دوشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۸
ایمان‌محوری اولین ویژگی اساسی در تربیت حوزوی است

معاون تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه کشور گفت: اولین ویژگی اساسی در تربیت حوزوی، ایمان‌محوری است؛ یعنی ابتناء بر توحید، عبودیت، بندگی، باور به خدا و قیامت است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد عالم‌زاده‌نوری در اجلاسیه سالانه راهنمایان تهذیبی تربیتی مدارس علمیه کشور که پیش از ظهر امروز در مدرسه علمیه جهانگیرخان قم برگزار شد، اظهار کرد: اولین ویژگی اساسی در تربیت حوزوی، ایمان‌محوری است؛ یعنی ابتناء بر توحید، عبودیت، بندگی، باور به خدا و قیامت است، فرض کنید در سرزمین‌های دور جایی هست که در آنجا تربیت بدون ایمان و بدون تاکید بر خدای متعال، و بدون فرض حضور خدا شکل می‌گیرد، یک دستگاه تربیتی که چه بسا مؤثر و کارآمد هم باشد پدید آورده‌اند که تحولاتی در جان متربّی پدید می‌آورد و کارایی و کارآمدی دارد؛ اما تاثیرگذاری منهای خدا و سکولار است، ما این نیستیم. دستگاه تربیتی در حوزه‌های علمیه کاملاً ایمان‌مدار، توحیدگرا و مبتنی بر باور به خدا و غیب عالم است.

وی افزود: پیامبران خدای متعال نبی بودند و نبا یعنی خبری آوردند. خبری که پیامبران آوردند خبر از غیب عالم بوده است. اصلاً گویا خبر حقیقی این است و مابقی اصلاً ارزش شنیدن ندارد و بی‌خبری است. یک مثال که البته خیلی مثال ضعیفی است ولی از باب تقریب به ذهن عرض می‌کنم، اگر شما وارد طلافروشی شوید و به جای طلاها و جواهرات به گرد و غبارها و خس و خاشاک توجه کنید و بخواهید از آنها گزارش تهیه کنید به شما می‌خندند. به همین ترتیب اگر در این عالم تمام توجه ما معطوف به امور مادی باشد و همین‌ها را گزارش کنیم خیلی ناقص و خنده‌دار است. حقیقت و باطن عالم خیلی مهم‌تر از این چیزها است.

معاون تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه کشور گفت: بنابراین اگر دانشی درست کردیم که هیچ ربطی به آن خبر مهم عالَم ندارد خیلی دانش ضعیف و کم‌فایده‌ای است. پیامبران برای تربیت انسان و برای تأمین سلامت روان انسان آمده‌اند، یعنی آمده‌اند که دردهای بشر را درمان کنند. مراد از درد هم درد بازو و زانو نیست؛ دردهای روحی و روانی بشر را درمان می‌کنند و سعادت روحی او را تأمین می‌کنند.

وی ادامه داد: بنابراین برترین روان‌درمان‌گرها و بهترین روان‌شناس‌ها در عالَم پیامبران هستند. اگر ما علمی درست کردیم که ربطی به این نخبگان روان‌درمانی و سلامت روحی روانی ندارد آن علم، خیلی ناقص است. مثل این که شما کتاب فیزیکی بنویسید که به انیشتین و نیوتن و نظریات آنها اعتنا نکرده باشد، در آیات قرآن آمده است: فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ؛ وقتی پیامبران با بیّنه حرف خودشان را به مردم عرضه می‌کردند ملت در مقابل پیامبران چه جور برخورد می‌کردند؟ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ. دلشان خوش بود به همان علمی که دارند. یعنی به زبان حال می‌گفتند ما به شما احتیاج نداریم، ما مشکلات خودمان را می‌توانیم حل کنیم، ما به آن اندازه که از پس مسئله‌های خودمان برآییم علم داریم، فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ اصلاً شما چه حرف جدیدی برای ما دارید.

حجت‌الاسلام والمسلمین عالم‌زاده‌نوری بیان کرد: مواجهه اقوام گذشته با انبیای الهی این بود؛ یعنی پیام انبیای الهی را خط می‌زدند. بعد با دانش خودشان، با بررسی‌های خودشان، با کارگروه‌های خودشان، و با پژوهش‌های خودشان مسئله‌ها را حل می‌کردند. این مال زمان‌های دور است. حالا اگر در دنیای جدید هم یک مبنای علمی شکل گرفته باشد که دین را کنار گذاشته باشد ما طبیعتاً آن را ناقص می‌دانیم و تایید نمی‌کنیم. افتخار ما استفاده از پیام آسمانی و سخن معصومان است و معتقد هستیم در مقام تربیت اصیل و رشد انسان و تامین سعادت و درمان دردهای روحی و روانی او پیامبران نخبه‌ترین انسان‌ها هستند و عمیق‌ترین حرف‌ها را دارند و بهترین راهکارها را ارائه کرده‌اند.

وی گفت: بنابراین ما به شدّت نیازمند پیام وحی هستیم. ما مسئله‌هایمان را با خدا حل می‌کنیم از طریق توحید و ایمان و بندگی پیش می‌رویم. فرض کنید کسی گرفتار افسردگی است. دو جور می‌شود این افسردگی را حل کرد: یکی اینکه فرض کنیم خدایی نیست، عالم غیبی نیست، معنایی نیست، آخرتی نیست، بعد شروع کنیم با این فرد صحبت کردن و درمان کردن. راه دوم این است که فرض را بر این بگذاریم که خدایی هست؛ مهربان‌تر از هفتاد مادر، و حکیم که اگر بلایی هم فرستاده از سر حکمت بوده و برای تربیت انسان بوده با این پیش فرض‌ها با این آدم حرف بزنیم خیلی متفاوت خواهد شد، حضرت یونس در ظلمات و در شکم ماهی که قرار گرفت چه گفت؟ وَذَا ٱلنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَضِبا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقدِرَ عَلَیهِ فَنَادَی فِی ٱلظُّلُمَتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبحَنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّـلِمِینَ فاستَجَبنَا لَهُۥ وَنَجَّینَهُ مِنَ ٱلغَمِّ، این غم همان افسردگی است.

این استاد حوزه علمیه گفت: خدا می‌فرماید ما او را این جوری از غم نجاتش دادیم وَکَذَلِکَ نُـنجِی ٱلمُؤمِنِینَ مومنین را هم همین جوری نجات می‌دهیم. بنابراین دستگاه تربیتی در حوزه‌های علمیه ایمان‌محور توحیدمدار عبودیت‌گرا و مبتنی بر باورهای دینی است و از خدا شروع می‌شود. این طور نیست که ما باورهای دینی را کنار بگذاریم و بعد تغییر و تحول در جان آدم پدید آوریم. اتفاقاً مهم‌ترین تحولی که پدید می‌آوریم همین است که باورهای دینی آدم‌ها را درست کنیم. این داروی همه دردها و شفای همه دردها است.

ایمان‌محوری اولین ویژگی اساسی در تربیت حوزوی است

در تربیت اسلامی آرمان‌گرایی رکن است

وی افزود: نکته دوم آرمان‌گرایی است در تربیت اسلامی آرمان‌گرایی رکن است. یعنی آرمانی داده می‌شود که انسان همه سرمایه‌های خود را فدای آن کند. آرمانی حرکت‌آفرین و انگیزه‌بخش که انسان همه وجود خود را در آن مسیر خرج کند. اگر فرض کنیم در یک دستگاه تربیتی یا دستگاه روان‌درمانگری آرمانی وجود ندارد و صرفاً یک موجود کارآمد تحویل می‌دهد ما آن نیستیم. یکی از ارکان تربیت در حوزه‌های علمیه ابتنای بر یک آرمان معنابخشی است که قابلیت دارد همه زندگی انسان فدای آن شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین عالم‌زاده‌نوری خاطرنشان کرد: سالگرد شهادت شهید سلیمانی است. تفاوت ایشان با فرماندهان نظامی ارتش‌های بزرگ دنیا چیست؟ احتمالا در تخصص نظامی فرقی نداشته باشند یعنی همان تخصص نظامی را که دیگران دارند او هم دارد. همان خدمت نظامی که آنها به کشورشان می‌کنند او هم به کشور خود می‌کند. پس در کارویژه صنفی با هم فرقی ندارند، ولی تفاوت در آرمان است که جهت می‌دهد به زندگی. شهید سلیمانی صرفاً یک خدمت نمی‌کند. خیلی فراتر از خدمت، آرمانی است که به همه زندگی معنا می‌دهد. فرق شهید آوینی با سایر هنرمندان و کارگردان‌هایی که احتمالاً تسلطشان بر تکنیک سینما بیش از او بوده یا پرکارتر از او بوده‌اند در تخصصشان نیست بلکه در آرمان است. شهید آوینی آرمان دارد صرفاً فیلم تولید نمی‌کند.

وی افزود: فرق شهید تهرانی مقدم و دکتر فخری‌زاده با سایر دانشمندان فیزیک در تخصص فیزیکی نیست. در این است که او این دانش و مهارت و تخصص را در مسیر یک آرمان بلند خرج می‌کند. در عالَم طلبگی هم فرق شهید مطهری و بهشتی یا امام و آقا با بعضی از حوزویان دیگر در علم و مهارت و فن آخوندی یا بازی‌های علمی نیست. فراتر از خدمت اجتماعی است. این رسالت‌مندی و آرمان‌گرایی چیزی فراتر از خدمت اجتماعی است. یک پزشک یا جراح قلب خدمت می‌کند. یک نظامی خدمت می‌کند. یک آخوند خدمت می‌کند. ولی رسالت‌مداری و آرمان داشتن چیزی فراتر از خدمت است.

معاون تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه گفت: این مرز مفهومی را دقت کنید ما صرفاً نمی‌خواهیم یک موجود مؤثر کارآمدی که به خوبی می‌تواند خدمت کند تحویل دهیم. در هر زمینه‌ای ما یک کسی را می‌خواهیم پرورش دهیم که آرمان روشنی داشته باشد: آن آرمان اقامه توحید در سراسر جهان است و شخص تمام سرمایه‌های خود را و از جمله تخصصش را خرج آن می‌کند یعنی عمرش، وقتش، ذهنش، فکرش، خلاقیتش، استعدادش و دانش و تخصص و مهارتش را خرج آن می‌کنند. کسانی هستند که خدمات اجتماعی خوبی انجام میدهند ولی آرمان ندارند! این کفایت نمیکند. رکن مقوّم مهم در این دستگاه تربیتی داشتن آرمان است.

این استاد حوزوی در ادامه بیان کرد: رسالت‌مداری و رویکرد انقلابی هم همین جوری معنا می‌شود. انسان باید در مسیر یک رسالت بزرگ قرار داشته باشد و برای آن فداکاری کند. آن رسالت بزرگ را انقلاب اسلامی خوب سر دست گرفته و مطرح کرده است: فداکاری برای اسلام. منظور از اسلام هم یک دین شخصی نیست که من نماز بخوانم و روزه بگیرم. مراد از اسلام حاکمیت اسلام است. اینکه گفته می‌شود ما طلبه‌ها باید پاسدار دین باشیم یا مسلمان باید فدای دین شود، این دین چیست؟ ما باید فدای چه چیزی بشویم؟ پاسدار چه چیزی باشیم؟ آن چیزی که ما باید از آن حمایت و پاسداری کنیم و فدایی او باشیم آن تقرر اجتماعی دین است آن هم در سطح کل زمین. أَنَّ ٱلأَرضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ ٱلصَّـلِحُونَ، وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی ٱلَّذِینَ ٱستُضعِفُواْ فِی ٱلأَرضِ، وَنُمَکِّنَ لَهُم فِی ٱلأَرضِ، إِنَّ ٱلأَرضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاءُ مِن عِبَادِهِ.

وی گفت: در مقیاس کل زمین باید دین حاکم شود. ما باید فدا شویم تا این اتفاق بیفتد، الاسلام یعلو ولا یعلی علیه محقق شود. فدای اسلامی شویم که «لیظهره علی الدین کله» است. مجاهدت کنیم که «یکون الدین کله لله» محقق شود. برای این خودمان را باید خرج بکنیم.

ایمان‌محوری اولین ویژگی اساسی در تربیت حوزوی است

بر هویت طلبگی غیرت داشته باشید

عالم‌زاده‌نوری افزود: سومین ویژگی که در عملیات تربیت بر آن تاکید داریم یعنی مربیان حوزه‌های علمیه باید نسبت به او آگاهانه و هوشمندانه توجه کنند نوعی تعصب یا غیرت بر هویت طلبگی است. اگر فرض کنیم بعضی چیزها را بدون طلبگی هم می‌توان دنبال کرد یا با کنار گذاشتن طلبگی می‌توان حل کرد پیشنهاد اول ما این نیست. غیرت داریم بر هویت طلبگی، با همه مشکلاتی که دارد یعنی هم با شور و حرارت دیگران را تشویق می‌کنیم برای طلبگی تا از این افتخار بهره‌مند شوند و هم اگر یک نفر از عالم طلبگی برود برای ما خیلی سخت و سنگین است و در همین مسیری که احیاناً دشواری‌هایی هم دارد احساس ارزش و عظمت می‌کنیم.

وی اضافه کرد: در ابتدای دعای ندبه درباره انبیای گذشته می‌فرماید «فی اولیائک الذین استختلصتهم لنفسک و دینک». پیامبران، اولیایی بودند که خالص برای تو و برای دین تو قرار داده شده بودند و خالص خرج کار خدا و دین خدا می‌شدند، بعدش می‌فرماید «بعد أن شرطّت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیه». خدای متعال وقتی می‌خواست این پیامبران را به پیامبری برگزیند اول با آنها شرط کرد که نسبت به دنیا بی‌رغبت باشند. هر که در عالم طلبگی دنبال دنیا، دنبال ثروت، مرجعیت، اسم و عنوان، پست و مقام، میز و جایگاه، تمتعات دنیوی و... آمده برگردد. زیرا خدا اول با پیامبرانش این شرط را کرده است. «فشرطوا لک ذلک»، پیامبران هم این شرط را قبول کردند. باز خدا رها نکرده تا «و علمت منهم الوفاء به» یعنی مطمئن شده که پای این میثاق می‌مانند و به هیچ وجه رغبتی به دنیا ندارند. پس تا مطمئن نشد، بار سنگین پیامبری را بر دوش آنها قرار نداد. خوب اگر «العلماء ورثه الانبیاء» پس خون ما از خون پیامبران رنگین‌تر نیست.

معاون تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه گفت: وقتی خدای متعال با پیامبران خودش سخت گرفته با من و شما هم سخت می‌گیرد و از ما هم انتظار دارد که به دنیا بی‌رغبت باشیم. این مسیر شرطش این است و ما به این مسیر غیرت داریم؛ یعنی علی‌رغم همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی حاضر نیستیم این راه پرشکوه را رها کنیم. وقتی که جوان را به سوی حوزه دعوت می‌کنیم به آنها توجه می‌دهیم که حوزه کانون یک رسالت بزرگ و مقدس است. باید در حوزه آرمان‌های بلند را دنبال کرد نه مسائل پست دنیا را؛ بله اگر لوله‌کش یا اسنپ شوید ده برابر درآمد حوزه درآمد خواهید داشت اما ارزش طلبگی هزار برابر کارهای دیگر است.

وی ادامه داد: رکن چهارم در دستگاه تربیتی حوزه که راهنمایان تربیتی در منظومه فکری خود به آن باید تاکید داشته باشند جامعیت تربیت است. جامعیت در سیزده ساحت تربیتی؛ یعنی تربیت فقط متمرکز نیست بر تربیت اعتقادی یا تربیت معنوی و عبادی بلکه تمام سیزده ساحت ذیل چتر فراساحتی و آرمان الهی باید دنبال شود. اگر در دستگاه‌های تربیتی دیگر فقط بر بعضی از این ابعاد تاکید می‌شود با دستگاه تربیتی حوزه تمایز دارد.

رکن پنجم تربیت حوزوی توازن شخصیتی است. این سیزده ساحت تربیتی هم‌عرض هستند ولی هم‌ارز نیستند. بعضی مهمند و بعضی اهمّ. باید به طبقه‌بندی اینها توجه داشت که به ابعادی که اهمیت بیشتری دارند بیشتر پرداخته شود. مثلا تربیت زیستی، مزاجی و بدنی در سطح خود مهم است و اگر تن انسان سالم نباشد آن حرکت آرمانی کند می‌شود ولی این بعد در سطح تربیت اعتقادی ایمانی نیست.

رکن دیگر تربیت، رویکرد تربیتی مباشر است

عالم‌زاده‌نوری افزود: رکن مقوم دیگر در این دستگاه تربیتی رویکرد تربیتی مباشر است. ما دو گونه برنامه تربیتی داریم: بعضی از برنامه‌های تربیتی عامند که برای جماعتی از مخاطبان اجرا می‌کنیم. مثلا درس اخلاق یا محفل قرآن، مسابقه کتاب‌خوانی، اردوی راهیان نور و مانند آن برنامه‌های عام هستند. اما اگر قرار باشد تربیت کامل انجام گیرد باید علاوه بر این برنامه‌های عام، رویکرد مباشر جزئی هم داشته باشیم؛ یعنی شخصی و چهره به چهره یا به تعبیر دیگر نَفَس به نَفَس و حیّ با حیّ (به بیان مرحوم علامه حسن‌زاده) به متربی رسیدگی شود.

وی بیان کرد : رویکرد تربیتی مباشر یعنی رسیدگی‌های شخصی، موردی و جزئی؛ برنامه‌های عمومی تربیتی را نفی نمی‌کنیم ولی کافی نیست. رویکرد تربیتی مباشر، عهده‌داری فردی، جزئی، شخصی، چهره به چهره و موردی است که در دستگاه راهنمایان تربیتی به این سمت حرکت می‌شود. البته دستگاه مشاوره مدرن هم همین ویژگی را دارد. ولی درس‌های اخلاق یا کارگاه‌های مهارتی این ویژگی را ندارند.

ایمان‌محوری اولین ویژگی اساسی در تربیت حوزوی است

رهگیری و رسیدگی مستمر، نه رسیدگی‌های مقطعی و نقطه‌ای

در رویکرد تربیتی مباشر یک ویژگی هست که به شکل مستقل بیان می‌کنیم. رهگیری و رسیدگی مستمر نه رسیدگی‌های مقطعی و نقطه‌ای. برخلاف نظام مشاوره مدرن در مراکز مشاوره که ارجاع‌پذیر هستند و رسیدگی مستمر ندارند. اگر دستگاه تربیتی یک مسئله را شخصی و موردی حل کند و بعدش رها کند کامل نیست. دستگاه کامل دستگاهی است که در یک بازه زمانی نسبتاً طولانی همراهی و رهگیری کند.

معاشرت و انس با متربی حاصل همان رویکرد مباشر است و شناخت و اعتماد بیشتری می‌آورد که امکان اثرگذاری را بالا می‌برد. در بعضی از دستگاه‌های تربیتی این معاشرت و انس امکانش نیست یا فرصتش نیست یا با ویزیتش سازگار نیست. این انس و معاشرت ذیل کلیدواژه اخوت اسلامی قرار می‌گیرد و از مقوله مُریدپروری و مُرید و مراد بازی نیست. در دستگاه اخوت اسلامی مربی، برادرانه و دلسوزانه و از سر محبت و صمیمیت به متربی خود خدمت می‌کند؛ خدمت نرم و راهنمایی. پس در حق او بزرگی نمی‌کند. او را هم برده و وابسته نمی‌کند. بلکه حقوق ایمانی و برادری را ایفا می‌کند و نصح و خیرخواهی در باره او دارد. حلقه‌ای که بین راهنمای تربیتی با متربیان شکل می‌گیرد حلقه مرید و مرادی نیست حلقه برادری و دلسوزی است. رابطه برادر بزرگ‌تر با برادر کوچک است.

رکن دیگری که جزو مقومات تربیت محسوب می‌شود دانش بنیانی و ابتنای بر آموزش‌های تخصصی است. ببینید همه این کارها را می‌شود به صورت تجربی و استحسانی و ارتجالی انجام داد؛ بدون آموزش‌های تخصصی و دوره‌های مهارتی، اما بنای تربیت در حوزه بر این است که از فعالیت‌های ذوقی و بی‌مبنا جلوگیری شود و بر آموزش‌های دانشی و مهارتی استوار باشد.

وی با اشاره به رکن دیگر مباحث تربیتی گفت: رکن دیگر تربیت، شکوفایی متربی تا به اوج است و صرفا به سلامت و تعادل اکتفا نمی‌شود. یعنی افق نگاه ما این نیست که یک آدم سالم متعادل تحویل دهیم که مبتلای به اختلالات و بحران‌های روحی و آسیب‌ها و بیماری‌های روانی نباشد؛ بلکه فراتر از این حد که نقطه صفر تربیت است باید به سمت اوج و سعادت کامل حرکت کند. بعضی در تربیت تمام نگاهشان به این معطوف است که متربی، بیماری یا اختلالی نداشته باشد.

وی افزود: در سطح کلان در یک مدرسه علمیه گاهی اگر از فعالیت‌های تربیتی آمار و فهرست گرفته شود می‌بینیم هشتاد و پنج درصد فعالیت‌های تربیتی برای حل بحران‌ها و مسائل فاحش بوده است. مثلا اگر خبر آوردند که فلان جوان مبتلای به مسئله خیلی حادی شده، همه مسئولان، اضطراب و التهاب پیدا می‌کنند و وقت می‌گذارند تا او را از حالت بحرانی درآورند و به سلامت و تعادل برسانند و زمانی که به این نقطه رسیدند احساس می‌کنند که الحمد لله ما وظیفه خود را انجام دادیم و از تکاپو می‌افتند. معمولا برای جوانان سالم و متعادل هم کسی وقت نمی‌گذارد.

حجت‌الاسلام والمسلمین عالم‌زاده‌نوری گفت: رکن مقوم دستگاه تربیتی حوزه این است که رو به سوی اوج و تعالی دارد نه صرفاً به صفر کشاندن کسانی که زیر صفر رفته‌اند؛ بلکه به اوج رساندن کسانی که سالم هستند. اینها ارکان و مقومات برنامه تربیتی حوزه است و طرح تعالی ناظر به اینها شکل گرفته است. بنابراین الان دوستان طرح تعالی و راهنمایان تربیتی تک‌تک این موارد را بر فعالیتی که دارند تطبیق کنند. از خودمان بپرسیم که آیا کاری که ما انجام می‌دهیم کاملاً ایمان‌محور و مبتنی بر توحید است یا اینکه یک سری خدمات عام خنثی است که کاری هم به کار خدا ندارد.

معاون تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه اظهار کرد: آیا کاری که ما مدرسه علمیه انجام می‌دهیم صرفاً برای تربیت یک طلبه‌ی مفید است که خدمات سودمندی به جامعه ارائه می‌دهد یا تربیت یک طلبه‌ی آرمان‌گرا است که آن افق متعالی را علاوه بر این فعالیت‌های سودمند صنفی دنبال می‌کند، آیا کاری که ما انجام می‌دهیم غیرت بر هویت طلبگی دارد یا نسبت به هویت طلبگی خنثی است، آیا کاری که انجام می‌دهیم واجد ویژگی جامعیت هست و به همه اطراف و اکناف شخصیت طلبه توجه سیصد و شصت درجه داریم یا نه، آیا توازن را رعایت می‌کنیم، آیا رویکرد تربیتی مباشر داریم یا برنامه‌های عام تربیتی ارائه می‌دهیم، آیا عهده‌داری و رهگیری و رسیدگی مستمر داریم یا کاملاً به صورت مقطعی و موردی و نقطه‌ای و ارجاع‌پذیری عمل می‌کنیم، آموزش‌های تخصصی و دانش ما آیا برای این منظور کفایت می‌کند یا احتیاج به دانش‌افزایی و کارآموزی بیشتر داریم، آیا تمام فعالیت ما به رفع اختلالات و درمان آسیب‌ها و حل مشکلات معطوف است یا فراتر از آن به سوی ارتقا و تعالی و اوج می‌بریم، اینها را از خودمان بپرسیم و محک بزنیم. هرکس این‌ ویژگی‌ها را بیشتر داشته باشد به عنوان یک راهنمای تربیتی علی القاعده موفق‌تر است.

انتهای‌پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha