شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۵:۳۶
امام حسن عسکری‌(ع) و زمینه سازی دوران غیبت امام زمان(عج)

هشتم ربیع الاول سالروز شهادت امام یازدهم شیعیان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام است و نهم ربیع نیز سالروز نخستین روز امامت و ولایت حضرت حجت‌(عج) می‌باشد...

سرویس علمی- فرهنگی مرکز خبر حوزه، با گرامی‌داشت این ایام، گفت و گویی با حجت‌الاسلام جعفر انواری از اساتید حوزه و عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌(ره) تحت عنوان نقش امام حسن‌عسکری‌(ع) در معرفی حضرت ولی‌عصر‌(عج) به جامعه اسلامی و زمینه‌سازی انتقال امامت به وجود نازنین آن حضرت انجام داده که تقدیم خوانندگان می‌شود.

*جامعه را به سوی معرفت ائمه‌(ع) هدایت کنیم

یکی از مسائل مهمی که درباره ائمه معصومین‌(ع) قابل توجه است مسئله معرفت و شناخت ایشان است، اگر به منابع متعددی که در آنها سخن از زیارت ائمه معصومین مطرح می‌شود توجه کنیم عبارت «عارفاً به حقه» زیاد بکار برده می‌شود، معرفت و شناخت امام‌(ع) بسیار مهم است  به طوری که در ادعیه آمده است « اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی » [1] که بر اساس آن به خدا عرض می‌کنیم اگر من حجت تو را نشناسم گمراه می‌شوم.

مسئله امام شناسی مسئله مهمی است که تمام توجه ما باید روی آن متمرکز شود، ائمه معصومین‌(ع) را بیشتر بشناسیم و تنها به سراغ جهت احساسی مسئله نرویم، متأسفانه ما بیشتر به سراغ بعد احساسی رفته‌ایم، اما باید مناقب و کمالات حضرات معصومین‌(ع) کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

امام هشتم علیه‌السلام در اصول کافی روایتی دارد و امامت و مقام امام را در آنجا توصیف می‌کنند [2] و امامت را رکن اساسی دین بر می‌شمارند. لذا باید روند جامعه خودمان را به سوی مباحث معرفتی و شناختی ائمه علیهم السلام بیشتر سوق بدهیم.

نقش حضرت  امام حسن‌عسکری‌(ع) در آماده سازی مردم  برای دوران غیبت

ظهور امام زمان‌(عج) از اعتقادات قطعی شیعه است و شیعه در آن هیچ شک و شبهه‌ای ندارد، این مسئله مثل آفتاب بر آنان روشن است و غیبت نیز از ویژگی‌های مخصوص امام زمان‌(عج) است و امامان دیگر ما این ویژگی را ندارند چرا که آن حضرات در بین مردم حاضر بوده‌اند و ولادت و زندگی ایشان برای مردم مشخص بوده است.

در میان ائمه‌(ع) تنها امام زمان‌(عج) است که ویژگی غیبت را دارا هستند، این مسئله‌ای است که در اسلام و شیعه سابقه نداشته که امامی، سال‌های طولانی غیبت داشته باشد.

از آنجا که غیبت امام زمان‌(عج) در بین ائمه‌(ع) «ویژگی خاص» برشمرده می‌شود از این رو مسائلی را هم به دنبال دارد، چون امر غیر عادی است و این امر غیر عادی نیازمند به زمینه‌سازی است که در طول تاریخ از سوی ائمه(ع) انجام گرفته است.

همینطور که سلسله امامت پیش می‌رود زمینه سازی تولد و غیبت آخرین امام معصوم‌(ع) از سوی ائمه‌معصومین‌(ع) پررنگ‌تر می‌شود و در طول دوران امام هادی و امام حسن عسکری‌(ع) به مناسبت اینکه به دوران تولد حضرت ولی‌عصر‌(عج) نزدیک می‌شویم و جامعه نیازمند آمادگی بیشتر برای پذیرش آن است امام یازدهم‌(ع) رسالت و وظیفه سنگین‌تری به دوش دارند و از این رو آماده سازی بستر غیبت، سرعت بیشتری پیدا می‌کند، زیرا آخرین مهلت است و  امام حسن عسکری‌(ع) آخرین امام ظاهری است که باید مردم را برای غیبت حضرت ولی عصر آماده کند.

امام حسن عسکری‌(ع) تلاش می‌کند مردم را برای دوران غیبت آماده کنند و از سویی دیگر دشمنان نیز ناخواسته به این امر کمک می‌کنند.

دشمن از زمان خلافت مامون سیاست خود را در مبارزه با ائمه معصومین‌(ع) تغییر داد، سیاست بنی امیه این بوده است که رو در روی اهل‌بیت‌(ع) بایستد و ایشان را به شهادت برساند؛ اما بنی عباس با شگرد و فریب‌کاری برای اینکه ذهن و فکر مسلمانان را متوجه خود کند، با زور و اجبار و اکراه ائمه‌(ع) شیعه را نزدیک خود آورند و مورد مراقبت و کنترل قرار دادند و این سیاست را اولین  بار مامون به کار گرفت و امام رضا‌(ع) را به خراسان آورد.

* ملاقات از پشت پرده

این نظارت در دوران عسکریین‌(ع) شدت پیدا کرد و خلفای عباسی این دو امام  را از مدینه به سامرا آوردند و تحت نظارت خود قرار دادند این مسئله که این دو امام معصوم‌(ع) کمتر در بین مردم حضور پیدا می‌کردند، مردم را آرام آرام برای دوران غیبت آماده می‌کرد، گاهی حضرت امام یازدهم‌(ع) از پشت پرده با مردم صحبت می‌نمودند و تنها جایی که مردم می‌توانستند امام را رو در رو ببیند، زمانی بود که خلیفه دستور داده بود که هر دوشنبه و پنجشنبه در کاخ خلافت، حضور پیدا بکنند و در آنجا امام‌(ع) خودشان را معرفی کنند و در این مسیر رفت و آمد، شیعیان می‌توانستند امام‌(ع) را ببیند و ملاقات کنند آن هم با محدودیت بسیار سنگین‌؛ گاهی هم  حضرت به شیعیان اشاره می‌کردند که نزدیک نیایید که برای شما ایجاد خطر می‌کنند و این مسائل مردم را برای دوران غیبت آماده می‌کرد.

فعالیت‌های حضرت برای آماده سازی دوران غیبت

اولین کاری که امام‌(ع) انجام دادند این بود که مسئله غیبت امام زمان‌(عج) را برای مردم به خوبی تشریح ‌کردند و مباحثی را نسبت به ظهور آن حضرت؛ ویژگی‌های آن حضرت و....‌ مطرح ‌نمودند و حتی اصرار داشتند که زمان غیبت نزدیک است، از طرفی هم چون امام زمان علیه السلام متولد شده بودند ؛ حضرت باید دو کار انجام می‌دادند ؛ یکی اینکه امام زمان‌(عج) را از دشمن دور نگاه می‌داشتند تا دست دشمن به امام زمان‌(عج) نرسد و به او آسیب نرسانند‌؛ چرا که دشمنان به خاطر روایت زیادی که از پیامبر‌(ص) و ائمه‌(ع) رسید بود می‌دانستند که امام زمان‌(عج) ظهور خواهد کرد، حتی بیت امام  علیه السلام مورد مراقبت بود، همسران و کنیزان حضرت و اطرافیان ایشان نیز تحت مراقب شدید بودند.

لذا حضرت هم باید مراقب جان امام زمان‌(عج) باشد و هم باید ایشان را به خواص شیعه نشان می دانند تا اینکه عده‌ای حضرت را ببینند و بعد از شهادت امام یازدهم‌(ع) شیعیان در مسئله شناخت امام بعدی سر در گم نشوند حضرت امام یازدهم‌(ع) این کارها را انجام دادند.

* وکیل امام حسن‌عسگری در قم

از کسانی که موفق به دیدار امام مهدی علیه السلام شدند «احمد بن اسحاق قمی» است که وکیل آن حضرت در قم و موسس مسجد امام حسن عسکری‌(ع) به امر ایشان است؛ امام‌(ع) به مردم می‌گفتند که غیبت حضرت ولی‌عصر‌(عج) طولانی خواهدشد و در زمان غیبت، بسیاری از مردم دچار شک و شبهه خواهند شد و تنها کسانی که برای فرج آن حضرت دعا می‌کنند و منتظر تحقق آن می‌باشند از گرفتاری‌ها نجات پیدا می‌کنند.

 اگر ما بخواهیم عقایدمان درباره آن حضرات پا برجا بماند و هیچ شک و شبهه‌ای در عقایدمان نسبت به آن وجود مقدس راه پیدا نکند باید برای تعجیل آن حضرت بسیار دعا کنیم تا این روایت شامل حال ما بشود و بتوانیم از گمراهی نجات پیدا کنیم « وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعجِیل الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم »[3] برای فرج دعا زیاد کنید که فرج و گشایش همه در همین مسئله است. این اولین کاری بود که حضرت انجام دادند و مسئله غیبت را برای مردم روشن نمودند.

* کاهش ارتباط مستقیم با مردم

دومین کاری که حضرت در این زمینه انجام دادند کاهش ارتباط فیزیکی  و مستقیم با مردم بود ؛ درست است که دشمن هم در همین راستا گام برداشت اما خود حضرت هم می‌خواستند که حضورشان در میان مردم کم رنگ باشد و ارتباطات از طریق وکلا انجام ‌گیرد و دیدارها محدود به دوشنبه و پنجشنبه می‌شد و این برای این بود که مردم یک مرتبه و ناگهانی از مرحله حضور دائمی ائمه‌(ع)، به زمان غیبت منتقل نشوند زیرا عوارض بسیار منفی بر جامعه اسلامی و باورهای شیعی می‌گذاشت مثل طلوع و غروب خورشید که یک مرتبه از تاریکی مطلق به روز نمی‌رسد بلکه اندک اندک از شب به روز منتقل می‌شود چنین حالتی در مسئله امام زمان علیه‌السلام مطرح شده است، امام هادی‌(ع) و امام حسن‌عسکری‌(ع) به تدریج از حضور در بین مردم کنار کشیدند تا مردم باید با دوران غیبت کم کم آشنا شوند.

تقویت نهاد وکالت

سومین کاری که امام انجام داد این بود که نهاد وکالت را تقویت کردند ؛ این مسئله وکالت گرچه در زمان امام صادق علیه‌السلام  نیز مطرح شد و حضرت وکلایی برای شهرها و سرزمین‌های مختلف می‌فرستادند اما این نهاد در زمان عسکریین فعال‌تر شد؛ یعنی مردم در شهرهای مختلف با وکلای امام‌(ع) روبرو می‌شدند؛ مثلاً در قم احمد بن اسحاق قمی و در نیشابور، ابراهیم بن عبده نیشابوری و در اهواز ابراهیم بن مهزیار وکیل امام بودند و همین مسئله وکالت باعث شد که فرهنگ شیعه به مراکزی که از مناطقی اسلامی دور بودند مانند بیهق؛ سمرقند؛ توس و .. نیز منتقل شود و در بین ایشان افراد نخبه و بزرگی پیدا بشود، این‌ها همه در سایه وکلایی بود که حضرت مشخص کرده بودند و این مسئله وکالت تا پایان غیبت صغری ادامه داشت و عثمان بن سعید که اولین نائب امام زمان علیه السلام است خودش یکی از وکلای امام حسن عسکری‌(ع) بوده است و بعد از شهادت امام عسکری‌(ع)  امام زمان‌(عج) هم او را به عنوان وکیل و نائب خاص خود معین کردند.

* غیبت کبری و ولایت فقیه

بعد از او محمد بن عثمان و حسین بن‌روح و بعد از او هم علی بن محمد سیمری ؛ وکالت و نیابت امام عصر‌(عج) را به عهده گرفتند، وکالت در زمان امام حسن عسکری‌(ع) به اوج خودش رسید، و بعد از آن حضرت به مدت 69 سال غیبت صغری ادامه پیدا کرد، ما اعتقاد داریم که حضرت چهار نایب خاص داشتند و بعد از ایشان غیبت کبری شروع می‌شود و مباحث نیابت عام ائمه‌(ع) و ولایت فقیه مطرح می‌شود.

تایید کتاب‌های فقهی از اصحاب برای مراجعه مردم به آن کتب

از دیگر کارهای امام حسن عسکری‌‌(ع) مهر تایید به برخی کتب اصحاب معصومین‌(ع) است که کلمات ائمه‌(ع) را جمع آوری کرده بودند ؛ مثل کتاب فضل بن شاذان و یونس‌بن‌عبدالرحمن و... را که امام حسن عسگری‌(ع) مهر تایید بر آنها زدند و ورق به ورق این کتاب‌ها را مطالعه کردند و فرمودند: به این‌ها می‌توانید عمل کنید.

برای اینکه اگر دسترسی به امام معصوم‌(ع) ممکن نباشد و امام در بین مردم حضور نداشته باشند بتوانند مسائل دینشان را از کتبی که در بردارنده معارف دینی است بدست آورند و ائمه‌(ع) می‌خواستند مردم را در زمان غیبت به این مسئله سوق بدهند تا مردم از کتاب‌های مورد تایید ائمه‌(ع) استفاده کنند.

*تحمل وجود امام حسن‌عسکری‌(ع) برای دستگاه خلافت سنگین بود

تحمل وجود امام برای خلیفه عباسی سخت بود؛ در روایتی از حضرات معصومین‌(ع) وارد شده که « مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ »[4] هر کدام از ما به صورت قتل یا مسموم شدن به شهادت می‌رسیم امام حسن عسکری‌(ع) هم مسموم ‌شدند و به شهادت ‌رسیدند از آنجایی که حضرت جایگاه بسیار بالایی داشتند، سامرا یک پارچه عزادار شد.

 این امر هم به گونه‌ای معرفی امام زمان‌(عج) بود ابودیّان می‌گوید که به امام عرض کردم، می‌خواهم به مدائن بروم، امام فرمود سفر شما 15 روز طول می‌کشد و زمانی که برگردی من نیستم من گفتم بعد از شما امام کیست؟ امام‌(ع) فرمود سه علامت می‌گویم شما می‌توانید امام بعد از مرا با آن سه علامت بشناسید، ابودیّان ادامه می‌دهد که بعد از پانزده روز برگشتم و دیدم امام شهید شده‌ است و عده‌ای به دور جعفر کذاب جمع شده‌اند و او را امام معرفی می‌کنند و تاکید می‌کردند نماز را جعفر بر پیکر امام حسن‌عسکری‌(ع) بخواند، در همان موقع کودکی مثل قرص ماه از منزل بیرون آمد و گفت: «عمو کنار برو که من اولی هستم که بر پدرم نماز بخوانم» و گویا امام از ولایت تکوینی استفاده کردند و جعفر بی هیچ مقاومتی کنار رفت در اینجا علامت اول امامت را دیدم و سپس امام‌عصر‌(عج) فرمودند جواب نامه‌ها را بده و بعد گفتند در خزانه بیت‌المال این مقدار پول وجود دارد که مقدار فلان مبلغ آن صدقه است، این سه علامت را که امام حسن عسکری‌(ع) به من داده بودند، دیدم و امام زمان خود را شناختم [5].



[1] - کافی ج : 1 ص : 33

عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَیْبَةً قَبْلَ أَنْ یَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ یَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَةُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِی یُشَکُّ فِی وِلَادَتِهِ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ مَاتَ أَبُوهُ بِلَا خَلَفٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ حَمْلٌ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ إِنَّهُ وُلِدَ قَبْلَ مَوْتِ أَبِیهِ بِسَنَتَیْنِ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ غَیْرَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ أَنْ یَمْتَحِنَ الشِّیعَةَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَرْتَابُ الْمُبْطِلُونَ یَا زُرَارَةُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ الزَّمَانَ أَیَّ شَیْءٍ أَعْمَلُ قَالَ یَا زُرَارَةُ إِذَا أَدْرَکْتَ هَذَا الزَّمَانَ فَادْعُ بِهَذَا الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِینَةِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ لَیْسَ یَقْتُلُهُ جَیْشُ السُّفْیَانِیِّ قَالَ لَا وَ لَکِنْ یَقْتُلُهُ جَیْشُ آلِ بَنِی فُلَانٍ یَجِیءُ حَتَّی یَدْخُلَ الْمَدِینَةَ فَیَأْخُذُ الْغُلَامَ فَیَقْتُلُهُ فَإِذَا قَتَلَهُ بَغْیاً وَ عُدْوَاناً وَ ظُلْماً لَا یُمْهَلُونَ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَوَقُّعُ الْفَرَجِ إِنْ شَاءَ اللَّه

[2] - کافی ج : 1 ص : 19

[3] - بحارالأنوار ج : 52 ص : 9

[4] -  بحارالأنوار ج : 27 ص : 21

[5] - جلوه‌های اعجاز معصومین علیهم السلام    ص  763   

از ابو الأدیان روایت شده است که گفت: خدمتکار امام حسن عسکری- علیه السّلام- بودم و نامه‌هایش را به شهرهای مختلف میبردم. در زمان بیماری که در آن وفات فرمود، خدمتش رسیدم، نامه‌هایی نوشته و فرمود: این‌ها را به مدائن ببر، سفرت پانزده روز به طول میانجامد، در روز پانزدهم وارد سرّ من رأی می‌شوی و در منزل من صدایی می‌شنوی و جنازه مرا در محلّی که غسلم دادهاند خواهی دید.

ابو الأدیان می‌گوید: گفتم: ای سرور من! در آن وقت بعد از شما چه کسی امام است؟

فرمود: کسی که از تو جواب‌های نامه‌های مرا طلب کند، او قائم بعد از من است.

عرض کردم: بیشتر بگویید. فرمود: کسی که نماز بر من گزارد او قائم بعد از من است.

عرض کردم: باز هم بیشتر بفرمایید.

فرمود: کسی که از آنچه در همیان است خبر دهد، او قائم بعد از من است.

شکوه و بزرگی آن حضرت مانع شد از اینکه سؤال کنم که در همیان چیست. با نامهها به سوی مدائن به راه افتادم و جواب‌هایش را دریافت داشتم. روز پانزدهم همان طور که فرموده بود، وارد سرّ من رأی شدم، در آن هنگام صدایی در خانهاش به گوشم رسید و حضرت- علیه السّلام- را در مکانی که غسل داده بودند مشاهده کردم.

 «جعفر کذّاب»، برادر حضرت در حالی که شیعیان او را احاطه کرده و به او تسلیت میگفتند جلو درب بود، نزد خود گفتم اگر امام این باشد، امامت از بین رفته به خاطر اینکه این شخص را در «جوسق» دیدهام که شراب می‌نوشید و قمار بازی می‌کرد و طنبور مینواخت، به طور ناگهانی پیش رفتم و به او تسلیت گفتم ولی او از من سؤالی نکرد. سپس «عقیل» غلام امام حسن عسکری- علیه السّلام- از منزل خارج شد و خطاب به جعفر گفت: سرورم! برادرت کفن شد بر او نماز بگزار. پس جعفر و شیعیان داخل شدند، وقتی داخل خانه شدیم در کنار پیکر کفنشده امام حسن عسکری- علیه السّلام- قرار گرفتیم و جعفر برای نماز جلو ایستاد. اما همین که خواست تکبیرة الاحرام بگوید، کودکی گندمگون با موهای کوتاه و مجعّد و دندان‌های فاصلهدار پیش آمد و عبای جعفر را گرفت و گفت: کنار بروی عمو! من برای نماز بر پدرم سزاوارترم.

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha