به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام محمدرضا کدخدایی، مدیر گروه مطالعات جنسیت مؤسسه شناخت در صدوسیوسومین نشست از سلسله نشست های تأملات مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه های علمیه، نقش مادری را از نگاه اسلام مورد بررسی قرار داد و گفت: فرهنگ ریشه دار ایرانی و اسلامی جامعه ما اجازه نمی دهد آن تلقی و وجه مشکل سازی که فرهنگ غرب در مورد مادری تولید کرده است، در ایران نیز به وجود آید.
وی افزود: یکی از محورهای اصلی که حمل بر موضوع مادری شد، مسئله توسعه بود. قدرت، ثروت و آزادی سه شاخص اصلی توسعه در غرب بوده که مادری اصلی ترین مانع بر سر راه آن ها محسوب می شد. تلاش برای حذف جایگاه و نقش مادری برای زنان غربی تا اوایل قرن بیست و یکم ادامه پیدا کرد، از سال ۲۰۰۰ به بعد بازگشت به خانواده آغاز شد. البته این مسئله نیز در راستای همان مبحث توسعه بوده و آن ها به دلیل کمبود نیروی کار و جمعیت انسانی مجاب شدند به راهکار بازگشت به خانواده و فرزندآوری روی آورند.
سرایت تلاش ها برای حذف مادری از غرب به ایران
حجت الاسلام کدخدایی با اشاره به اینکه سرریز مسئله حذف نقش مادری زنان در غرب به کشورهایی نظیر ایران نیز آمده است، اظهار کرد: عموماً زمانی که اتفاقی در کشورهای توسعه یافته به وقوع می پیوندد، در کشورهای پیرامونی نیز که در رقابت برای توسعه تلاش می کنند هم اتفاق می افتد. البته جمهوری اسلامی قصدش بر این است که جامعه را در الگوی اسلامی پیشرفت هدایت نماید تا مردم ایران از آسیب های روندهای تجربه شده در غرب در امان بمانند.
وی ادامه داد: در مطالعات پژوهشی و دانشگاهی متأسفانه همان خط سیری که در غرب در مورد نقش مادری تعیین شده است در کشور ما نیز دنبال می گردد. به این معنا که در مورد مادری تنها از دو دیدگاه که از سوی غرب هم مطرح شده است، سخن به میان می آید. یکی از این دیدگاه ها مردسالاری و مقدس جلوه دادن مادری برای فرزندآوری و پذیرفتن مسئولیت فرزندان است و دیگری حول تجربه نهاد مادری است که نقش متفاوتی را برای مرد در نظر می گیرد.
ریل گذاری پژوهش های بر اساس مدل غربی برای مادری زدایی
این پژوهشگر حوزوی نتایج عمده پژوهش های بر اساس مدل غربی در مورد مادری را ریل گذاری برای سوق دادن زنان به سمت اشتغال و عدم فرزندآوری برشمرد و خاطرنشان کرد: معمولاً در این گونه پژوهش ها زنان را ناراضی از نقش مادری نشان داده و این مسئولیت را یک مسئولیت تحمیلی تعریف می کنند.
وی ادبیات در حال گسترش در به چالش کشیدن مادری را ناشی از دوگانه تعارض مادری با اشتغال دانست و بیان داشت: مهمترین رکنی که مادری را برای جامعه ما مسئله می کند نظام آموزش و پرورشی است که برای زنان و مردان تفکیکی قائل نشده و همه مشاغل پیش روی مردها را برای زنان نیز تعریف می نماید. اینجاست که دغدغه دختران مادری نبوده و بیش از اینکه به مادر شدن فکر کنند دغدغه اشتغال را دارند. این در حالی است که حدود ۳۰۰ مسئله لایه های مختلف مربوط به مادری را شامل بوده و این نظام مسائل متأسفانه در نظام آموزشی ما مورد غفلت واقع شده است.
کشورهای در حال توسعه و بن بست های تجربه شده توسط کشورهای توسعه یافته
مدیر گروه مطالعات جنسیت مؤسسه شناخت افزود: در بحث توسعه، کشورهای توسعه یافته حدود ۲۰ تا ۴۰ سال از کشورهای در حال توسعه جلوتر هستند و خیلی وقت ها آن ها مسیری را می روند که به بن بست می انجامد، اما با این وجود کشورهای در حال توسعه همان مسیر را تکرار می کنند.
وی در ادامه این برنامه سیر رشد جمعیت در کشورهای اروپای غربی را به سمت مسلمان شدن مردم برشمرد و یادآور شد: بنا بر هشدار سازمان ملل اگر سیر رشد و تکامل جمعیتی به همین منوال پیش برود، تا سال ۲۰۱۵ جمعیت مؤثر در کشورهایی همچون دانمارک، سوئد، هلند و چند کشور دیگر در اروپای غربی را مسلمانان تشکیل می دهند. در این پیمایش گفته شده بود که تا سال ۲۰۵۰ قدرت مسلط جمعیتی اروپای غربی مسلمانان خواهند شد و تا سال ۲۱۰۰ این جمعیت دوبرابر هم می گردد. یعنی دیگر تا سال ۲۱۰۰ توسعه انسانی بر پایه اسلام قابل تحقق است و دیگر گفتمان غربی نمی تواند در آن بلاد پیاده سازی شود.
هدف غربی ها از اسلام هراسی چیست؟
حجت الاسلام کدخدایی گفت: در نتیجه هشدار سازمان ملل، سیاست گذاری های اجتماعی و خانوادگی غربی ها تغییر کرد و از اوایل سال ۲۰۰۰ به سمت سیاست هایی همچون اسلام هراسی و اسلام ستیزی رفتند. اولین کشورهایی که به اجرای این سیاست ها سوق پیدا کرد دانمارک با کاریکاتورهای دوازده گانه در مورد پیامبر اسلام، سوئد و هلند با قرآن سوزی و فرانسه با حجاب ستیزی بود.
وی با اشاره به راهبردهای غرب برای کنترل جمعیت مسلمانان ادامه داد: یکی از این راهبردها تغییر الگوهای تابعیتی بود. مثلاً تا قبل از آن اگر یک مسلمان فرزندش را در خاک اروپا یا کشورهایی همچون کانادا به دنیا می آورد، فرزندش تابعیت آنجا را هم پیدا می کرد. از حدود سال ۲۰۰۰ به بعد با تغییر دین و مذهب هم می شد تابعیت کشورهای غربی را به دست آورد و مثلاً یک مسلمان با مسیحی شدن می توانست تبعه کشورهای غربی گردد. یکی دیگر از روش های اصلاحی برای اعطای تابعیت از سوی کشورهای اروپایی فرزندآوری بود. به این معنا که اگر کسی در آنجا فرزند به دنیا بیاورد پوشش های بیمه ای، خوراکی و حقوق ماهانه برای او در نظر گرفته می شود. همه این سیاست ها از سال ۲۰۰۰ به بعد در مسیر مقابله با افزایش جمعیت مسلمانان مورد بازنگری قرار گرفت.
فرزند کمتر، زندگی بهتر!!
پژوهشگر حوزه مطالعات زنان گفت: سیاست های کنترل جمعیت کشورهای اروپایی که تا دهه ۸۰ میلادی ادامه پیدا کرد، در دهه ۹۰ و اوایل قرن ۲۱ مورد بازنگری قرار گرفت. اما همین سیاست ها در کشور ما هم خصوصاً بعد از دوران جنگ تحمیلی بر اساس دغدغه اشتغال و با شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» شکل گرفت و مسیری را که کشورهای اروپایی داشتند از آن بازمی گشتند، ما تازه داشتیم آغاز می کردیم.
وی با بیان اینکه در پژوهشی دیده شده که حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد از زنانی که کشف حجاب داشته اند، فاقد نقش همسری و مادری بوده اند، خاطرنشان کرد: این پژوهش که از سوی مؤسسه شناخت انجام شده است به ما می گوید که در نگاه کلان و کلی بین کشف حجاب و عدم وجود نقش مادری همبستگی عِلّی وجود دارد.
تحولات هویتی و به چالش کشیده شدن نقش مادری
حجت الاسلام کدخدایی ادامه داد: نظام مسائلی که با مادری در ارتباط هستند، در مسئله بنیادین تحولات هویتی با هم اشتراک دارند. این نظام مسائل نشأت گرفته از مقاومت جامعه ایران در مقابل تحمیل الگوی زن غربی به زن مسلمان ایرانی است.
وی با برشمردن هشت مسئله اشتراکی نظام مسائل مادری اظهار کرد: بنا بر تحقیقات انجام شده در جامعه ایرانی مادر بودن یا نبودن زنان ارتباط تنگاتنگی با نوع پوشش و ظاهر آن ها دارد. به این معنا که ۹۰ درصد از زنان و دخترانی که کشف حجاب کرده اند افرادی هستند که یا ازدواج نکرده و یا طلاق گرفته اند و فاقد نقش مادری می باشند.
خانواده زدایی یکی از نتایج تقابل با جایگاه مادری
مدیر گروه مطالعات جنسیت مؤسسه شناخت بیان داشت: یکی از مهمترین محورهای هشت گانه اشتراکی نظام مسائل مادری «خانواده زدایی» است. به این معنا که کسانی که با مسئله مادری مشکل دارند با امر تشکیل خانواده نیز ابراز مخالفت می کنند. این افراد حتی با تشکیل خانواده نیز نمی توانند زندگی موفقی را داشته باشند و اکثراً در کمتر از دو سال منجر به طلاق می شود.
وی افزود: هنجار شدن سقط جنین نیز یکی دیگر از تبعات مخالفت زنان با نقش مادری است و چنین افرادی فرزند را مانع رشد فردی و اجتماعی خود در زمینه هایی همچون تحصیل و اشتغال می بینند.
از دست رفتن نقش مادری در نتیجه آماده شدن زنان برای کار و اشتغال
این کارشناس مسائل خانواده با اشاره به اینکه توانمندسازی زنان یکی از شاخص های توسعه محسوب می شود، گفت: بر پایه همین گزاره در جوامع غربی زنان را به سمت مهارت ها و اشتغال های مختلف سوق دادند و نتیجه آن از دست رفتن نقش مادری زنان بود. همین روند در حال حاضر در کشور ما نیز رو به رشد بوده و میزان اشتیاق بسیاری از زنان به اشتغال بیش از شوق و علاقه آن ها به مادر شدن است.
وی نازایی و بدزایی را یکی از مسائل مورد استقبال افراد مخالف مادری دانست و بیان داشت: در ذهن افرادی که مخالف نقش مادری برای زنان هستند، توان فرزندآوری زنان را یک برساخته اجتماعی و امری تحمیل شده بر جنس زن می دانند. حتی در برخی موارد می گویند نازایی و بدزایی عامل مثبتی در رشد زن بوده و از آمدن مانعی به نام فرزند جلوگیری می کند.
انتقال نقش فرزندپروری از پدر و مادر به پرستار و مهدکودک
حجت الاسلام کدخدایی در پرداخت به هنجار شدن انتقال نقش فرزندپروری به پرستار و مهد کودک تصریح کرد: در این نگاه گفته می شود که خانه مجموعه ای است از دو کارگر و اگر فرزندی در کار باشد، آن فرزند هم اشخاصی بی خانمان هستند که از صبح تا عصر به مهد کودک سپرده می شود.
وی ادامه داد: تقابل با کودک همسری و ترویج کودک کنشگری جنسی یکی دیگر از مسائلی است که مخالفان نقش مادری زنان مطرح می کنند. آن ها می گویند که کودکان تا پیش از سن ۱۸ سالگی نباید ازدواج نمایند. اما از این نکته غافل هستند که این فرد اگر تا قبل از ۱۸ سالگی به بلوغ جنسی رسیده باشد، تمایلات غریزی که به جنس مخالف دارد، سبب گرایش او به خودارضایی و یا روابط نامشروع می شود.
مقدم شدن اشتغال و عدم تمایل به فرزندآوری در زنان
مدیر گروه مطالعات جنسیت مؤسسه شناخت گفت: اولویت هنجاری شغل و اشتغال اجتماعی و مقدمات و مستلزمات آن نیز یکی دیگر از مسائلی است که در تقابل با نقش مادری زنان است. متأسفانه این موضوع در نهادهای مختلفی دیده می شود و تعارض بین شغل و مادری زنان موجب مقدم شدن اشتغال و عدم تمایل آنان به فرزندآوری می گردد. این در حالی است که در بسیاری از مشاغل نیازی به حضور زنان نیست و یا در مشاغلی می توان با فراهم نمودن زیرساخت های لازم از قالب دورکاری برای آنان استفاده کرد تا هم به مسائل مادری رسیدگی نمایند و هم بتوانند ایفای نقش در عرصه مشاغل را داشته باشند. در ایام شیوع بیماری کرونا دیدیم که بسیاری از مشاغل اجتماعی به داخل خانه ها سوق پیدا کرد و بسیاری از کارها با استفاده از فضای مجازی پیش می رفت.
«خانه» مهمترین پایگاه خرده نظام های اقتصادی و اجتماعی دوران سنّت
وی با تأکید بر اینکه پایگاه اصلی مهمترین خرده نظام های اقتصادی و اجتماعی در دوران سنت و پیش از مدرنیته «خانه» بوده است، افزود: باید دید آیا این امر در مشاغل امروزی نیز قابلیت بازتعریف دارد یا خیر. باید دانست که می توان با ایجاد زیرساخت های لازم و برنامه ریزی در سطح کلان مشاغل مختلفی را که با نقش مادری و همسری زنان در تعارض هستند، مدیریت نمود.
حجت الاسلام کدخدایی خاطرنشان کرد: بی هنجاری و ضدهنجاری شدن خانه داری، همسرداری، فرزندآوری و مقدمات و مستلزمات آن، معیار شدن دستمزد و حضور در نظام سازمانی در سنجش ارزش نقش اجتماعی زنان نیز از دیگری مسائلی است که طی سال های اخیر در تقابل با نقش مادری مطرح شده است.
مودت، رحمت و سکونت، سه هدف غایی حیات اجتماعی انسان
وی در پایان خاطرنشان کرد: بنا بر آیه ۲۱ سوره مبارکه روم خداوند می فرماید: «وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ». در این آیه شریفه می بینیم که سه هدف غایی از زندگی اجتماعی انسان ها رسیدن به مودت، رحمت و سکونت است. مسیر رسیدن به این سه هدف غایی را خداوند در ازدواج می بیند. اهداف مادی و معنوی انسان ها در همین امر ازدواج قابل دستیابی بوده و زوجیت هم به نقصان متقابل مرد و زن گره خورده است. پس آن استقلال زن و مرد از یکدیگر که در جوامع غربی مطرح می شود در تقابل با این آموزه قرآن کریم است.
انتهای پیام