به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین عباس نیکزاد از اساتید درس خارج حوزه علمیه بابل به مطالبی که پیرامون اندازه پوشش حجاب و اجبار به حجاب در فضای رسانه ای مطرح شده، پاسخ داد که متن آن بدین شرح است:
باسمه تعالی
اینکه در اندازه پوشش اجماع وجود ندارد، باید گفت که همه فقها در حرمت این بدحجابی و بالاتر بی حجابی که امروزه مشاهده میشود اجماع دارند.
و اینکه «اوایل انقلاب زنان به خاطر اعتماد به امام خمینی حجاب را انتخاب کردند» باید گفت که در همان اوایل انقلاب تعداد زیادی از زنان بی حجاب در برخی از شهرها از جمله تهران در برابر فرمان امام بر الزام به حجاب راهپیمایی کردند.
اینکه حجاب اجباری اصلاً در فقه نیامده است، جدا قابل نقد است. اولاً فقها در فقه گفته اند امر به معروف و نهی از منکر دارای مراتبی است و مرتبه بالای آن برخورد فیزیکی و قهری است. امر به معروف و نهی از منکر شامل همه واجبات و محرمات شرعی است.
اهمیت فوق العادهای که در آیات و روایات ما برای امر به معروف و نهی از منکر آمده است مربوط به همه مراتب آن است.
از این گذشته، قاعده ای در فقه آمده است که مشهور فقها آن را پذیرفتند. قاعده «فی کل معصیة تعزیر» و برای آن ادله ای ذکر کرده اند.
همه فقها این قاعده را حداقل در گناهانی که علنی در جامعه انجام می گیرد و آثار سوء فرهنگی دارد پذیرفته اند.
در خصوص برخی از گناهان مانند روزه خواری علنی مشخصا در روایات و فقه تعزیر شرعی آمده است و عجیب تر اینکه در روایات و فقه، حکم قتل روزه خوار بعد از چند بار تعزیر آمده است.
اما اینکه این گونه امور در عهدنامه مالک اشتر نیامده است:
اولا حضرت علی علیه السلام در آغاز عهدنامه به مالک دستور میدهد که بر اساس همه آنچه که در کتاب خدا از فرایض و سنن آمده است عمل کند. به نصرت و اعزاز دین اقدام کند که در این صورت خداوند نصرت خود را شامل او خواهد کرد عبارت حضرت چنین است:
اَمَرَهُ بِتَقْوَی اللّهِ، وَ ایثارِ طاعَتِهِ، وَ اتِّباعِ ما اَمَرَ بِهِ فی کتابِهِ،
مِنْ فرائِضِهِ وَ سُنَنِهِ الَّتی لایسْعَدُ اَحَدٌ اِلاّ بِاتِّباعِها، وَ لایشقی
اِلاّ مَعَ جُحُودِها وَ اِضاعَتِها؛ وَ اَنْ ینْصُرَ اللّهَ سُبْحانَهُ بِقَلْبِهِ وَ یدِهِ
وَ لِسانِهِ، فَاِنَّهُ جَلَّ اسْمُهُ قَدْ تَکفَّلَ بِنَصْرِ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اِعْزازِ مَنْ اَعَزَّهُ.
آیا عفاف و حجاب جزء فرایض الهی نیست؟!
آیا جلوگیری کردن از اشاعه فساد اخلاقی و بیبندو باری از راه فرهنگ عریانی و ارتباطات نامشروع جزء فرایض و سنن الهی نیست؟!
آنچه که امروز مشاهده میشود برنامهریزی همه جانبه و سرمایهگذاری حساب شده از جانب دشمنان دین و نظام برای فاسد کردن و آلوده نمودن جوانان از راههای گوناگون است آیا حاکمیت در برابر چنین تهاجم فرهنگی مسئولیتی ندارد؟!
آیا همه کتاب و سنت منحصر شده است در عهدنامه مالک اشتر؟!
آیا میتوان گفت همه اموری که در عهدنامه مالک اشتر نیامده است جزء وظایف حاکمیت و نظام دینی نیست؟!
مثلاً اجرای حدود الهی در برابر جرائم و گناهان در عهدنامه مالک اشتر نیامده است، آیا این امر جزء وظایف حاکمیت نیست؟!
و یا برخورد با مرتدان و بدعتگذاران و القا کنندگان شک و تردید در آموزههای دینی در عهدنامه نیامده است آیا این موارد جزء وظایف حاکمان نیست؟!
جالب این است که خود حضرت در آغاز امر حکومت فلسفه پذیرش آن را چنین معرفی میکند:
اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ، وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ، فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ. ( خطبه ۱۳۱ نهج البلاغه )
خدایا ! تو می دانی که آنچه را ما (در امر حکومت) انجام دادیم، نه به خاطر بدست آوردن سلطنت و مقام بود، و نه برای نیل به متاع پست دنیا بلکه می خواستیم نشانه های دین تو را که دگرگون شده بود بازگردانیم و بلاد تو را اصلاح کنیم تا بندگان ستمدیده ات در امان مانند و آن حدودی که مقرر داشته ای جاری گردد.
در اینجا حضرت بازگرداندن معالم و آموزه های دین و اجرای حدود الهی را جزء فلسفه حکومت می داند.
بالاتر از آن در قرآن کریم در مورد وظیفه حاکمان می فرماید:
الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ(حج/۴۱)
این آیه وظیفه حاکمان را اقامه صلات و ایتاء زکات و امر به معروف و نهی از منکر میداند.