به گزارش خبرگزاری حوزه، با وجود گذشت پانزده سال از قضایای مربوط به فتنه سال ۸۸ همچنان بحث و نظر در این باره به جهت ضرورت پرداختن به مقولاتی چون رفتارشناسی دشمن در فتنه ها و چگونگی بسط و تقویت بصیرت دینی و انقلابی به عنوان پادزهر مقابله با آن حائز اهمیت است.
در همه این سال ها البته تحلیل های بسیاری در قالب مقالات ژورنالیستی و یا پژوهش های تبدیل شده به کتاب و دیگر محصولات رسانه ای انتشار یافته و به نظر می رسد که همچنان در این باره نیازمند مداقّه و تأملی مضاعف هستیم هر چند که مع الاسف بخش قابل توجهی از نخبگان و فعالان علوم انسانی در این زمینه طی این مدت نسبتاً طولانی همچنان در خواب خرگوشی به سر می برند و مشخص نیست این غفلت یا انفعال در حوزه فکر و اندیشه چه زمانی به پایان می رسد؟
البته ناگفته نماند که درباره فتنه -که هنوز هم بسیاری از متفکران علوم انسانی از بکار بردن عنوان فتنه برای آن اِبا دارند- سخنان به مراتب بیشتری صورت گرفته اما نیازمند تحلیل دقیق و همه جانبه به خصوص از منظر چرایی شکل گیری ۹ دی هستیم.
به دیگر سخن تک روایت ها آن هم با لحاظ یک قرائت خاص چاره کار در این ماجرا نیست اما از آن سو نباید از اصل موضوع هم غافل شد.
در کتاب "نقش انگلیس درفتنه ۱۳۸۸ " که برای اولین بار در زمستان سال ۸۹ به همت انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد بر این نکته تأکید شده که انگلیس قبل از انتخابات دو حرکت تاثیر گذار جهت پیشبرد اهداف خودشان انجام داد که اولی تاسیس یک شبکه تلویزیونی به زبان فارسی بود و دومی اعزام یک سفیر جدید تازه نفس جهت رویارویی بنام سایمون گس بود. در جریان وقایع انتخابات این سفارتخانه که از آن به عنوان لانه جاسوسی جدید نیز یاد می شد از هیچ فعالیت و عملی در مورد دخالت در امور داخلی ایران کوتاهی نکرد که از آن جمله می توان به اعترافات حسین رسام اشاره کرد. این اتفاقات آنقدر برای انگلیسی ها مهم بود که با تمام قوا از مقامات رسمی و غیر رسمی همچون نخست وزیر، وزیر امور خارجه، پارلمان، …. وارد عرصه شدند.
رهبر معظم انقلاب دی ماه سال ۹۵ تعبیر مهمی درباره واقعه ۹ دی دارند و تأکید می کنند:"در آن حادثه بینظیر، هیچکس دستاندرکار نبود و قدرت فکری که شاکله اصلی نظام اسلامی است، مردم را به خیابانها کشاند و آن حادثه بینظیر پدید آمد. "
اشاره سکاندار انقلاب به قدرت فکری که منشأ به صحنه آمدن مردم برای دفاع از جمهوریت و اسلامیت نظام بوده گواهی است بر اهمیت و لزوم توجه به چنین مقولاتی از منظر فکری و اندیشه ای و این که باید مطالبه کرد رویکرد علوم انسانی کشور به این قضایا چیست و ما چه بهره برداری از ظرفیتی چنین مهم داشته ایم!؟
بسنده کردن به عباراتی از این دست که جریان فتنهی سال ۸۸ یکی از پیچیدهترین توطئههای دشمنان انقلاب علیه نظام جمهوری اسلامی ایران بوده، بی شک کافی نیست و باید از اندیشمندان علوم انسانی خواست که به تحلیل عمیق تر این مساله بپردازند و بگویند چه مشرب فکری با اغراض خاص سیاسی و حمایت نیروی بیگانه به مقابله با جمهوریت و خواست اکثریت مردم همت گماشتند!؟
این که به طور خاص در غبار فتنه ها، رسالت اندیشمندان و متفکران علوم انسانی چیست، سخن دیگری است که باید بدان توجه داشت و گرنه بی تفاوتی و کم تفاوتی به این قبیل مسایل چه بسا به غبارآلوده تر شدن فضای شکل گرفته در بستر فتنه کمک نماید.
سید محمدمهدی موسوی
نظر شما