به گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از آموزههای دینی اسلام صله ارحام است. صله ارحام به معنای ارتباط با خویشاوندان از سببی تا نسبی است و قطع آن در اسلام حرام محسوب شده است. به تعبیر دیگر صله رحم به معنای نیکی کردن به خویشاوندان و هم دردی و کمک با جان و مال و خیر با آنها است. از گذشته صله رحم به ویژه در ایامی چون تازه شدن فصل بهار سنت بوده است و مردم در این ایام به دیدار یکدیگر میرفتند و کسانی را که فرصت دیدار یک ساله برایشان فراهم نشده بود، دیدار تازه میکردند، در این ارتباط با حجتالاسلام محمدصالح مشفقیپور پژوهشگر حوزوی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانیم:
در ارتباط با اهمیت و جایگاه صلهرحم در دین اسلام برایمان توضیح دهید.
زمانی که به منابع اسلامی یعنی قرآن و روایات مراجعه میکنیم، متوجه میشویم که اسلام برای موضوع صلهرحم، اهمیت فوق العادهای قائل است. بنده با یک مراجعه مختصر و نه موشکافانه به قرآن، حدود ۱۵ آیه را در مورد این موضوع پیدا کردم. همین تعدد آیات و تکرار این موضوع، نشان دهنده اهمیت بالای این موضوع هست.
از یک طرف بر اصل مسأله صلهرحم تأکید میکند و با عبارتهای مختلف به آن سفارش میکند و از طرف دیگر به شدت نسبت به قطع رحم، واکنش منفی نشان میدهد و به مسلمانان نسبت به قطعرحم و آثار سوء آن هشدار میدهد.
به عنوان نمونه در آیه ۸۳ سوره بقره، به احسان و نیکی کردن به والدین و خویشاوندان سفارش میکند: وَ إِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَ ذِی الْقُرْبَی وَ الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا. و در آیه 25 سوره رعد، کسانی که قطع رحم میکنند را لعنت می کند. وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ.
روایات متعددی هم در این زمینه وجود دارد. به عنوان نمونه رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) فرموده است: «أُوصِی الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِی و الْغَائِبَ مِنْهُمْ و مَنْ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ و أَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ أَنْ یَصِلَ الرَّحِمَ و إِنْ کَانَتْ مِنْه عَلَی مَسِیرَةِ سَنَةٍ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنَ الدِّینِ» «همه امتم را چه حاضر، چه غائب و چه آنان که تا روز قیامت در صلب مردان و رحم زنان هستند را به صله رحم سفارش میکنم حتی اگر بین آنان به اندازه مسافت یک سال راه باشد؛ چرا که این، از دین اسلام است.»
و همچنین در روایت دیگری از ایشان میخوانیم که مبغوضترین عمل در پیشگاه خداوند را بعد از شرک، قطع رحم معرفی می کند. «أَنَّ رَجُلاً مِنْ خَثْعَمَ جَاءَ إِلَی النَّبِیِّ(صلیاللهعلیهوآله) فَقَالَ أَیُّ الأَعْمَالِ أَبْغَضُ إِلَی اللَّه عَزَّ و جَلَّ فَقَالَ الشِّرْکُ بِاللَّه قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ.»
و به دلیل همین تأکیدهای ویژه قرآن و روایات است که فقهای ما صلهرحم را واجب و قطعرحم را یکی از گناهان کبیره و حرام میدانند. و در این زمینه تفاوتی هم بین بستگان وجود ندارد. یعنی لازم نیست که آن بستگانِ شما حتما هم فکر، هم سلیقه و هم عقیده شما باشند و حتی اگر اصلا هم دین شما هم نباشند و یا خدای ناکرده اهل گناه هم باشند، همچنان وظیفه صلهرحم پا برجاست.
ممکن است شیوه صله رحم با آنها در مواردی تغییر کند ولی اصل لزوم آن باقی است. البته اگر این صله رحم با اصل دین تنافی داشته باشد، مثل ارتباط با خویشاوندی که معاند و دشمن دین است، یا صلهرحمی که باعث تقویت کفر بشود، یا باعث تأیید گناه بشود، یا سبب تأثیر پذیری خود ما یا خانواده ما از آن کفر یا گناه باشد، جایز نیست. یا گاهی انسان با صلهرحم نکردن، نهی از منکر میکند که در این صورت هم میتوان صله رحم نکرد.
فلسفه تأکید اسلام بر صلهرحم چیست؟
چه بسا بتوان تمام آثار و برکاتی که برای صله رحم بیان شده است را به عنوان فلسفه تأکید اسلام بر صله رحم دانست، اما شاید یکی از وجوه تأکید اسلام بر موضوع صله رحم به توجه اسلام به جامعه بازگردد.
فارغ از این بحث که اسلام، اصالت را برای فرد قائل است یا جامعه و یا ترکیبی از آن دو، به هر حال اسلام به جامعه اهمیت داده است، چرا که یکی از مؤثرترین امور در سرنوشت انسان و سعادت و شقاوت او همین جامعه و محیط پیرامون او است.
بنابراین اگر جامعه اهمیت دارد و در سرنوشت انسان مؤثر است، طبیعتا مناسبات جامعه، روابط فردی و اجتماعی آن و به صورت کلی حرکت جامعه باید به شکل درستی باشد. برای رسیدن به چنین حرکت صحیحی در جامعه، ناچار تمام اجزاء جامعه باید به درستی عمل کند.
خانواده به معنای عام خود که شامل بستگان و خویشاوندان هم می شود، کوچکترین نهاد جامعه است که اگر این نهاد های کوچک به درستی حرکت کنند، حرکت جامعه هم به شکل مطلوب و درستی خواهد بود. همچون چرخ دنده های کوچکی که وقتی به درستی حرکت می کنند باعث حرکتِ درست یک مجموعه بزرگ می شوند.
بنابراین یکی از وجوه تأکید اسلام بر صله رحم، تأثیر آن بر حرکت مطلوب جامعه است که آن نیز بر سرنوشت انسان تأثیر گذار است.
آثار فردی و اجتماعی صلهارحام چیست؟
اجازه بدهید قبل از این که در مورد آثار صلهرحم صحبت بکنم، خیلی کوتاه به مصادیق صلهرحم اشاره کنم که هم موضوع مهمی است و هم به فهم آثار آن کمک میکند.
خیلی از ما فکر میکنیم که صلهرحم یعنی به خانه بستگان رفتن، در حالی که این چنین نیست و به خانه اقوام رفتن، فقط یکی از مصادیق و شیوههای صلهرحم هست. صلهرحم و در ارتباط بودن با بستگان یک عنوان عامی است که شیوهها و مصادیق بسیار زیادی دارد.
بعضی از مصادیق صلهرحم عبارتند از آزار نرساندن به خویشاوندان، سلام کردن به آنان یا جواب سلام آنان را دادن، هدیه دادن، شرکت در مراسم عزایشان، عیادت از بیمارشان، دعا کردن در حقشان، خیر خواهی برای آنها و ... . چه بسا بهترین و بارز ترین مصداق آن، رفع نیاز آنان هست اعم از نیاز مادی و نیاز معنوی.
به عنوان مثال در روایات متعددی داریم که تا وقتی خویشاوندِ نیازمند وجود دارد، به دیگری نباید صدقه داد. میتوان این روایت را به عنوان یک قاعده مطرح کرد که «لا صدقةَ وذو رحمٍ محتاجٌ.»
در روایات دیگری هم بیان شده است که «صدقه دادن به خویشاوند، اجر مضاعف دارد» هم صدقه است و هم صله رحم است.
از همین نکته میخواهم وارد آثار صلهرحم بشوم. اگر فقط همین یک نکته اخیر را مد نظر قرار بدهیم، یعنی این که قرار باشد هر کسی نیازهای مادی بستگان خودش را بر طرف کند، بدین ترتیب تا حدود زیادی فقر مطلق در جامعه ریشه کن خواهد شد. این یکی از آثار اجتماعی بسیار مهم صلهرحم است. با ارتباط گرفتن با بستگان خود، احیانا متوجه نیازهای آنان میشویم و اگر در توانمان باشد آنان را برطرف میکنیم. این در جامعه، اصلا فائده کمی نیست.
با نگاه علم روز هم اگر ملاحظه کنیم میتوانیم بگوییم که صله رحم و ارتباط با بستگان در نشاط و پویایی جامعه، رفع افسردگیها و اضطرابات در جامعه، افزایش امید به زندگی، اتحاد و انسجام مردم، کاهش آسیبهای اجتماعی و بزهکاریها، افزایش روح تعاون و بخشندگی، حفظ هویت تاریخی جامعه و حتی اقتصاد جامعه و ... تأثیرگذار است.
وقتی به روایات مراجعه می کنیم، متوجه می شویم که حضرات معصومین(ع) آثار و فوائد بسیار زیادی را برای صلهرحم بیان فرمودهاند. این آثار اعم از فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی است. اینجا فقط به صورت خلاصه به بعضی از آثار صلهرحم در روایات، اشاره میکنم:
«قال رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) من ضمن لی واحدة ضمنت له أربعة: یصِلُ رحمَه فیحبّه اللهُ و یوسِّعُ علیه فی رزقه و یزید فی عمره و یُدخِله الجنة التی وعده» هر که یک چیز را برای من ضمانت کند من چهار چیز را برای او ضمانت میکنم: کسی که به بستگان خود رسیدگی کند خدا دوستش می دارد، روزیاش را میافزاید، عمرش را طولانی میکند و او را به بهشتی که وعده داده وارد مینماید.
«قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(علیهالسلام) صِلَةُ الأَرْحَامِ تُزَکِّی الأَعْمَالَ و تُنْمِی الأَمْوَالَ و تَدْفَعُ الْبَلْوَی وتُیَسِّرُ الْحِسَابَ و تُنْسِئُ فِی الأَجَلِ» امام باقر علیهالسلام: صله رحم، اعمال را پاک میکند ، داراییها را فزونی میبخشد، بلا را میگرداند، کار حسابرسی در قیامت را آسان میکند، و مرگ را به تأخیر میاندازد .
«وأهوِّنُ علیه سکراتِ الموت، و یُنادیه خَزَنَةُ الجنّة: هلُمَّ إلینا فادخُل مِن أیِّ أبوابِها شئتَ» سختیهای جان دادن را بر او آسان میشود و مأموران بهشت او را صدا میزنند که به سوی ما بیا و از هر دری که میخواهی وارد بهشت شو.
«قَالَ سَمِعْتُ أَبَی عَبْدِاللَّه (علیهالسلام) یَقُولُ إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ و الْبِرَّ لَیُهَوِّنَانِ الْحِسَابَ و یَعْصِمَانِ مِنَ الذُّنُوبِ فَصِلُوا أَرْحَامَکُمْ» صلهرحم و نیکوکاری، حساب را آسان میسازند و از گناهان نگه میدارند. پس صلهارحام به جای آورید.
« عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّه (علیهالسلام) قَالَ صِلَةُ الأَرْحَامِ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ و تُسَمِّحُ الْکَفَّ و تُطَیِّبُ النَّفْسَ» صلهرحم، اخلاق را خوب، دست را بخشنده و جان را پاکیزه میکند.
جایگاه صلهرحم در روایات اهلبیت(علیهمالسلام) را بیان کنید.
با این توضیحاتی که تا به حال داده شد، میتوان فهمید که صلهرحم در روایات نیز اهمیت فوق العادهای دارد. فقط به لحاظ عددی وقتی میبینیم که علامه مجلسی(رحمةاللهعلیه) در کتاب بحار الأنوار، ۱۱۰ روایت را در مورد صلهرحم ذکر میکند یا در کتاب کافی، ۳۳ روایت فقط در باب صلةالرحم ذکر شده است به اهمیت و جایگاه صلهرحم در روایات معصومین(علیهمالسلام) پی میبریم. به عنوان نمونه بنده فقط یک روایت را ذکر می کنم که با توجه به همین روایت، به روشنی اهمیت و جایگاه صلهرحم مشخص میشود:
«یَا رَسُولَ اللَّه أَخْبِرْنِی مَا أَفْضَلُ الإِسْلَامِ قَالَ الإِیمَانُ بِاللَّه قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ ثُمَّ صِلَةُ الرَّحِمِ قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ الأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ والنَّهْیُ عَنِ الْمُنْکَرِ قَالَ فَقَالَ الرَّجُلُ فَأَیُّ الأَعْمَالِ أَبْغَضُ إِلَی اللَّه قَالَ الشِّرْکُ بِاللَّه قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ الأَمْرُ بِالْمُنْکَرِ والنَّهْیُ عَنِ الْمَعْرُوفِ» فردی از محضر رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) در مورد بهترین مرحله اسلام سؤال کرد. حضرت (صلواتاللهعلیهوآله) در پاسخ، ابتدا ایمان به خدا و بعد از آن صلهرحم و سپس امر به معروف و نهی از منکر را ذکر فرمودند. و هنگامی که همان فرد از منفورترین و بدترین اعمال نزد خداوند سؤال کرد، حضرت (صلواتاللهعلیهوآله) در پاسخ، ابتدا شرک ورزیدن به خداوند و بعد از آن قطع رحم و سپس امر به منکر و نهی از معروف را ذکر فرمودند.
مصداق صلهرحم چه کسانی هستند؟
از کلمه رحم به لحاظ عرفی تمام بستگان را متوجه میشویم ولی طبیعی است که با توجه به دایره وسیع پیوند خویشاوندی، چه بسا امکان صلهرحم با همه آنها وجود ندارد. به همین جهت در اسلام مراتبی ذکر شده است که باید آن مراتب را ذکر کرد. یعنی بعضی از بستگان انسان نسبت به بعضی بستگان دیگر اولویت دارند.
پدر و مادر در مرتبه اول هستند. در مرتبه بعدی برادران و خواهران و بعد از آن ها سایر اقوام نسبی مثل عموها، داییها، خالهها و عمهها و فرزندانشان قرار دارند. در مرحله بعدی بستگان سببی که به سبب ازدواج با انسان ارتباط پیدا میکنند قرار دارند. مثل برادر زن، زن برادر، زن دایی، زن عمو، شوهر خاله، شوهر عمه، عروسها و دامادها و ...
البته تذکر این نکته هم خالی از فایده نیست که فقهای ما تا آنجا که بنده اطلاع دارم آن صلهرحم واجب را نسبت به اقوام نسبی میدانند و نه اقوام سببی. البته به این معنا نیست که با اقوام سببی قطع ارتباط بشود. همچنین اگر قرار باشد به گونه ای رفتار کند که اختلاف و یا مفسدهای ایجاد بشود و زندگی خانوادگی دچار مشکل بشود اشکال دارد.
صلهرحم در فرهنگ ایرانیان چه جایگاهی دارد؟
به لطف خداوند متعال، مردم ایران مردمی خانواده دوست، عاطفی، بخشنده و خون گرم هستند و به همین دلیل همیشه صلهرحم در بین ما ایرانیها به طور برجستهای وجود داشته و دارد. مردم ایران عموما اهل رسیدگی و احسان و رعایت احترام به پدر و مادر هستند، در اعیاد و مناسبتهای مذهبی و ملی به دیدار اقوام خودشان میروند، اهل اطعام و مهمانی گرفتن و مهمانی رفتن هستند.
در ماه رمضان افطاری میدهند، در مراسمات مذهبی روضه و جشن میگیرند، در نوروز به دید و بازدید میروند، مراسمهای عروسی و عزا و ... بر پا میکنند. اگر مشکلی را در اقوام خود ببینند، سعی میکنند آن را بر طرف کنند و از این جهت باید خدا را شاکر باشیم و سعی کنیم این ویژگی بسیار خوب خودمان را حفظ و تقویت کنیم.
البته به نظر حقیر دو خطر جدی نسبت به این موضوع وجود دارد: یکی خطری است که اصل این صلهرحم را تهدید میکند و آن هم حرکت به سمت سبک زندگی غربی است. متأسفانه یکی از ویژگیهای بارز سبک زندگی غربی، بیتوجهی به خانواده است که حتی خود عقلای دلسوز آنها هم فهمیدهاند که از این جهت دچار اشکال هستند و سعی میکنند بلکه بتوانند آن را برطرف کنند.
ما باید بدانیم که هر چه به سمت زندگی غربی پیش برویم، در واقع به سمت تنهایی و بی اعتنایی به خانواده پیش خواهیم رفت که نتیجه اش قطعرحم هست. این یک خطر جدی است که همه دلسوزان ایران و فرهنگ ایرانی باید به آن توجه کنند چه برسد به دلسوزان دین و مکتب. خطر بعدی مربوط به آسیب هایی است که ممکن است در داخل همین صلهرحم به وجود بیاید.
مواردی مثل اسراف، چشم و همچشمی، تجملگرایی، اختلاط با نامحرم و ... باید مراقبت کنیم که این سنت حسنه بدون این آسیبها و اشکالات باقی بماند. رسانههای عمومی به ویژه صدا و سیما در این جهت خیلی تأثیرگذار هستند که گرچه اقدامات خوبی هم در این زمینه داشته و دارند ولی در مواردی متأسفانه به این اشکالات و آسیبها دامن زده یا میزنند.
انتهایپیام/