به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام بخشی، در دوره آموزشی«نقش حوزویان در جبهه جنگ نرم فرهنگی» اظهارداشت: جهان اسلام بیش از یک میلیارد و پانصد میلیون نفر را در خود جای داده است. تعریف مسلمان شامل کسانی است که اهل قبله هستند و به لااله الاالله و محمدرسول الله اعتقاد دارند. مسلمانان در 93کشور جهان متمرکز می باشند. از این جمعیت تنها 300میلیونفر شیعه هستند.
چهار مکتب فقهی اهل سنت
وی افزود: اهل سنت از نظر فقهی به چهار مکتب تقسیم می شود که اولین و بزرگترین آنها حنفی ها هستند؛ مالکی ها، شافعی و حنبلی ها به ترتیب دیگر اهالی تسنن راتشکیل می دهند که کمترین جمعیت آنها هستند و اکثر آنها در حوالی خلیج فارس ساکن می باشند. بین حنبلی ها و حنفی ها درگیری بسیاری است و حنبلی ها پشت سر امام جماعت حنفی نماز نمی گذارند و آنها را اهل رای می دانند.
این محقق حوزوی اظهارکرد: حنفی ها اهل قیاس و استحسان هستند و حنبلی ها را قبول ندارند. از نظر حنبلی ها همه خبرها به جز خبرهایی که ضد سنت باشد قابل استفاده است و از نظر حنفی ها فقط خبرمتواتر راکه بیش از 17 خبر هم نیست درست می دانند و بقیه را رد می کنند. پس بین اهل سنت نمی توانیم به دنبال ید واحده بگردیم.
اهل سنت سنتی؛
حجت الاسلام بخشی خاطرنشان کرد: تقسیم دوم برای اهل سنت جهان این است که آنها از نظر کلامی و شیوه های اعتقادی به سه دسته تقسیم می شوند که یا اهل سنتی هستند که به آنها می گویند سنتی؛ به عبارتی به کتاب و سنت پیامبر (ص)که برآمده از مفتیان است عمل می کنند و کاری به گرایش ها و نحله ها و... ندارند؛ این گروه هفتاد درصد اهل سنت را تشکیل می دهند.
این محقق حوزوی بیان کرد: گروه دوم دارای گرایش تصوف هستند. اهل سنت صوفی با اهل سنت سنتی در جهات بسیاری با هم مخالف هستند که البته خیلی هم همدیگر را قبول ندارند؛ مثل قادریه، در غرب ایران، عراق و اروپا، تیجانی ها در آفریقا، نقشبندیه در شرق ایران و کشورهای آسیای میانی و شرقی. هفتاد گروه تصوف وجود دارد که اینها با اهل سنت مذهبی متفاوت هستند.
گرایش سلفی؛
وی گفت: گروه سوم، گرایش سلفی دارند و هر دو گروه را باطل می دانند که ده درصد اهل سنت سلفی هستند که این جمعیت در حال گسترش است و این گروه؛ در حال به هم ریختن مکاتب فقهی است؛ در گروه های سلفی هم حنبلی و شافعی و مالکی یافت می شود؛ این افراد کسانی هستند که می گویند ما به دنبال احیای سلف صالح هستیم. سلفی ها کل تاریخ اسلام را به دوره سلف و خلف تقسیم می کنند.
حجت الاسلام بخشی اظهارکرد: دوره سلف را دوره ای می دانند که اصحاب بودند و تا تابعین تابعین، این دوره را نامگذاری کرده اندو دوران بعد را دوران خلف می دانند و می گویند که نسل سلف دوران شکوفایی اسلام، پاکی اسلام و بدون بدعت و شرک بود و همه مسلمانان تحت عنوان اسلام به عزت و عظمت رسیدند و قدرت های دیگر را به زمین زدند، ولی در دوران خلف بدعت ها شکل گرفت و اسلام به دو فرقه بزرگ تقسیم شد و این خفت به مسلمانان وارد شد.
این پژوهشگر حوزه علمیه بیان کرد: اولین جریان سلفیت، جریان سلفیت تبلیغی و سیاسی است که امروز به عنوان وهابیت شناخته می شود؛ زادگاه این تفکر عربستان بود که توسط محمدبن عبدالوهاب با حمایت انگلستان و فرماندهی محمد بن سعود شروع شد و به یک نظام سیاسی پادشاهی با گرایش وهابیت در عربستان مبدل شد. این جریان از سال 1115هجری شروع شد و از اواسط قرن دوازده هجری به یک نظام سیاسی مبدل گردید.
وی ادامه داد: اینها به عنوان سلفیت سیاسی و تبلیغی شناخته می شوند.یکی از مشکلات ما این است که هنوز یک استاندارد برای نامگذاری آنها وجود ندارد.
دیوبندیه؛
حجت الاسلام بخشی بیان کرد: گروه دوم با گرایش وهابیت اصلاح شده یک جریان جدیدی به نام دیوبندیه در 1732 توسط شاه ولی الله دهلوی در هند شکل گرفت؛ این سلفیت با سلفیت وهابی اختلافات بسیاری دارند و موضع گیری های زیادی با هم داشتند؛ دیوبندیه ها تفکر سلفیت وهابی و ابن تیمیه را با یک سری گرایش های تصوف مخلوط کردند؛ در این بین گروه جماعت التبلیغ شکل گرفت که از مهمترین سازمان های تبلیغی جهان اسلام است که تا چند سال پیش آمار بزرگترین گردهمایی مذهبی را به خود اختصاص داده بود.
اخوانی ها؛
این محقق حوزوی گفت: گروه سومی که از درون تفکر وهابیت شکل گرفته است، اخوانی ها هستند که با جمود وهابی ها کاری نداشتند و می گفتند که با تبلیغ هم به جایی نمی رسیم و چاره ما حکومت است؛ زیرا پیامبر(ص) با حکومت این جریان را ایجاد کرد. در سال 1928 احمد حسن البنا با شش کارگر این تشکل مبتنی بر تفکر خود را آغاز کرد.
وی افزود: وقتی شوروی به افغانستان حمله کرد و پیروان فکری گروه های جهادی که ناشناخته و فراری بودند پس از جنگ افغانستان، توسط آمریکایی ها به سمت افغانستان هدایت شدند و با تابلوی مبارزه با الحاد شوروی آنها را به این منطقه کشاند، زیرا آنها می خواستند انتقام ویتنام را از شوروی بگیرند.
وی ادامه داد: به همین خاطر مبارک را تحریک کردند که مفری برای حرکت این گروه ها به افغانستان ایجاد کند؛ تمام کسانی که دارای تفکر جهادی بودند را به سمت جهاد در افغانستان سوق دادند.
تفاوت القاعده و طالبان؛
وی گفت: تفاوت القاعده و طالبان آن است که الفاعده به دنبال حکومت جهانی است، ولی طالبان به دنبال ایجاد حکومت اسلامی در افغانستان است و به سایر نقاط کاری ندارد ؛ بنابراین باید گفت که اهل سنت و گروه های تکفیری و جهادی و...یکی نیستند و اگر با یک نگاه به آنها نگاه کنیم اشتباه است و به این خاطر نوشتن یک نسخه برای همه آنها اشتباه است؛ باید کارهای تخصصی و تبلیغی کرد و برای هر قسمتی باید دید که چه صحبتی باید با آنها انجام داد.
این کارشناس فرهنگی حوزه بیان کرد: رهبر انقلاب یک چارچوب و خط مرز را مشخص کردند که اگر این مرز را رعایت نکنیم ناخواسته به دام آنها می افتیم؛ در مقابل تکفیری ها هیچ گونه ملاحظه ای نخواهد شد و ایشان گفتند، بروید و ماهیت این گروه را بیان کنید، ولی غیر از این گروه، بقیه را می توان زیر چتر وحدت آورد زیرا دشمن مشترک داریم.
وی ادامه داد: تکفیری ها جنگ همه جانبه ای علیه اسلام ناب آغاز کردهاند که ریشه آن به قدرت های استعماری بر می گردد.
نظر شما