آيتالله سيد مجتبي رودباري، فرزند آيتالله سيد حسين رودباري در سال 1312 هـ .ش برابر با 1352ق در خانوادهاي اهل علم و فضيلت در نجف اشرف متولد شد و تا سال 1319 هـ .ش در جوار مرقد اميرالمؤمنين علي(ع) اقامت داشت.
سپس همراه خانواده به ايران بازگشت آيتالله رودباري دوره ابتدايي را در دبستان فاريابي رشت به پايان رساند. در سال 1326 هـ .ش به تشويق و راهنمايي پدر توفيق ورود به كسوت طلبگي پيدا كرد.
آيتالله رودباری، جامع المقدمات را در رشت نزد آيتالله ضيابري فرا گرفت. سپس براي ادامه تحصيل به حوزه علميه قم آمد و 14 سال در جوار مرقد مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) به فراگيري دروس مشغول بود. وي طي اين مدت در دروس جديد نيز شركت كرد و موفق به دريافت ديپلم شد.
در سال 1343 هـ .ش به امر پدر براي تكميل دروس راهي حوزه علميه نجف گرديد و از محضر آيات عظام سيد ابوالقاسم خويي، سيد محسن حكيم و امام خمینی(ره) بهره برد، وی که محضر امام خمینی(ره) را بیست و سه سال در قم و نجف درک کرده است، در سال 1358 هـ .ش به ايران بازگشت و در رشت ساكن شده و به تدريس پرداخت. يكي از اقدامات مفيد و مؤثر ايشان تأسيس كتابخانه حضرت اميرالمؤمنين(ع) براي نوجوانان و جوانان است.
آیتالله رودباری هم اکنون، عضو شورای حوزه علمیه گیلان است، تولیت و مدیریت مدرسه علمیه جامع را عهدهدار میباشد.
آنچه در پی می آید، گفتگوی صمیمی خبرنگار خبرگزاری حوزه با این عالم فرهیخته است که ضمن گریزی به وضعیت اقتصادی کشور و تبیین دیدگاههای خود در ایزمینه ویژگیهای یک مدرسه علمیه و طلبه موفق و نیز تحصیل همزمان طلاب در حوزه و دانشگاه را تشریح کردهآند.
*نظرتان در خصوص جایگاه اخلاق درمیان آحاد جامعه و خواص چیست؟
داشتن اخلاق اسلامی و پایبندی به مباحث اخلاقی برای همه مهم وضروری است و باید به آن اهتمام داشته باشیم، نتیجه عدم توجه به اخلاق در جامعه آثار سوء بسیاری دارد که باعث بداخلاقی های سیاسی، اقتصادی،ورزشی و... می شود،نمونه بارز بد اخلاقی اقتصادی، عملکرد امروز بانک های کشور است، بطور مثال با اعطاء 14 درصد سود به افراد توانمند آنها را در افزایش سرمایه کمک و از طرفی محرومان را با 23 درصد سود که از تسهیلات بانکی می گیرند، تحت فشار قرار می دهند.
* وجود سودهای بالای بانکی از احکام فردی است،یا اجتماعی ، وظیفه دولت در زمینه کاهش سودبانکی چیست؟
متاسفانه امروز، پرداخت وامهای بالای 20 درصد در بانکها، بزرگترین ظلم به کشور است و دست کمی از تحریم ندارد و جای تاسف است که بعد از گذشت چند دهه از انقلاب هنوز در این زمینه مشکل داریم و این درحالی است که بانک جهانی که داعیه دار اسلام هم نیست، از وام های خود تنها 3 در صد سود می گیرد !
امام خمینی(ره)، میگفت، اسلام برخی از گناهان را به خاطر اهمیت و خطراتی که دارد با بوق و کرنا اعلام می کند از جمله آن ربا است، یاد دارم ایشان در کرسی درس خود در نجف می گفت: گناه اخذ یک درهم ربا معادل است با همبستر شدن با مادرخود در بیت الله !!
برخی از احکام فردی است، اما برخی دیگر اجتماعی است ،مسئله بانک ها از جمله احکام اجتماعی است که دولت باید ورود کند، به نظرمی رسد امروز شورای نگهبان باید مستقیما دراین امر ورود کرده و مسئله را حل کند، سودهای بالای بانک ها شایسته نظام اسلامی نیست.
*درمان قطعی مشکلات اقتصادی کشور را در چه می دانید؟
باید برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور تلاش کنیم، این مهم محقق نمی شود مگر اینکه از رده های بالا نظارت جدی شود و جلوی دزدی ها ورانت خواری ها گرفته شود، درمان قطعی اقتصادی کشور همین مسئله است
بنده در دیداری که قبل از انتخابات با حجت الاسلام والمسلمین روحانی، رئیس جمهور منتخب مردم داشتم، این مسئله را گوش زد کردم و روایتی را از پیامبر اکرم(ص) در این زمینه خواندم:«حَدٌّ يُعْمَلُ بِهِ فِي الأَرْضِ خَيْرٌ لأَهْلِ الأَرْضِ مِنْ أَنْ يُمْطَرُوا ثَلاثِينَ صَبَاحًا» "اگر قانون بصورت عادلانه اجرا شود، بهتر است از اینکه 40 روز بارانی ببارد که موجب آبادنی گردد"
در این روایت پیامبر اکرم(ص) تاکید میکند، صرف آبادنی موجب پیشرفت نیست،بلکه مهم ترین وسیله برای پیشرفت، اجرای قانون است؛ اگر امروز بتوانیم در این زمینه گام برداریم قطعا خواهیم توانست بر عمده مشکلات اقتصادی خود فائق بیاییم.
* دیدگاه شما درخصوص نحوه آموزش در حوزه جهت تربیت طلاب توانمنددرعرصه های داخلی وبین المللی چیست؟
حوزه از قدیمی ترین مراکز آموزشی کشور بوده و زمانی که دانشگاهی در این دیار نبود ،حوزه های علمیه تنها منادی علم بودند، لذا امروز باید اهتمام ویژه ای به آن گردد، برای اینکه بتوانیم اسلام را به جهان صادر کنیم نیازمند تربیت افراد توانمند در حوزه هستیم.
دغدغه اول و اصلی بنده زیاد بودن موارد درسی برای دوره های تحصیلی است، باید در این زمینه یک برنامه ریزی جامع انجام گردد، تعریف کردن دروس زیاد باعث می شود، طلاب نتوانند به مباحثه برسند؛ مباحثه ای که حرف اول را در سیستم آموزشی حوزه زده و منحصر به فرد است، این امر در افزایش فهم دروس، سهم بسزایی دارد زیرا، ضمن رفع ایراد دیگران، باعث افزایش آگاهای های طلبه می گردد، زمان ما انتخاب مواد درسی بر عهده طلاب بود و دانش پژوهان با عشق، موضوعات را انتخاب می کردند، ولی امروز این موضوع کمی همراه با اجبار است و فصل امتحانات تا آنجایی که تدریس شده را امتحان داده و بقیه رها میشود، به نظر می رسد باید یک بازنگری در این امر صورت پذیرد.
مساله بعدی حضور طلاب در کلاس ها ست، مدیران مدارس باید به حضور طلاب در کلاس ها توجه بیشتری داشته باشند؛ معتقدم اساتید باید حضور و غیاب داشته باشند تا طلاب با نظم خاصی در کلاس ها حضور یابند.
آیا شما با تحصیل همزمان طلاب در دانشگاه، موافق هستید؟
تحصیل همزمان طلاب در حوزه و دانشگاه باعث می شود از تحصیل در حوزه غافل شوند، لذا نه به درس حوزه می رسند و نه به تحصیلات کلاسیک!
البته با ورود به دانشگاه مخالف نیستم، اما نباید این دو را به صورت همزمان خواند، بلکه اول یکی اتمام و سپس دیگری را آغاز نمود، هرچند امروز برای ما آشنایی با دیدگاههای دانشمندان جهان در عرصه های مختلف ضروری است و حوزه باید آنها را استخراج و موارد دینی آنرا به جامعه ارائه دهد، اما این کار باید توسط افراد توانمند که ابتدا دروس حوزه را گذرانده اند، انجام شود.
وظیفه اصلی طلاب تحصیل در حوزه ، سپس اهتمام به نشر معارف اسلامی در جامعه است نه اینکه بعد از تحصیل وارد دانشگاه یا کارهای اجرایی شوند و از تبلیغ دین در عرصههایی چون نویسندگی، منبر، رسانه، تدریس و... غافل گردند.
*به عنوان استاد اخلاق، برگزاری دروس اخلاقی برای طلاب را از چه زمانی وچند وقت یکبار ضروری می دانید؟
ایدئولوژی و اعتقادات، مبحثی است که باید به آن توجه ویژه گردد، از بدو ورود طلاب به حوزه، کلاس هایی در جهت ارتقاء اعتقادات برپا گردد، نباید طوری شود که طلبه در مباحث تخصصی موفق باشد، اما از لحاظ اعتقادی دچار مشکل شود؛ هر چند برگزاری دروس اخلاق هم البته دارای اهمیت است
امام خمینی(ره) در این زمینه بسیار تاکید داشتند و به ما می فرمودند، شما اگر اصول را خوب بخوانید به مثابه یک مکانیک خوب هستید، اما برای آدم شدن لازم است مقدمات و مبادی دیگری غیر از اصول را بدانید که آنهم اخلاق است.
بنده هرهفته برای طلاب درس اخلاق دارم، این از ضروریات لاینفک حوزه است، اخلاق پلیس مخفی است، همانگونه که ما در جامعه احتیاج به قوه اجرایی داریم، برای کنترل خود نیز نیازمند قوه درونی به نام اخلاق هستیم.
وقتی به اهمیت کار طلبگی و تلاش دشمنان برای خدشه دار کردن آنان نگاه میکنیم، آنوقت ضرورت اخلاق نمایان تر می شود،کسانی که ملکه راستگویی درآنها باشد دیگر دروغ نگفته و منحرف نمی شوند، قرآن کریم هم بارها براین امر تاکید کرده و می فرماید:"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا # يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا (70-71 احزاب)،«اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا پروا داريد و سخنى استوار گوييد،تا اعمال شما را به صلاح آورد و گناهانتان را بر شما ببخشايد و هر كس خدا و پيامبرش را فرمان برد قطعا به رستگارى بزرگى نايل آمده است»
رمز موفقیت یک طلبه درچیست ؟
طلبه نباید هر شنیده ای را بازگو کند، باید راستگو باشد تا در کارش موفق گردد، طلبه موفق جامعه را به مسیر درست خود هدایت خواهد کرد، خوشبختانه، معاونت تهذیب در حوزه در این راستا شکل گرفته و باید با برنامه ریزی منسجم برنامه های اخلاقی را در مدارس پیاده نماید.
مسئله بعدی اهتمام به قرآن وحفظ آن مخصوصا در صورت موضوعی است تا طلاب بتوانند، با فراگیری به این شیوه در سخنوری و در عمل موفق گردند، اینکه همه قرآن را حفظ کنی و نتوانی از آن استفاده نمایید، شاید دارای اهمیت کمتری باشد؛ طلبه و مبلغ باید بتواند در منبر و تبلیغ به راحتی از آیات و روایات استفاده کند که در این زمینه حفظ موضوعی قرآن کریم می تواند بسیار مهم باشد.
خوشبختانه امروز قم از لحاظ دینی و حوزوی دارای جایگاه خوبی است واین مایه مباهات است، اما گسترش و توسعه قم، باعث گرایش بسیاری از افراد مخصوصا سرمایه داران به قم شده و این وضعیت باعث شده تا قیمت مسکن در قم مخصوصا برای طلابی که برای تحصیل به قم می آیند سرسام آور گردد.
بنده 14 سال از سال 1329 تا 1343 در قم بودم، آن موقع وضعیت قم اینجور نبود ،شرایط اقتصادی متناسب با وضعیت روحانیت بود، اما امروز طلابی که برای تحصیل به قم می آیند مجبورند برای امرار معاش از دروس حوزه کم کرده و مشغول کار در نهادها و ادارات شده از تحصیل و رسالت اصلی خود فاصله بگیرند، این یک هشدار جدی برای مسئولان است ،من پیش بینی می کنم اگر قم اینگونه جلوبرود از نظر اقتصاد و اخلاق در آینده با مشکل مواجه خواهد شد و این نیازمند اقدام جدی است.
* مدیریت های ا ستانی چه میزان درپیشرفت وبالندگی آنها تاثیر داشته و وضعیت فعلی حوزه علمیه گیلان را چگونه ارزیابی می کنید؟
حوزه گیلان دارای قدمت بالایی است، زمانی که قم به این صورت مطرح نبود، طلاب گیلان برای ادامه تحصیل به قزوین که از شهرت و اساتید خوبی برخوردار بود میآمدند و سپس به نجف می رفتند، اما امروز به برکت انقلاب خوشبختانه شرایط تحصیل در حوزه گیلان فراهم شده و امیدواریم با ایجاد مدیریت های استانی و توسعه اختیارات آنها این شرایط بهتر از گذشته گسترش یابد.
امروز باید مدیریت حوزه با قدرت تمام به کیفیت حوزههای علمیه بلاد اهتمام داشته باشد و همه استانها تحت لقای حوزه قم پیشرفت داشته و هرکدام جداگانه برنامه تحصیلی نداشته باشد، زیرا کار جزیره ای به ثمر نخواهد نشست؛ روزی نادرشاه در جنگی پیرمردی را دید که با قدرت زیاد شمشیر می زد ، به او گفت، تو اینقدر خوب شمشیر می زنی چرا زمانی که افاغنه حمله کردند، از ایران دفاع نکردی؟، پیرمرد جواب خوبی داد و گفت: چون آن زمان من نادر نداشتم!
این مسئله نشان دهنده اهمیت یک مدیریت و رهبری واحد است، البته این مسئله نه تنها مربوط به حوزه بلکه قابل تعمیم به جامعه است، اهمیت رهبری در کشور هم از همین ماجرا بسیار مشهود است .
*نحوه تحصیل دراین مدرسه چگونه است؟
چیزی قریب به34 سال پیش وقتی که از نجف برگشتم اداره این مدرسه را با رعایت مقررات حوزه علمیه قم، عهده دارشدم و خوشبختانه شاگردان خوبی در این مرکز تربیت می شوند در اداره آن حتی یک ریال از دولت کمک نمی گیریم، چون معتقدم استقلال حوزه باید خدشه دار نشده و مردمی اداره گردد لذا از محل وجوه شرعیه اداره میشود.
ملاک ما تمرکز بر کیفیت به جای کمیت است ، که به نظر بنده همه حوزه های کشور باید به کیفیت اهتمام بیشتری داشته باشند، زیرا پرورش یک طلبه توانمند مثل امام خمینی(ره)، بسیار مفید تر از صدها طلبه معمولی یا خدای ناخواسته خواسته ناتوان در عرصه مدیریت دینی فرهنگی و اجتماعی است.
گفتگو: علی سعادت
نظر شما