به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع نیت در اعمال و نتایج دنیوی و اخروی آن پرداختند که متن آن بدین شرح است:
امام سجاد علیهالسلام در دعای بیستم صحیفه سجادیه می فرمایند: «وَ عِنْدَکَ مِمَّا فَاتَ خَلَف». پروردگارا هر نعمت و رحمتی که به من دادی و از من فوت شد در نزد تو جایگزین دارد.
کلمه خلف و خلیفه و... از یک ماده هستند که به معنای جانشین می باشد و در قرآن و روایات هم به کار رفته است؛ در فارسی هم می گوییم فرزندان، خلف صالح هستند، این خلف یعنی جانشین.
از اول خلقت تا الان این خلف بوده است. خدا وقتی نعمتی را می گرفت نعمت دیگری جایگزین می کرد. اگر پیغمبری از دنیا می رفت که نماینده حق در اجتماع بود، پیغمبر دیگری جانشین می شد این معنای خلف است، هر نعمتی که خدا به من داده بود و از دست من رفت یک نعمت دیگر جایگزین می شود.
در نباتات هم همین طور است درختانی که میوه می دهند وقتی چند سالی میوه داد، شاخههایی که پیر هست را می برند و این شاخههایی که جوان هست را نگه می دارند، اینها خلف آنها هستند. قاعده خدا همین است، می بینید که جوان ها باید باشند چون خلف هستند. این خلف و خلیفه در همه امور هست.
حضرت منظورشان این است خدایا اگر نعمتی به من دادی و من هدفم این بود که این نعمت را در کار خیر صرف کنم ولی تلف شد و در کار خیر مصرف نشد، خدایا جایگزین کن. یعنی خدا ثواب آن نیت عمل را که بدون اینکه این نعمت را در آن کار خوب مصرف کرده باشی به تو می دهد.
در این زمینه روایات زیادی از ائمه معصومین علیهم السلام به ما رسیده است، حتی در روایت دارد که من تصمیم داشتم نماز در مسجد بخوانم و با توجه کامل باشد به مسجد رفتم و الله اکبر گفتم ولی حواسم رفت به اطراف، من اول تصمیم داشتم که دو رکعت نماز برای خدا بخوانم ولی نتوانستم خداوند متعال ثواب آن نیت را می نویسد و ثواب همان نیت را می دهد. خدا بخواهد ثواب دهد می دهد لکن عمل را برای خدا انجام بده اگر برای خدا انجام دادی پاداشش زیاد است.
اگر من برای شما منبر بروم، نه برای خدا حتی یک شاهی هم ارزش ندارد؛ نماز هم همین طور است اگر برای خدا باشد پر ارزش است؛ مسجد رفتن برای خدا باشد، صدقه برای خدا باشد، کار خیر انجام می دهی برای خدا باشد، معامله با خدا کن برای خدا انجام بده نه برای خود، این ارزش دارد؛ حضرت همین را می فرمایند.
روایت در این زمینه زیاد است به عنوان مثال در اصول کافی امام صادق علیهالسلام می فرمایند: «شخص فقیر و ناتوانی دعا می کرد که پروردگارا به من مال و ثروت بده تا مسجد بسازم، بیچاره ها و فقرا را دستگیری کنم، اسباب ازدواج جوانان را فراهم کنم، خدا مصلحت نمی بیند که به او ثروت دهد ولی ثواب همه آن اعمالی را که نیت کرده است را می دهد». روایت مفصل است و من خلاصه اش را گفتم.
یک روایت دیگر هم در همین زمینه عرض کنم، روز قیامت انسانی را می آورند میدان و می گویند پرونده اعمالت موجود است، الله اکبر! (اگر روزی یک گناه حساب کنیم در هشتاد سال زندگی چند روز می شود! چقدر به نامحرم نگاه می کنم، چقدر بد و بیراه می گویم، چقدر فحاشی می کنم، چقدر غیبت و تهمت به مردم میزنم، چقدر کلاهبرداری می کنم، خدا شاهد است همه را می نویسند) و این پرونده را می آورند و بنده از خجالت و شرمندگی سرش را پایین می اندازد و باید راهی جهنم شود؛ بعد می گویند یک پرونده هم داری و بنده خوشحال می شود اما این همه گناه کجا و این ثواب کم کجا؛ بعد خداوند می فرماید صبر کن یک پرونده دیگری هم داری، همان نیتهای خوبی که کردی ولی توفیق عمل نداشتی، ثوابش را برای تو نوشتم، نیت کردی و دوست داشتی این عمل خیر را انجام بدی ولی موفق نمی شدی، دلت می خواست به کربلا و مشهد و جمکران و... بروی ولی نمی شد در عوض ثوابش را برای تو نوشتم.
این ها با هم و روی هم رفته زیاد هستند، منظور این که در روایت دارد نیت اعمال شما باید خیر باشد. به مجردی که عمل خیر را نیت دادی این فرشته ای که روی شانه راست هست، ثواب برای تو می نویسد هنوز انجام نداده ای و فقط نیت می کنی که عمل خیر را انجام بدهی، اگر انجام دادی ده تا می نویسد.
اما اگر انسان گناه کند فرشته سمت چپ که می خواهد بنویسد، فرشته سمت راستی به او می گوید صبر کن پرونده اش را کثیف نکن شاید توبه کند، هفت ساعت وقت می دهد تا برگردد، اگر توبه کرد نمی نویسد و اگر توبه نکرد فقط یک گناه می نویسد؛ خدا چقدر مهربان است چقدر ما را دوست دارد خدایی که مهربان است و ما را دوست دارد آیا سزاوار است با او مخالفت کنیم؟ سزاوار است با این خدا بجنگیم؟. شاید کسی بگوید من و جنگ با خدا این چه حرفی است؟! چه کسی با خدا می جنگد؟.
جوابش این است که وقتی گناه می کنی با خدا می جنگی، خدا می گوید نکن من مخالفت می کنم، معصیت کردن جنگ با خداست، دروغ گفتن جنگ با خداست، غیبت کردن جنگ با خداست. انسان با خدا بجنگد و از زندگی خود هم ناراضی باشد خب گناه نکن، روزی چقدر گناه می کنیم بعد از این همه گناه به خدا می گوییم در حق من نعمتی بده، تو می جنگی چه طور از خدا طلب می کنی، قدر خدا را نمی دانیم. خدای مهربان که ما را دوست دارد ما را خلق کرده است، نعمت داده عزت و آبرو داده است پس ارتباطت را با او قطع نکن.