دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳ |۱۶ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 18, 2024
کتاب" درآمدی برکاربرد وجود رابط در علم کلام"

حوزه/ هدف این پژوهش واکاوی تبیین نظریه وجود رابط در حکمت متعالیه و تبیین نقش و کاربرد نظریه وجود رابط در مسائل علم کلام است که این هدف علمی و بنیادی، فوائد اعتقادی را نیز در حوزه اعتقادات در پی دارد که مهم‌ترین آن‌ها تبیین صحیح از برخی آموزه‌های اعتقادی است.

محمد محمد زاده در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه به تبیین اهداف و انگیزه تالیف کتاب "درآمدی برکاربرد وجود رابط در علم کلام" پرداخت و گفت: هدف این پژوهش واکاوی تبیین نظریه وجود رابط در حکمت متعالیه و تبیین نقش و کاربرد نظریه وجود رابط در مسائل علم کلام است که این هدف علمی و بنیادی، فوائد اعتقادی را نیز در حوزه اعتقادات در پی دارد که مهم‌ترین آن‌ها تبیین صحیح از برخی آموزه‌های اعتقادی است.

وی افزود: با توجه به دکترین الحاد در جهان، نظریه وجود رابط، بهترین استدلال برای تضعیف آن می‌باشد؛ در دنیایی که افکار مادی‌گرایانه رو به غالب شدن و نظریه‌های توحیدی رو به کم‌رنگ شدن پیش می‌رود، تبیین دقیق و فلسفی مسائل اعتقادی با استفاده از این اصل دقیق و ظریف فلسفی بسیاری از نقاط مبهم اعتقادی را روشن نموده و راه بسیاری از شبهات و ابهامات را مسدود می‌کند و از این طریق مسیر احیای کلمه توحید را هموارتر خواهد نمود.

محمدزاده خاطرنشان کرد: بنابراین اهمیت و جایگاه مسائل اعتقادی و نیز اهمیت و ضرورت تبیین دقیق و عقلی آن‌ها به بهترین وجه و استوارترین روش، و نقش سازنده‌ای که نظریه وجود رابط در تبیین برخی از مهمترین مسائل اعتقادی و کلامی می تواند داشته باشد، موجب شده در این نوشتار به بررسی کاربرد نظریه وجود رابط در حوزه مسائل کلامی بپردازیم.

مولف کتاب "درآمدی برکاربرد وجود رابط در علم کلام" ادامه داد: بر اساس ضرورت انطباق عقائد بر حقائق عالم هستی و نیز به جهت جلوگیری از انحراف و کج فهمی از آموزه های عقیدتی، اصول اعتقادی در اسلام باید بر اساس تعقل و استدلال به دست آیند و تقلید و تعبد در این گونه مسائل پذیرفته نیست، لذا پرداختن به هر مسأله‌ای که بتواند در تبیین عقلانی و فهم صحیح عقائد دینی و رفع ابهام‌ها و باز کردن گره‌های ذهنی موجود در برخی از آنها مدد رساند ضرورت می‌یابد. در این مبحث نیز در نظر گرفتن اینکه آموزه وجود رابط چه نقشی در تبیین بسیاری از گزاره‌های اعتقادی دارد و چه گره‌های ذهنی و نقاط ابهامی را از برخی مسائل اعتقادی و الهیاتی روشن می‌کند، ضرورت پرداختن به چنین موضوعی را توجیه می‌نماید. در این نوشتار به برخی از این گره‌ها و راه حلی که از طریق قاعده وجود رابط برای آنها ارائه شده است پرداخته خواهد شد.

وی گفت: به تعبیر سوم یکی از دلائلی که می‌تواند به بیان ضرورت بحث کمک کند، فوائدی است که بر آن مترتب است، بدین معنا که اگر مبحث وجود رابط دارای چنین فوائدی نباشد هرآینه بحث از آن بی فایده و غیرضروری خواهد بود. به تعبیر دیگر از آنجا که علم فلسفه به دنبال تبیین حقیقت است، و حقیقت قطعاً ملازم با فایده است، لذا امکان ندارد که بر مسأله‌ای فلسفی فایده‌ای مترتب نباشد. هرچند که ممکن است در مواردی در نگاه ابتدایی فایده مسأله‌ای فلسفی مورد ادراک قرار نگیرد اما این بدین معنا نیست که بر یک امر حقیقی فایده‌ای مترتب نباشد بلکه ممکن است ما آن فایده را کشف نکرده باشیم و عدم کشف، دلیل بر عدم وجود نیست.

محمد زاده خاطرنشان ساخت: از مهمترین فوائد این قاعده می‌توان به نقش مؤثری که در تبیین صحیح برخی از آموزه‌های اعتقادی مانند برهان صدیقین در اثبات وجود خدا و همچنین توحید واجب و نیز هستی شناسی صفات الهی ایفا می‌کند اشاره نمود. این قاعده همچنین نقش مؤثری در تبیین صحیح و دقیق برخی از اصول و قواعد فلسفی (همچون اصل بطلان تسلسل،اصل تشکیک و حرکت جوهری) که تأثیر به سزایی در به ثمر نشستن براهین خداشناسی دارند ایفا می‌کند. همچنین کارکردی که در تبیین دقیق وجه نیاز معلول به علت در بقاء دارد و نیز نقشی که در راستای تبیین دقیق جهان شناسی الهی با بیان صحیح و دقیق رابطه ممکنات با خداوند ایفا می‌کند از دیگر فوائد بحث وجود رابط می تواند باشد. و بالاخره نقشی که در تبیین دقیق مهمترین مسائل انسان‌شناختی الهی مانند رابطه نفس و بدن انسان و علم حضوری نفس انسانی به معلولات خویش دارد همه و همه می توانند به ضرورت بحث کمک می نمایند.

وی افزود: بررسی کارکردها و تأثیرات قواعد و اصول دقیق فلسفی، همواره مورد توجه ویژه متخصصین حوزه علوم عقلی بوده است. بر این اساس، بررسی کارکردها و تأثیرات بحث وجود رابط در مسائل اعتقادی و کلامی نیز یکی از موضوعات داری اهمیت و ضرورت برای اهل فن تلقی می‌شود.

محمد زاده در بخش دیگری از سخنان خود از کاربرد نتایج این تحقیق گفت و خاطرنشان ساخت: تبیین صحیح برخی از آموزه‌های اعتقادی مانند برهان صدیقین در اثبات وجود خدا و همچنین توحید واجب و نیز هستی شناسی صفات الهی؛ تبیین صحیح و دقیق برخی از اصول و قواعد فلسفی که نقش مهمی در به ثمر نشستن براهین خداشناسی دارند همچون اصل بطلان تسلسل و تبیین دقیق وجه نیاز معلول به علت در بقاء، همچون نیاز آن در حدوث.

محمد زاده ابراز داشت: یکی از مهمترین اصول سعادت انسان مسائلی است که به ایمان و عقاید او مرتبط است، اگر مسائل اعتقادی انسان از زیربنای عقلانی و منطقی برخوردار نباشد درک درستی از حقائق برای انسان نخواهد داشت در نتیجه در مقام عمل نیز، عمل مناسبی از او صادر نخواهد شد؛ بدین ترتیب ایمان و عمل صالحی که مایه‌های اصلی رسیدن انسان به سعادتند کارکرد خود را در این مسیر از دست خواهند داد.

وی گفت: برای تبیین عقلی عقائد دینی نیز دو روش کلی وجود دارد؛ روش عقلی فلسفی و روش عقلی غیر فلسفی که از میان آن دو، ویژگی‌های تبیین عقلی فلسفی مانند تمایل به وضوح، داشتن رویکرد نقدی، و التزام به برهان به جای ترجیح شخصی یا تصدیق جمعی، باعث اولویت و برتری این روش بر روش غیرفلسفی است که در آن بدون توجه به ضرورت تمسک به برهان عقلی، با استفاده از روش‌های غیر برهانی مانند خطابه و جدل به تبیین مسائل اعتقادی پرداخته می‌شود.

محمد زاده گفت: از سوی دیگر در میان مسائل عقیدتی پس از اثبات خدا و شناخت صفات و افعال الهی یکی از مهمترین موضوعات از میان مسائل مربوط به صفات یا افعال الهی، توجیه ارتباط عالم هستی و انسان با خداست که تبیین رابطه بین آنها خود نقش مهمی در شناخت خداوند ایفا می‌کند. بنابراین شناخت این رابطه و کیفیت تبیین آن، آن هم به بهترین وجه و استوارترین روش از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

این محقق و پژوهشگر حوزوی گفت: موضوع رابطه بین خدا و ماسوای او همواره از مهمترین و چالشی‌ترین مسائل عقلی و فلسفی بوده و در همین راستا تبیین‌های مختلفی از این رابطه مطرح شده است. برخی با انکار هرگونه ارتباط، معتقدند که جهان پس از پیدایش، جدای از آفریننده خود، به کارش ادامه می‌دهد. گروهی دیگر به وجود رابطه میان خالق و مخلوق اذعان دارند که خود چند دسته‌اند. برخی آن را از نوع محرک و متحرک دانسته است. برخی دیگر رابطه خدا و جهان را همان رابطه نفس و بدن تلقی کرده‎اند، برخی نیز افلوطین سخن از فیضان و رابطه صادر و مصدر به میان آورده‌اند.

وی در پایان گفت: رابطه حلول و اتحاد نیز نوع دیگری از این ارتباط است اما در نهایت کاملترین تبیین از این رابطه که به بهترین شکل و با استوارترین روش عقلی و فلسفی، رابطه خدا و مخلوقاتش را توجیه می‎‌کند، روش حکمت متعالیه است که از طریق نظریه وجود رابط به توجیه رابطه میان خداوند و آفریده هایش می پردازد و نشان می‌دهد که رابطه خالق و مخلوق از نوع رابطه وجود رابط و مستقل است، به گونه‌ای که مخلوقات عین ربط به خداوند هستند و استقلالی در وجود ندارند و حتی نمی‌توان آنها را موجودات مستقلی که مرتبط با او باشند فرض نمود چرا که در این صورت، از نوعی استقلال در مقابل خداوند برخوردار خواهند بود که نمی‌توان آن را پذیرفت.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha