شنبه ۱۶ دی ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۲
روحانیت و نهادهای تبلیغی؛ چالش‌ها و فرصت‌ها

حوزه/ مسئله هجرت یک مسئله جدی است. یکی از مشکلات ما این است که در مسئله تربیت طلاب از اول طلبه ها را برای این مسئولیت تربیت نکردیم؛ یعنی ما قله را مرجعیت نشان دادیم.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت‌الاسلام والمسلمین محمودرضا جمشیدی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم طی گفت‌وگویی با هفته نامه افق حوزه نکاتی درباره تبلیغ، اهداف، شیوه‌ها و رسالت حوزه های علمیه در امر تبلیغ بیان نموده که حاصل این گفت و گو در ادامه می آید.

شیوه تبلیغ انبیاء

چند نکته اصلی در تبلیغ انبیاء وجود دارد:

اولاً انبیاء از جنس مردم هستند. در طول تاریخ از آدم تا خاتم مشرکین اشکال می کردند که اگر شما فرستاده خدا هستید چرا غذا می‌خورید چرا مثل ما راه می‌روید؟ چرا خدا به جای انسان ملک را برای پیامبری نفرستاد؟ و....

پاسخ این است که خداوند پیغمبران را از جنس بشر فرستاد چرا چون انبیاء وقتی از جنس مردم هستند طبیعتاً آنچه که ابلاغ میکنند اولاً خودشان باید مجری باشند لذا دیگر کسی نمی‌تواند به آنها بگوید که آقا شما حرفهای نشدنی دارید می زنید به ناموس مردم نگاه نکن غریزه داشته باش گرسنه باش هر مالی را نخور خودت احتیاج داری به دیگران کمک کن نمیدانم خودت لازم داری حقوق مالی باید ادا کنی زکات بدهی خمس بدهی.

خب ما نگاه می‌کنیم می‌بینیم پیغمبرها روی همین نکته غریزه تاکید داشتند اما غریزه خود را کنترل می‌کردند به ناموس مردم نگاه نمی‌کردند گرسنه میشدند اما به مال مردم دست درازی نمی‌کردند تجارت می‌کردند پیامبر اکرم معروف شدند در مکه به محمد امین اول تاجر مکه بودند آن موقعی که خیانت در امانت یک فخر برای عرب در اشعار و غیر اشعار مطرح می شد.

غارت کردن دزدی کردن ناموس مردم را دزدیدند اینها فخر برای عرب بود. زنها را اکثراً از غارت کاروانها و قبائل و حمله به قبائل پیدا می‌کردند یک آقای تمام عیار پیدا بشود در عین تجارت به اصطلاح امانت دار اول باشد خب این معلوم است این اگر بگوید امین باشد کسی نمی‌تواند بگوید آقا شما نفست از جای گرم در می آید پیامبر تا آخر عمرش علی رغم اینکه این امکان هم در بعضی از ازمنه برای ایشان فراهم بود یا در این اواخر که فراهم بود پیغمبر میفرمودند: من دوست دارم یک روز گرسنه باشم یک روز سیر باشم همین حالت را هم داشتند حالا سیره پیغمبر که معلوم است چیست دیگر نسبت به بقیه امور هم همین طور است.

نکته دوم در ابلاغ رسالت الهی این است که اگر از جنس مردم بودی باید بین مردم معاشرت بکنی با مردم تخالط داشته باشی به عبارت دیگر از یک نقطه عرشی با مردم حرف نزنی فرشی باشی با مردم آمد و شد داشته باشی. پیغمبر در مجالس آنها می‌نشستند معصومین ما همین طور بودند امام حسن مجتبی علیه الصلاة و السلام از بازار رد میشدند تعارف کردند به طعام نشستند با آنها در بازار در خیابان غذا خوردند چیزی که ما این را از شئونات خودمان نمیدانیم گاهی هم بعد که غذا خوردند گفتند من دعوت شما را اجابت کردم شما هم دعوت من را اجابت کنید.

تجارت آنها همین طور؛ معاشرت آنها همین طور؛ زناشویی آنها همین طور؛ خب مردم به اینها نگاه می‌کردند در این تخالط در این به اصطلاح همنشینی‌ها و زندگی کردنها چه یاد می‌گرفتند یاد می‌گرفتند که میشود بنده خدا بود در عینی که گرسنه بود میشود بنده خدا بود در عین حالی که ظلم نکرد در جنگ رشید بود و در جنگ دست بالا بود پیروز شد میشود به ناموس مردم نگاه نکرد.

البته انبیا در تخالط با مردم برای آنها صحبت می‌کردند و تذکر هم میدادند نکته اصلی در صحبت و معاشرت با مردم در این مخالطه ها این بود که پیغمبران به لسان قوم خود صحبت می‌کردند مشمول حکمت بود ولی حکیمانه صحبت نمی‌کردند یعنی مثل یک فیلسوف و یک حکیم صحبت نمی‌کردند بلکه طوری صحبت می‌کردند که از یک بچه خردسال تا یک پیرمرد چند ده ساله از فرمایش پیامبر برداشت می‌کردند. در همین صحبت هم مراعات حال می‌کردند طولانی صحبت نمی‌کردند در جایی که لازم بود تکرار می‌کردند معروف است که نبی مکرم گاهی فرمایشات خود را سه بار میگفتند برای اینکه به گوش همه برسد.

کارکرد روحانیت در تبلیغ و مسئله هجرت

اگر یک عالمی بخواهد در مسند بزرگتر جامعه منشأ اثر باشد باید با مردم زندگی کند مردم او را بپذیرند با یک دهه و دو دهه و یک سال و دو سال و سه سال انسان به آن شرائط ممکن است نمی‌رسد. اینجاست که فکر میکنم باید ما در بخشی از جا به جایی های تبلیغی خود تامل بکنیم.

در قدیم یک عالمی را میشناختم که از دوره نوجوانی رفته بود در یک منطقه از دهات ورامین تا پیری هم به اصرار می آمدند اهالی آنجا او را می بردند. خب این عالم که میرفت از دهات اطراف آنجا می آمدند و آن منطقه را هم حضور این عالم آباد کرده بود با ساخت مسجد، درمانگاه، غسالخانه، آب بهداشتی، حمام و گرمابه. خب این کارها به چه شکلی انجام شد جز با نفوذ معنوی یک عالم که برای تبلیغ رفته و برای او فرقی هم نمی‌کند عده و عده چقدر هست اما متأسفانه الان بخشی از حضور علمای برجسته ما در شهرستانها و قریه های خیلی کم شده. یک موقعی در بعضی از قصبات می دیدیم که برخی مجتهدین به نام در یک منطقه ای هستند درست است اینجا یک روستاست درست است اینجا یک قصبه است یک بخش است اما وجود آن عالم کل آن استان را تحت الشعاع قرار میداد.

مسئله هجرت یک مسئله جدی است. یکی از مشکلات ما این است که در مسئله تربیت طلاب از اول طلبه ها را برای این مسئولیت تربیت نکردیم یعنی ما قله را مرجعیت نشان دادیم. من در بعضی از سفرهای تبلیغی با کشیشهای مسیحی ارتباط گرفتم در روم رفتم یک کلیسایی و از کشیش آنجا درباره حضورش در مکانهای مختلف پرسیدم گفت من ده سال در آمریکای لاتین بوده و ده سال هم در روسیه بودم. الان هشت نه سالی است که اینجا هستم و مراسم مذهبی به جا می آورم صندوق خیریه دارم و به نیازمندان محل کمک میکنم او از وقتی که وارد این لباس شده این شیوه را برای خودش آماده کرده و پذیرفته که هر جا لازم باشد یا به او بگویند باید برود آنجا بماند نه یک روز دو روز ده سال پانزده سال بیست سال و اصلاً محصول او این است که در یک دایرهای چرخیده به اصطلاح تبشیر مسیحیت و کار تبلیغی کرده است.

الان آمار مساجد و مجموعه هایی که شرائط تبلیغ را دارد ولی بدون مبلغ هست بالاست؛ در حالی که تعداد روحانیون ما که واجد شرایط تبلیغ هستند بیش از تعداد مساجد و فرصتهای تبلیغی فعلی ماست.

حال سوال اینجاست چه دلیلی باعث شده که این ظرفتیها پر نشود؟ اینکه واقعاً ما این آمادگی را در طلبه و در نظام روحانیت ایجاد نکردیم که هر جا که لازم هست مثل یک سرباز برویم در آن سنگر. متأسفانه این خلأ وجود دارد و هنوز برای آن فکر جدی نشده است.

شیوه های نوین تبلیغ و مسئولیت نهادهای تبلیغی

ما وقتی بخواهیم دایره رسانه را تصور بکنیم یک دایره خیلی بزرگی میشود که چند دور همه زندگی بشر را احاطه کرده. به تعبیر من در یک شکل مهندسی اگر بخواهی ببینی همه ابعاد زندگی را بخشهای مختلف رسانه تحت تاثیر قرار دادند خب من اگر به عنوان یک روحانی بخواهم ابلاغ پیام الهی بکنم و بخواهم اثر گذار باشم حداقل باید با بخشهای زیادی از این دنیای رسانه آشنا باشم ما در ابلاغ پیام الهی ناگزیر هستیم از توسل به هنر و هنرمندان به معنای واقعی آن و ناگزیر هستیم از به کارگیری رسانه های و وسائل ارتباطی جدید.

روحانیت باید با این رسانه ها و فضای مجازی آشنا بشود و لوازم و شرائط آن را بداند و حساسیت های آن را درک بکند من فکر میکنم که نظام روحانیت احتیاج به یک باز طراحی جدید دارد.

امروز روزی نیست که ما خیال کنیم اگر در یک جایی صحبت کردیم صحبت ما منحصر بشود به همان مکان محدود. پس همچنان که فضای مجازی به معنای عام آن یک تهدید برای جامعه جهانی به ویژه جامعه مسلمانها و تشیع هست یک فرصت گرانبها هم هست. این هنر ماست که بتوانیم با استفاده درست از این ابزار این تهدید را به فرصت تبدیل بکنیم.

بازبینی و باز طراحی در نهادهای تبلیغی

خوشبختانه ما در کشور خود نهادهای متعددی داریم این که میگویم خوشبختانه ظرفیتهای خوبی ایجاد شده به برکت انقلاب اسلامی و اینها به مدد آن هدف والای نظام مقدس جمهوری اسلامی است که در آیه ۴۱ سوره حج هم بیان شده الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ.

ما ستاد اقامه نماز داریم ستاد امر به معروف نهی از منکر داریم ما ستاد زکات داریم خیلی ستادهای خوب داریم ما مجموعه های اعزام مبلغ داریم اوقاف اعزام می‌کند سازمان تبلیغات اعزام می‌کند دفتر تبلیغات اسلامی اعزام می‌کند نهادهای نظامی انتظامی در داخل خودشان مبلغ اعزام میکنند روحانیون مستقر دارند چندین هزار روحانی در نهادهای نظامی و انتظامی هستند اینها کارشان کارهای تبلیغی نظارتی است.

من فکر میکنم که همه این نهادها و فرصتهای تبلیغی احتیاج به یک بازبینی دارند؛ چراکه بخشی از فعالیت ها همپوشی دارد و نیز بخشی دیگر از فعالیتها زمین مانده است ما اگر یک هدف داشته باشیم خدا رحمت کند مرحوم امام و بزرگان اخلاقی ما را همه آنها می فرمودند که انبیاء با هم نزاعی نداشتند.

امام می فرمودند اگر پیغمبران را یک جا جمع کنند اینها با هم نزاع ندارند ما نباید در مسئله استفاده از فرصتها و امکانات در یک تنازع ولو به اصطلاح مصنوعی قرار بگیریم. چون هدف روشن است هدف بالا بردن پرچم توحید و ابلاغ رسالت الهی است در این ابلاغ رسالت دیگر فرقی نمی‌کند بین این نهاد یا آن نهاد. مثلا یک جاهایی تا حالا این نهاد این مسئولیت را داشته الان با توجه به گستردگی فعالیت در فضای رسانه ای یک نهادی که قبلاً متولی اعزام بوده الان این توانایی ها را دارد اعزام را بدهد به آن نهادی که متولی اعزام هست بیاید در فرصتهای تبلیغی دیگر. ما بعد از چهل و پنج سال از پیروزی انقلاب اسلامی و حضور نهاد روحانیت در عرصه نظام و تبلیغ احتیاج به یک باز تعریف برای دایره مأموریت نهادهای تبلیغی داریم. ما باید از تکرار و موازی کاری دوباره جلوگیری کنیم و کارهای زمین مانده را سازمان دهی بکنیم.

نظام روحانیت هم احتیاج به یک باز تعریف جدی دارد البته در بخشهای آن یک کارهایی آمدیم کردیم یعنی انقلاب اسلامی آمده دادگاه ویژه روحانیت و دادگاه انتظامی قضات را درست کرده ولی این که یک روحانی به خودش اجازه بدهد با رفتار و یا با گفتار خود در مسائل مهم دینی ابزار نظر بکند و مردم را دچار تردید بکند و بیاید یک کتاب بنویسد راجع به یک مسئله مهمی که فقها در آن مسئله اتفاقاً نظر قطعی دادند این را باید واقعاً یک کاری برای آن کرد یعنی من فکر می کنم که باید جامعه مدرسین و شورای عالی حوزه با مشورت و رایزنی با رهبری نظام دامت عزه الشریف دام ظله شریف با هم اندیشی و هم رایی و کسب نظر از مراجع عظام تقلید و نیز با استفاده از نظرات بزرگان حوزه راجع به این مسئله یک فکر اساسی و جدی بشود که ما هر روز مواجه نشویم با یک رفتار سلیقه ای از یک روحانی.

من فکر میکنم که روحانیت احتیاج به یک سازمان دهی در این بخشها دارد. به نهادهای نظامی انتظامی قضایی هم نمیشود این کار را سپرد. چون بخشی از این کارها در دایره انتظام نهادهای نظامی نمیگُنجد بخشی از اینها در دایره نظام تقنینی نمیگنجد یعنی در رتبه قبل از اینهاست یک فتواست در چه دایره ای فتوای شاذ و نادر را بشود پخش کرد یا پخش نکرد بالاخره تکلیف این باید یک جایی مشخص بشود البته من نمی خواهم بگویم که یک مجموعه ای درست بکنیم که به اصطلاح همه راه‌های حضور در عرصه های مختلف را ببندد نه طبع روحانیت این طور است و نه طبع بزرگان ما.

آزادترین منش و روش در نظام حوزه روحانیت شیعه است. شما این همه کتب شیعه را ببینید مشحون از آرایی است که در تقابل با هم استاد و شاگرد آمدند بیان کردند، رد نوشتند، نقض کردند و فتوا دادند. ما هر وقت که می خواهیم بیاییم این بحثها را بکنیم یک عده ای ممکن است بیایند بگویند که آقا شما می خواهید یک نظام انحصاری درست کنید نه این نباید باشد و نیست و نخواهد بود بحث ما این است که این بی در و پیکری باید حذف بشود.

سخن پایانی

مقدمه ابلاغ رسالت الهی تعلیم و تعلم و پژوهش است. پژوهش یعنی در نظر دیدن قله های علمی و عملی برای رسیدن به مجهولات. مجهولات در حقیقت حقایق دینی هستند ولی حقایق دینی را که کشف کردیم میخواهیم که پخش بکنیم و منشأ اثر باشد و اجرا بشود.

اینها همه مقدمه است برای ابلاغ رسالت الهی من فکر میکنم که جایگاه تبلیغ را دو مرتبه باید باز تعریف کرد و مبلغین یعنی سربازان حضرت ولی عصر طلاب فضلا اساتید حوزه های علمیه هم باید برای این کار آماده باشند یعنی برگردیم ببینیم که اگر کار ما کار پیغمبرهاست باید ببینیم که پیغمبرها از چه شیوه و از چه ابزاری استفاده می‌کردند و چه ویژگیهای را داشتند.

آخرین نکته ای که می خواهم اشاره کنم این نکته است که ما گاهی آمادگی داریم عده و عده آن را هم داریم ولی آن آرامش لازم را نداریم مدارایی که خدا برای پیغمبران خود لازم میدانست تا با مردم ارتباط بگیرند آن مدارا را نداریم انتظار داریم که در فرصتهای کوتاه منشأ اثر باشیم و مردم هم تأثر پیدا بکنند و همراه بشوند این شدنی نیست تبلیغ خون دل خوردن میخواهد ارتباط با مردم چه در فضای رسانه چه در فضای حقیقی چه در تبلیغ سنتی چه در تبلیغ مثل امروزی نوین این احتیاج به مدارا دارد احتیاج به همراهی دارد تا مدارا در ما نهادینه نشود.

ما نمی‌توانیم با مردم ارتباط بگیریم بخصوص که ما در یک نظامی هستیم که به توفیق الهی این نظام مقدس جمهوری اسلامی این نظام در طول این چهل و چند سال مواجهه با مشکلات فراز و نشیبهای زیادی بوده جنگ را داشته درگیرهای نظام جنگ نرم جنگ سرد محاصره های اقتصادی تحریمها تهاجم فرهنگی تهاجم سیاسی خب یک ملتی که همه طور تحت فشار هست ممکن است که بخشی یا طیف وسیعی یا کمی بسته به شرائط و زمان و اقتضائات از یک چیزی و یا از یک کسی خوششان بیاید از یک نهادی خوششان بیاید بدشان بیاید به حق یا نابه حق ما اگر بخواهیم روی آنها اثر بگذاریم باید تحمل برخورد با این جریانات و این شرائط را داشته باشیم تا وقتی من تحمل ندارم چطور میخواهم بگویم شما دارید اشتباه می کنید شما باید به این نکته ها توجه کنید شما باید این دورنماها را ببینید باید تحمل داشته باشید ما رفتار انبیاء سلف را می بینید این تاریخ انبیاء به نظر من هر دوره و هر لحظه در حال تکرار است تاریخ معصومین در حال تکرار است یک امر کاملاً روشن و مبینی است و این احتیاج به باز طراحی و باز تربیت حوزه های علمیه در این بخش هم دارد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha