آنچه در ذیل می خوانید شعری از حضرت آیتالله صافی در رثای اباعبدالله الحسین (ع) و کربلا است.
كربلا! اي كربلا! اي كربلا!
قبله احرار و مردان خدا
پايگاه عشق و جانبازي تويي
مهد ايمان و سر افرازي تويي
سرزمين غيرت و رادي تويي
مطلع انوار آزادي تويي
روشن از تو تا ابد نور هدا
خاك تو چشم ملك را توتيا
كربلا! اي عاشقان را كوه طور
منبع فيضي و محراب حضور
از تو بانگ انقلاب آيد به گوش
و از تو خون مرد حق آيد به جوش
قهرمانان تو از خُرد و كبير
در شرافت در فضيلت بينظير
خفته در جسم تو هفتاد و دو تن
در بلا و در مصائب ممتحن
مالكان مُلك تسليم و رضا
صابران بحر اندوه و بلا
بادهنوشان از خُم روز الست
جان به كف در راه حق، چون شير مست
جان فدا كردند و دين را داشتند
در جهان، بذر حميّت كاشتند
كربلا! اي شهر انصار خدا
بارگاه همّت و صبر و وفا
پرچم دين از تو اندر اهتزاز
عاشقان را سوي تو چشم نياز
كربلا! اي وادي لب تشنگان
در ره يزدان به خون آغشتگان
هم چو عباس تو ز اخوان صفا
كس نديده مرد ميدان وفا
كربلا! اي عرش مجد و اعتلا
مشهد قرباني راه خدا
شاه مظلومان، حسين تشنه كام
رهبر خوبان، امام ابن الامام
ديد چون دين از اثر افتاده است
وحي قرآن در خطر افتاده است
ظالمان، حاكم به هر شهر و ديار
روز مردم از ستم چون شام تار
كرد بهر حفظ دين حق، قيام
در زمين كربلا بر زد خيام
در رهش از اصغر و اكبر گذشت
از برادرهاي نامآور گذشت
جان نثاري كرد و دين را زنده ساخت
رسم مردي و شرف، پاينده ساخت
ظلم و استضعاف را محكوم كرد
روز ظالم را شب مظلوم كرد
منبع :پایگاه اطلاع رسانی معظم له