حسین(ع) آهنگ جنگ کرد به نفس خویش، و فریاد زد: «کسی هست که دشمن را از حرم پیغمبر براند؟ خداپرستی هست که از خدا بترسد و ما را اِعانت کند؟ فریادرسی هست که برای ثواب، ما را یاری کند؟» صدای زنان به شیون بلند شد. حسین روی بگردانید. طفلی از آنِ خویش را شنید از تشنگی میگرید. شیرخوار بود؛ نامش عبدالله. او را بگرفت و گفت: «ای مردم! اگر بر من رحم نمیکنید، بر این طفل ترّحم کنید.» حرملة ابن کاهلِ اسدی تیری بیفکند که در گلوی طفل آمد و او را ذبح کرد.
اخبار مرتبط
-
فیلم | بازخوانی مقتل حسین بن علی(ع)؛ شب ششم قاسم بن الحسن
چون حسین علیه السّلام قاسم بن الحسن را دید به جنگ بیرون آمده در آغوشش گرفت و با هم گریستند چندان که بیهوش شدند از حسین علیه السّلام دستور جهاد خواست آن…
-
فیلم | بازخوانی مقتل حسین بن علی(ع)؛ شب هشتم علی اکبر(ع)
اهلِ کوفه از کشتنِ علی اکبر پرهیز می کردند. مُرّة ابن مُنقِذٍ عبدی او را بدید و گفت ((گناهِ همه عرب بر گردنٍ من، اگر این جوان بر من گذرد و من پدرش را به…
-
فیلم | بازخوانی مقتل حسین بن علی(ع)؛ شب پنجم عبدالله بن حسن
شمر با پیادگان نزدیک حسین(ع)رسید حسین(ع) بر ایشان تاخت و آنها را راند باز او را در میان گرفتند؛ عبدالله بن حسن از نزد زنان دوان دوان بیرون آمد و او پسری…
-
فیلم | بازخوانی مقتل حسین بن علی(ع)؛ شب نهم قمر بنیهاشم
حسین به جای خود بازگشت و تشنگی بر او سخت شده بود. مردم گرد عباس را بگرفتند و او را از حسین جدا کردند. عباس به طلب آب رفت: بر او حمله کردند. او هم بر آنها…
-
فیلم | بازخوانی مقتل حسین بن علی(ع)؛ شب چهارم حر بن یزید ریاحی
حرّ رجز خواندن گرفت: «سوگند خورده ام که از شما بکشم، پیش از آنکه کشته شوم؛ و سوگند خورده ام که پشت به شما نکنم؛ و سوگند خورده ام که پیوسته شما را با ضربه…
-
فیلم | بازخوانی مقتل حسین بن علی(ع)؛ شب سوم رقیه بنت الحسین
زنان شهادت پدران را از فرزندان خردسال پنهان می داشتند و میگفتند: پدرانتان به سفر رفته اند و همچنین بود تا یزید آنان را به سرای خویش آورد حسین علیه السلام…
-
فیلم | بازخوانی مقتل حسین بن علی(ع)؛ شب دوم ورود به کربلا
امام حسین علیه السلام در روز پنجشنبه دوم محرم سال ۶۱ هجری وارد «کربلا» شد. آن حضرت پرسید: «نام این زمین چیست؟» گفتند:«کربلا».
-
فیلم | بازخوانی مقتل حسین بن علی(ع)؛ شب اول مسلم بن عقیل
عبیدالله با مسلم گفت «ای پسرِ عقیل، مردم بر یک کلمه اجتماع داشتند. تو آمدی و جدایی افکندی و خلاف انداختی.» مسلم گفت «نه چنین است. اهلِ این شهر گویند پدرِ…
نظر شما