کد خبر: 1168560
۱۶ تیر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۶
- چاپ
عبیدالله با مسلم گفت «ای پسرِ عقیل، مردم بر یک کلمه اجتماع داشتند. تو آمدی و جدایی افکندی و خلاف انداختی.» مسلم گفت «نه چنین است. اهلِ این شهر گویند پدرِ تو نیکانِ آنها را بکشت و خونِ آنها بریخت و میانِ آنها کارِ کَسرا و قیصر کرد. ما آمدیم تا آنها را به عدل فرماییم و به حکمِ کتاب و سنّت دعوت کنیم.»