به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، حجتالاسلام والمسلمین محمدباقر علوی تهرانی، استاد حوزه علمیه در شب تاسوعای حسینی طی سخنانی در مسجد حضرت امیر(ع) اظهارکرد: امام حسین(ع) از مکه خارج شدند و در مسیر کوفه قرار گرفتند. توقفگاههایی که سیدالشهدا(ع) در مسیر خود انتخاب کردند سی و هشت منزلگاه است که در برخی یک شبانهروز و در برخی فقط در حد یک نماز توقف کردند. از بین تمام این توقفگاهها، بنده منزلهایی را انتخاب کردم که یک حادثه و جریان در آن افتاده است. اولین توقفگاهی که امام حسین(ع) در آن حضور پیدا کردند «تنعیم» است که تمام مورخین گفتهاند امام در اینجا شترهایی را برای حمل بار خودشان اجاره کردند.
وی افزود: گفته شده که در اینجا امام با قافلهای مواجه شدند که از سمت حاکم یمن به سمت دربار یزید میرفت. در اینجا نقل شده که امام این بار را توقیف کردند و حق و حقوق شتردارها را هم دادند و گفتند هر کسی همراه من بیاید دو برابر مزدی که تاکنون میگرفته را به وی میدهم. جناب شیخ مفید، خبر این ماجرا را اصلا نقل نکرده بلکه سید بن طاووس نقل کرده است. مرحوم بحرالعلوم در کتاب «رجال» این را نقل کرده اما در اصل آن تردید کرده است چون معتقد بوده که شأن امام بالاتر از آن است که چنین چیزی به ایشان منسوب شود. به فرض اینکه چنین چیزی اتفاق افتاده باشد آیا این چیز خوبی است یا بد؟ اولا باید گفت که امام چیزی خلاف عصمت انجام نمیدهد چون مراقب است که مرتکب گناه نشود. این کار یک پیام سیاسی برای دستگاه بنی امیه دارد و آن اینکه امام حسین(ع)، دستگاه بنی امیه را نامشروع میداند و اساسا ایشان در حال رفتن برای بر هم زدن بنیان این حکومت هستند و کارشان به نفع مسلمین بوده است. همه طرفداران بنی امیه این داستان را نقل کردهاند و گفتهاند این یک پیام سیاسی است و از این طریق به امام حسین(ع) هم طعنهای نزدهاند.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: امام حسین(ع) در توقفگاه دیگر که در «صفاح» است با یکی از شعرای اهل بیت(ع) به نام فرزدق دیدار دارند. امام از ایشان سؤال کردند که از مردمان کوفه چه خبر؟ وی گفت من قلبا شما را دوست دارم اما لازم است به شما بگویم که آنها پای شما نمیایستند بلکه در دفاع از بنی امیه با شما میجنگند. حضرت سید الشهدا(ع) این سخن وی را تایید کردند اما گفتند آنها قلباً به ما ارادت دارند ولی ظاهرا با ما مخالفت میکنند چون اینها بنده مال دنیا هستند و اگر در جایی دین به در آنها خورد از آن دفاع میکنند وگرنه زمانیکه در بوته آزمایش قرار بگیرند ما را رها میکنند. نکته جالب این است که خود فرزدق که شیعه اهل بیت(ع) است و قصیدهای درباره امام زن العابدین(ع) دارد نیز امام را همراهی نکرد.
وی بیان کرد: توقفگاه دیگر، «ذاتُ عِرق» است. بشر بن غالب اسدی و برادرش بشیر بن غالب اسدی که راویان دعای عرفه امام حسین(ع) هستند در اینجا با امام دیدار کردند اما نه امام از آنها درخواست داشت که وی را همراهی کنند و نه خودشان گفتند که ما همراه تو میآییم. امام در اینجا از اوضاع کوفه سوال پرسیدند و آنها همان جواب فرزدق را دادند ولی آنان سوالی از امام پرسیدند و گفتند مقصود از این آیه چیست که گفته شده «یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ۖ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَٰئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا؛ (به یاد آر) روزی که ما هر گروهی از مردم را با پیشوایشان (به پیشگاه حقیقت) میخوانیم، پس هر کس نامه عملش را به دست راست دهند آنها نامه خود را قرائت کنند و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد» (اسراء/۷۱) آنها میخواستند بدانند منظور از اینکه روزی مردم را با امامشان فرامیخوانیم، چیست؟ مرحوم شیخ صدوق نقل کرده که امام فرمودند در بین خلایق، پیشوایانی هستند که صلاح مردم و پیشرفت آنها به اراده او اتفاق میافتد و خلایقی هم هستند که جامعه را رهبری میکنند اما آن را به تباهی میکشند، طایفه اول در بهشت و طایفه دوم در جهنم هستند. درواقع امام حسین(ع) در اینجا نقش امام آسمانی و اهمیت حمایت از وی را بیان میکنند. این آیه در آنجا ازاینجهت برای امام حسین(ع) اهمیت دارد که ایشان اهمیت امامت را بیان میکنند و میفرمایند اگر میخواهید در قیامت پیرو امامی باشید باید در دنیا وی را انتخاب کرده باشید.
حجت الاسلام علوی تهرانی اظهارکرد: توقفگاه بعدی «هاجر» است که ایشان صف روز ماندند و نامهای به مردم کوفه نوشتند. در این نامه آمده است که نامه مسلم بن عقیل به من رسید، که درآن از حُسن رأی شما خبر داده بود لذا از خدا خواستم که کار ما را نیکو گرداند و در مقابل این کار بزرگترین اجر را به شما عطا کند. وقتی فرستاده من نزد شما آمد در کار خود جدیت بیشتری به خرج دهید که انشاءالله به زودی نزد شما خواهم آمد. این نامه به دست قیس بن مسهر رسید و ایشان رفتند که به سرعت نامه را به مردم کوفه تحویل دهند اما در منطقه قادسیه توسط بنی امیه اسیر شد و او را نزد عبیدالله بن زیاد بردند. عبیدالله گفت باید بالای منبر بروی و از حسین بن علی(ع) بیزاری بجویی. وی بالای منبر رفت اما با تمام توان از امام حسین(ع) دفاع و عبیدالله را لعن کرد. لذا وی را به شهادت رساندند و سر مبارک او را از تنش جدا کردند.
وی خاطرنشان کرد: توقفگاه دیگر «خُزیمیه» است. اینجا مکانی است که آب فراوان و زمینهای کشاورزی پر رونقی دارد. امام در اینجا برای دومین بار با عبدالله بن مطیع روبهرو شد که رهبر شورشیهای مدینه است که مدینه را از دست امویان گرفت اما امویان برای دفع وی یک لشکر مجهز به مدینه فرستادند و یزید حکم کرد که زنان آنجا به مدت سه روز برای سربازان ما آزاد هستند لذا در تاریخ نوشتهاند که در همان مدت ده هزار مولود نامشروع اتفاق افتاد. وقتی عبدالله بن مطیع با امام مواجه شد به ایشان گفت چه شده که به اینجا آمدهای؟ امام فرمود خبر مرگ معاویه به من رسیده است مردم عراق برایم نامه نوشته و من را به نزد خود فراخواندهاند. عبدالله بن مطیع گفت شما را به خدا سوگند میدهم که نگذار با کشته شدنت حرمت اسلام شکسته شود چون اگر آنچه در دست بنی امیه است را طلب کنی شما را خواهند کشت و پسازآن دیگر از کسی باکی نخواهند داشت. منظورش این بود که تو امان خلق هستی بنابراین متعرض بنیامیه نشو، اما امام حسین(ع) به راه خود ادامه دادند و فرمودند به ما چیزی نمیرسد مگر آنچه مقدر است.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: توقفگاه دیگر «زَرود» است. در اینجا بود که وجود مبارک زهیر بن قین، به حضرت سیدالشهدا(ع) پیوستند. با اینکه زهیر بن قین، طرفدار عثمان بودند و امام هم این را میدانستند اما سیدالشهدا(ع) از ایشان درخواست کردند که همراهشان بیایند لذا ایشان پذیرفتند و با امام همراه شدند. ماجراهایی که در بقیه توقفگاهها اتفاق افتاده است را در شب آینده بیان خواهیم کرد.
۳۱۳/۱۷