سه‌شنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۶
برداشت دینی از یک سکانس

حوزه/ ماجرا ازاین‌قرار است که گربه‌ای چکمه‌پوش به نام پوس، با غرور و تکبر و خودبینی بیش از حدی که دارد، هشت جان خود را از ۹ جان گربه‌ای‌اش از دست می‌رود و پس از آن، در صدد جبران و بازگرداندن جان‌های از دست داده خود، به دنبال نقشه ستار آرزوها می‌رود تا ...

به گزارش خبرگزاری حوزه، آقای سجاد زمانی، از طلاب سطح دو رشته تخصصی اخلاق و تربیت در مطلبی به سکانسی از فیلم گربه چکمه‌پوش پرداخت و نوشت:

مطلب پیشرو در باب سکانسی از فیلم گربه چکمه‌پوش: آخرین آرزو (Puss in Boots: The Last Wish) است.

ماجرا ازاین‌قرار است که گربه‌ای چکمه‌پوش به نام پوس، با غرور و تکبر و خودبینی بیش از حدی که دارد، هشت جان خود را از ۹ جان گربه‌ای‌اش از دست می‌رود و پس از آن، در صدد جبران و بازگرداندن جان‌های از دست داده خود، به دنبال نقشه ستار آرزوها می‌رود تا به برآورده‌شدن خواسته‌اش و بازگرداندن جان‌های دوباره خود برسد و در این مسیر با دوستانی آشنا می‌شود و با چالش‌های مختلفی نیز روبه‌رو خواهد شد.

در دقیقه ۴۰ این فیلم سه شخصیت اصلی به دره‌ای می‌رسند که نقشه مسیر باتوجه‌به عقاید و افکار هر شخص مرتب می‌شود و راه‌های مختلفی را به هر شخص نشان می‌دهد.

ابتدا گربه چکمه‌پوش که موجودی ازخودراضی و مغرور بوده و همه امیدش فقط به خودش است، نقشه را به دست می‌گیرد که ناگهان نقشه، مسیری آتشین و پرتلاطمی را نشان می‌دهد که عبور از آن ناممکن است.

بعد از آن نامزد او یعنی کیتی که از نظر فکری به پوس شباهت دارد این کار را انجام می‌دهد که نتیجه مشابهی را به ارمغان می‌آورد و عملاً عبور از این مرحله برایشان سخت و حتی غیرممکن است؛ اما بعد از مدتی که پریتو که یک سگ خوش‌بین به هر چیزی است و هیچ تکبر و غروری نسبت به خود و کارهایش ندارد، نقشه را به دست می‌گیرد و در این هنگام ناگهان ورق کاملاً برمی‌گردد و همه چیز به طور غیرمنتظره‌ای تغییر پیدا می‌کند و برخلاف دو مورد قبلی، با منظره‌ای زیبا و آسان مواجه می‌شوند.

برداشت دینی از یک سکانس

اشتراک دو سکانس در دو زندگی

نکته نهفته در این سکانس این است که این جریان را می‌توان به چشم یک نکته دینی مشاهده کرد؛ به این صورت که امیرالمؤمنین (ع) در حدیث قدسی از خداوند متعال می‌فرمایند: لإمامُ علیٌّ علیه‌السلام: انْقَطِعْ إلَی اللّه سُبحانَهُ، فإنَّهُ یَقولُ: وَ عِزَّتی و جَلالی لَأقْطَعَنَّ أملَ کلِّ مَنْ یؤَمِّلُ غَیری بِالیأْسِ / تنها به خداوند سبحان دل ببندید که او می‌فرماید: به عزّت و جلال خودم سوگند که امید هر کس را که به غیر من امید ببندد به نامیدی می‌کشانم؛ لذا اگر امیدی به‌غیراز خدا داشته باشیم امیدمان ناامید می‌شود.

آنچه محل بیان است این است که می‌توان غرور و تکبر را به همان امید داشتن به غیر خدا تعبیر و معنا کرد.

به این بیان که چون شخص در امور زندگی‌اش، به‌غیراز خدا، یعنی به خودش و دیگران امید دارد، نسبت به آن چیز مغرور می‌شود و به همان اندازه‌ای که به آن امید دارد، دچار غرور و تکبر خواهد شد.

این جریان در زندگی‌های شخصی ما نیز وجود دارد به این صورت که برخی اوقات در لابه‌لای زندگی‌هایمان امیدمان به شخص دیگری است که مثلاً فلان شخص کار من را انجام بدهد و اگر انجام ندهد کار من پیش نخواهد رفت یا اینکه بگوید؛ چون فلان شخص کار من را انجام داد کارم انجام گرفت.

و گاه نیز انسان به خودش امید می‌بندد و خودش را دچار خودبینی، تکبر و غرور می‌کند، مثلاً می‌بینید که شخصی به هوش و ذکاوتش و یا به تلاش‌هایی که کرده است امید می‌بندد، فقط کافی است پای صحبت برخی افراد بنشینی، مخصوصاً اگر در زندگی موفقیتی به‌زعم خود داشته باشند، از اول تا آخر سخن‌هایشان جز لفظ، من این کار را کردم من این‌گونه بودم ووو من، من و من چیز دیگری نخواهید شنید.

اینها زندگی سختی را دارند، شاید بتوان حتی گفت اگر مسیرشان را از راه درست و با امید و توکل به خدا بدون هیچ غرور و تکبر و خودبینی می‌رفتند، خیلی زودتر و با نتیجه بهتری به اینجایی که هستند می‌رسیدند، اما همچون گربه‌های سرگردان در این فیلم مسیر خودشان را طولانی و سخت کردند.

حال‌آنکه اگر از همان ابتدای امر خودشان را همچون پریتو سگ خوش‌بین که دچار هیچ‌گونه تکبر و خودبینی نبود رفتار می‌کردند و چیزی را از آن خود نمی‌دیدند چنین نمی‌شد و به درجات بالاتری می‌رسیدند.

همه این عنایات صورت‌گرفته به چنین اشخاصی که به غیر خدا امید ندارند و به غیر او پناهگاهی نمی‌جویند بدون شک به‌خاطر این است که آنها به خداوند توکل کرده‌اند، و این وعده الهی است که خداوند کفالت چنین اشخاصی را بر عهده می‌گیرد. چراکه خداوند در قرآن کریم آیه ۳ سوره طلاق می‌فرمایند:

(و من یتوکّل علی‌الله فهو حسبه آن اللّه بالغ أمره): «هرکس بر خدا توکل کند، خداوند او را کافی است. به درستی که خدا، رساننده و بر آورندۀ امرش است.» این اثر، مهم ترین اثر مادی و معنوی مترتب بر توکل است.

بیان یک شبهه و پاسخ به آن

شاید برایتان سؤال ایجاد شود که خب، چگونه افرادی هستند که امید و توکل به خدا دارند و تکبر و غروری هم آنان را احاطه نکرده است؛ ولی باز زندگی‌های سختی دارند؟

پاسخ: باید در نظر داشته باشیم که ما حقیقت و پشت پرده خیلی از امور را نمی‌دانیم پس می‌توان نکاتی را که ذیلاً در پاسخ به این سؤال ارائه نمود.

۱. شاید آن سختی مقدمه‌ای برای شیرینی‌های بیشتر در زندگی‌اش باشد إن شاء الله.

۲. یا شاید این سختی همان محل ابتلا و آزمایش ما است.

۳. شاید خیر و صلاح ما در همین سختی است.

۴. باید توجه داشته باشیم که زندگی به طور خواسته و ناخواسته دارای سختی‌هایی است، اما مهم این است که این سختی‌ها شما را از پا در نیاورد، و تحمل و صبر بر آن را داشته باشید که یکی از آثار امید و توکل به خدا همین است که عامل صبر در برابر مشکلات خواهید شد.

۵. ووو، انواع دلایل موجود دیگر که می‌توان در پاسخ به این پرسش بیان کرد، اما از دایره مطالبمان خارج است و مجال بیان بیشتر از این مقدار را نداریم.

منابع:

۱. قرآن کریم (سوره طلاق آیه ۳)

۲. روایت امیرالمؤمنین: بحار الأنوار: ۷۸/۷۹/۶۱

۳. ویکی‌پدیا

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha