاً برای من بسیار جالب و درس آموز بود.
ان شاءالله که همه ما بتوانیم با نیت خالص و قربه الی الله در این دم و دستگاه عرض ادب و خدمت کرده و بتوانیم قلب نازنین امام زمان(عج) را از خودمان خشنود و راضی کنیم که بی شک رضایت حضرت، رضایت پیغمبر (ص) و خدای متعال است.
در خاتمه دوست دارم این بیتی که زیاد با آن در محافل و هیئات اُنس دارم را عرض کنم که؛
"بر من لباس نوکری ام را کفن کنید
نوکر بهشت هم برود باز نوکر است"