به گزارش خبرگزاری حوزه، نشست «بررسی میزان و نحوه تأثیر علم رجال در فرایند استنباط» به همت مرکز فقهی عالم آل محمد(علیهم السلام) در حسینیه امام جواد(علیه السلام) حوزه علمیه امام خمینی(ره) برگزار گردید.در این جلسه حجت الاسلام و المسلمین حمید وحیدی به عنوان نظریه پرداز و حجت الاسلام و المسلمین سید مصطفی حسینی نسب به عنوان ناقد نظرات خود را بیان کردند.
حجت الاسلام و المسلمین حمید وحیدی در تبیین نظریه بیان کرد: این نظریه ضمن پذیرش اهمیت و جایگاه علم رجال، تاثیر به سزای گزاره های رجالی در فهم جهت و دلالت احادیث، و نیز بدون نفی فواید و برکات این علم سترگ، روش رایج برخی از دروس فعلی فقه و اصول را در حوزه های علمیه که مبتنی بر نظریات برخی متاخرین در اهتمام ویژه به بحث رجال است را نقد می کند. این نظریه درصدد تاکید بر این مطلب است که تراث حدیثی شیعه، پیراسته از بسیاری از اتهامات است.
استاد وحیدی بنابراین نیاز به کار سندی و رجالی را تا حدود زیادی نسبت به اسناد احادیث کتب معتبره یا کم اثر و یا بی فایده می داند. ضمنا قائل است که باید نگاه ما در مورد احادیث کتب معتبره از اصالت عدم حجیت و عدم اعتبار و عدم صدور، به اصالت الحجیت و اصالت الاعتبار و اعتماد به صدور تغییر کند. این نظریه مبتنی بر فرمایشات بسیاری از قدماء از جمله مرحوم صاحب حدائق، مرحوم علامه و محقق حلی میباشد که در بین متاخرین نیز از مرحوم شیخ انصاری و مرحوم نائینی – البته در دایره های مختلفی از کتب از این نظریه پیروی میشود.البته اگر چنانچه برخی دروس اساتید از باب یک روش آموزشی این میزان اهتمام به اسناد مورد توجه قرار میگیرد، باید توجه شایان نمود که اصل، بر اعتبار و اعتماد کتب معتبره شیعی است.
دو نکته مهم در تثبیت این نظریه نقش فعال دارد :
۱. بررسی نحوه تدوین جوامع اولیه حدیثی و اهتمام ویژه و منحصر به فرد اصحاب در جمع آوری این کتب و اعتماد ایشان بر احادیث و اخبار است.
۲. راه نداشتن احادیث مدسوسه و مجعوله در کتب معتبره است. متاسفانه امروزه بسیاری از بررسی های سندی کتب معتبره با پذیرش این پیش فرض است که احتمال ورود احادیث مدسوسه جدی میباشد. در صورتی که نظریه پرداز با تاکید بر نکاتی به دنبال اثبات این مدعا میباشد که این احتمال اصلا احتمال جدی و معتنابه ای در احادیث کتب معتبره شیعه نیست. بنابراین با نوعی اطمینان در خصوص احادیث کتب معتبره، می توان قائل شد که این احادیث گواهینامه عدم جعل و عدم دسّ را دریافت کرده اند که توانسته اند در این منابع اجازه حضور پیدا کنند.
حجت الاسلام و المسلمین سید مصطفی حسینی نسب نیز با بررسی و نقد برخی نکات و مبانی ، سعی در تنویر دیدگاه خود داشت که از جمله آنها پذیرش خبر ثقه و موثوق بود اما نه به این صورت که اگر در مورد راوی کلمه ثقه ذکر نشد؛ خبر کنار گذاشته شود.
در مورد وثوق نیز قائل شدن به این گستردگی در پذیرش روایات پذیرفته شده نیست.
در واقع برخی اخبار از راه رجال و خبر ثقه توثیق میشود و برخی دیگر نیز از راه خبر موثوق است.
برای مثال شیخ مفید در کتاب جوابات اهل الموصل فی العدد والرؤیة روایتی را نقل میکنند که جناب مرحوم کلینی در کتاب فروع کافی و شیخ صدوق در کتاب من لایحضر الفقیه نیز آنرا نقل کرده اند اما جناب شیخ بعد از نقل روایت میفرمایند "هذا الحدیث غیرمعتمد علیه لأن فی طریقه محمد بن سنان و هو مطعون فیه" رویکرد ایشان برای رد کردن روایت، بررسی رجالی است.
مرحوم امام خمینی(ره) نیز در مورد یک خبر با اینکه راوی ضعیف است روایت را میپذیرند؛ ایشان در کتابالطهارة روایتی از حسین بن زراره نقل میکنند که مرحوم امام توثیق برخی از افراد سند را قبول نمیکنند، لکن بعد از این بررسی یازده قرینه بر موثوق الصدور بودن روایت میآورند و به آن اخذ می کنند.
بنابراین هر دو رویکرد باید در کنار هم باشد چراکه اطمینان با در کنار هم قرار گرفتن مجموعه از قرائن شکل میگیرد.