به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، مجدی حسین از مبارزان سرشناس مصر و رئیس حزب الاستقلال این کشور در ادامه سلسله یادداشت خود با عنوان "بندگی آمریکا شرک معاصر" نوشت:
در حلقه گذشته اشکال و انواع شرک و کفر بیان شد که در واقع دست نوشته هایی بود که نویسنده فرصت بازبینی و ویرایش آنها را پیش از ورود به زندان نیافته بود. امروز به بیان اشکال دیگر شرک می پردازیم.
* بندگی شهوات و دنیا دوستی:
از جمله آیاتی که به این مساله اشاره می کند این سخن خداوند متعال است که می فرماید: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا»مريم 59 «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ»الحاثية 23 «الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ»ابراهيم 3.
البته پیروی از شهوت ها و دنیادوستی از ویژگی های کافران است و نوع مستقلی از کفر به شمار نمی رود اما همان طور که پیش تر گفته شد، اشکال مختلف کفر و شرک با هم تداخل دارند و قرآن کریم نیز بر زوایای مختلف آن تمرکز می کند. یکی از اسباب و اشکال کفر پیروی کامل از شهوت ها است که در فلسفه معاصر غربی نیز به آن اشاره شده و به عنوان مثال بنتام می گوید لذت ملاک و معیار حقیقت و درستی است و هر کاری که در آن لذتی برای انسان باشد همان درست و صحیح است.
برخی ملحدان نیز به این خاطر از دین بیزارند که مصرف مشروب و مواد مخدر و آزادی بی قید و بند جنسی را بر آنها حرام می کند و چنین افرادی در واقع هیچ دیدگاه فکری و فلسفی ندارند و اما در اروپا نیز از سخن گفتن درباره دین بیزارند در حالی که به عنوان نمونه فاحشه گری و همجنس بازی در آمستردام و کپنهاک قانونی است و همجنس بازی در هلند مجاز و قانونی است و در بلژیک نیز مصرف حشیش آزاد است و در بروکسل مشروبات الکلی در خودروهای توزیه نوشابه به فروش می رسد و در تمام اروپا برهنه شدن در خیابان ها آزاد است.
* بندگی خورشید و ماه:
«لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ»فصلت 37. قرآن کریم علاوه بر این به پرستش خورشید توسط ملکه سبا و قوم او اشاره می کند و و سه بار نیز به صابئین اشاره می کند و آنها چنان که مفسران ذکر کرده اند فرشتگان یا ستارگان را می پرستیده اند و بقایای آنها هنوز هم در عراق هستند و ما نیز می دانیم که مصریان قدیم در زمان آخناتون، خورشید (آتون) را پرستش می کرده اند.
پرستش ماه و خورشید در واقع زیر مجموعه پرستش طبیعت و و ظواهر آن می باشد که در آفریقا نیز به شکل پرستش برخی درختان یا گاو یا تمساح ظهور کرده است. پرستش گاو در آسیا نیز رایج است و البته در این نوشته فرصت بررسی و بیان تمام انواع شرک وجود ندارد. از سویی همان طور که می بینید این گونه های شرک در این روزگار خطری برای مسلمانان به شمار نمی آید. اما خطر اصلی و اساسی که در کمین دین مسلمانان نشسته طاغوت آمریکایی غربی یهودی است.
* سرسپردگی کافران و مشرکان موجب ارتداد است
در این میان برخی اعمال هستند که اگر مسلمانان بر آنها پافشاری داشته باشد و به آنها ادامه دهد و به توبه هم فکر نکند و علاوه بر آن خود و دیگران را این گونه توجیه کند که این راه درست است، موجب خروج او از دین می شوند. از بارزترین نمونه های این جنایت ها سرسپردگی کافران و مشرکان است. سرسپردگی یعنی دوستی و محبت و یاری و هم پیمانی. طبیعی است که این گناه در صورت اصرار موجب خروج از دین است چون معنا ندارد که انسانی مسلمان باشد و دوستان و یاران و هم پیمانان او از دشمنان خداوند باشند.
قرآن کریم نیز به جز در همین مورد و سه گناه دیگر از تعبیرات بیانگر خروج از دین و ارتداد استفاده نکرده است که به آها نیز خواهیم پراخت (ربا، تشریع همجنس بازی و فرار از میدان جنگ). و همین جا نقطه محوری بحث ما است که طبق آن پیروی آمریکا و دوستی و یاری او و هم پیمانی با او یک مساله عقیدتی است و نمی شود زیر چتر سیاست این گونه سرسپردگی را توجیه کرد؛ چرا که هیچ عمل سیاسی و هیچ فعالیت انسانی نمی تواند خروج از حکم قرآن را توجیه کند. اینجا سخن ما خطاب به مؤمنان است چرا که در غیر این صورت دیگر انزال کتاب چیست و چه معنایی دارد که بگوییم کتاب خدا بیانگر هویت مؤمن تا روز قیامت می باشد و اینکه قرآن کتابی برای تمامی عصور است زیرا آخرین کتاب آسمانی می باشد.
اضطرار 40 ساله در رابطه با آمریکا و اسرائیل؟!
اما مساله اضطرار و ضرورت را نیز پیش از این در بحث (احکام قرآن کریم در سرسپردگی کافران و مشرکان) بیان کرده ایم که بنا به اجماع فقها و مفسران مساله ای عارضی و محدود به زمان و مکان است و با برطرف شدن ضرورت حکم جواز آن نیز پایان می یابد(مانند زمان شکنجه) و در هیچ صورتی جایز نیست که این سرسپردگی 40 سال طول بکشد مانند وضعیت رابطه ما با آمریکا و اسراییل!! که در این باره به تفصیل سخن خواهیم گفت. اما اکنون به بیان مهم ترین نکات در این زمینه می پردازیم:
«لا يتخذ المؤمنون الكافرين أولياء من دون المؤمنين ومن يفعل ذلك فليس من الله في شيء» آل عمران 28.
عبارت "لیس من الله فی شیء" در آیه شریفه یعنی عدم ارتباط با خداوند و دین او و این تعبیر در مورد هیچ گناه دیگری استفاده نشده است. و واژه اولیاء نیز از مشتقات (ولیّ) و (الموالاة) است به معنای یاران و یاوران(تفسیر حسنین مخلوف).
«وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِير»ٍ البقرة 120.
معنای "اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم" در روزگار ما این است که اسراییل را به رسمیت بشناسی و با محاصره و تحریم لیبی و سوریه و عراق و ایران و سودان و افغانستان و سومالی و پاکستان و محاصر غزه موافقت کنی و دستورات و برنامه های اقتصادی آنها را نیز بپذیری... مهم همین است، آنها نمی خواهند ما را به معابد و کلیساهای خود بکشانند!! و اگر ما این کار را انجام دادیم، خداوند نیز ولایت و یاری خود را از ما برمی دارد و از ما اعلام برائت میکند و دیگر بنده و پیرو خدا نخواهیم بود و ما را به حال خود رها خواهد کرد.
نتیجه پیروی از آمریکا برای مصر و کشورهای عربی
در حال حاضر باید بگوییم از سال 1974 تاکنون نتیجه پیروی از آمریکا برای مصر و کشورهای عربی مشابه و پیرو آن بسیار بد بوده و باید بگوییم که خدا دیگر با ما نیست. ما به هشدارهای الهی بی اعتنایی کردیم و این گونه توجیه کردیم که این یک سیاست است گویی خداوند متعال نعوذبالله سیاست و ابعاد آن و رابطه میان دستورات خود و پیچیدگی های سیاست جهانی را نمی داند یا اینکه خداوند سبحان قرآن را برای امور شخصی نازل کرده نه برای اداره و ساماندهی جامعه!
«بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا. الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا» 138 – 139 النساء
این نیز نوعی دیگر از هشدار است. قرن کریم می فرماید کسانی که کافران را دوست خود می گیرند منافق هستند و همان طور که گفتیم اصطلاح نفاق در قرآن به معنای اظهار ایمان و پنهان کردن کفر می باشد و معنای نفاق این معنای شایع سیاسی و اخلاقی نیست و به همین خاطر است که منافقان در طبقه پایین و قعر جهنم هستند.
در همین سوره و چند آیه جلوتر آمده:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۚ أَتُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُبِينًا (144) إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا (145) إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا (146)النساء
اما هیچ یک از آنها تا کنون توبه نکرده نه مبارک و نه السیسی. البته منظور ما اشخاص نیست بلکه منظور ما نظام مبارک با تمام ارکان آن است که تا کنون نیز ادامه داد و حکومت می کند. منظور ما همچنین اخوان المسلمین است البته با توجه به اینکه به نظر ما اخوان از نظا مبارک بهتر است اما هر دو در این ورطه تا بنا گوش غرق شده اند و نمی خواهند به گذشته برگردند و خود را بازنگری کنند و ما تقریبا سه سال است که این را از آنها می خواهیم و پاسخی دریافت نکرده ایم. ما بر کسی تسلطی نداریم، ما فقرای درگاه خداوندیم که به رحمت او امیدوار و از عذاب او هراسانیم و قصد برتری جویی بر کسی ندارم اما تلاش می کنیم به وظیفه خود در تبیین احکام قرآن عمل کنیم و آماده هرگونه مناظره علنی با اخوان در برابر مردم هستیم.
سوره مائده نیز در این زمینه بسیار مهم است اما به ذکر آیات 51 تا 57 از آن بسنده می کنیم:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (51) فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ (52) وَيَقُولُ الَّذِينَ آَمَنُوا أَهَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِينَ (53) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (54) إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ (55) وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ (56) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» (57).
که این آیات شامل تهدید و هشدار در مورد پیروی و سرسپردگی یهود و نصارا است به گونه ای که چنین ویژگی هایی که موجب ارتداد می شود جز در مورد این گناه مورد استفاده قرار نگرفته است.
در این آیات همچنین شامل تعبیری هستیم که این روزها در رسانه ها و بر سر زبان مردم زیاد تکرار می شود: «فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ»!! یعنی بگذارید از آنها پیروی کنیم تا گرفتار سختی و مشکلات روزگار نشویم!! انور سادات و مبارک هنگام فروپاشی شوروی به اشتباه گمان کردند که پیروی از آمریکا و سرسپردگی او موجب نجات و به صلاح مصر است گویی آمریکا کشتی نوح است و ما جز پیروی از سرکرده کافران هیچ راه دیگری نداریم!
در آیه 54 نیز کسانی که با کافران هم پیمان می شوند و کسانی که از جهاد فرار می کنند مرتد شمرده شده اند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ».
بدین ترتیب شاهد این هستیم که اگر مؤمنان بر این رویه و عملکرد خود اصرار ورزند، تهدید های قرآن کریم نیز در مورد آنها شدت می گیرد و پس از عبارت «لیس من الله فی شیء» شاهد عباراتی همچون «منافقین» و «دخول النار» و «و من یتولهم منکم فانه منهم» و «مرتد» هستیم و این شدت یافتن تهدیدها هدفهمند و جهت دار است و ما نیز با همان ترتیب ذکر شده در قرآن به بیان آنها می پردازیم گرچه پیش از این نیز در بحث (الاسلام والحکم) نیز بیان کردیم که ما باید به حکمت الهی نهفته در ترتیب موجود در سوره ها و آیات قرآن پی ببریم.
سه گناه که پافشاری بر آن موجب ارتداد می شود
با وجود اینکه با پرداختن به این موارد از موضوع بحث خارج می شویم اما به خاطر ذکر و مشخص شدن این موارد در قرآن کریم و همچنین به خاطر استفاده خوانندگان مؤمن و محققان باید گفت که پس از سرسپردگی کافران و مشرکان، قرآن کریم پافشاری بر سه گناه دیگر را موجب ارتداد و کفر می داند.
1. تشریع لواط (همجنس بازی) زیرا این کار ایستادن در مقابل فطرت الهی است و عبارت تشریع در اینجا با دقت انتخاب شده به این معنا که منظور ما ارتکاب این گناه نیست بلکه ارتکاب همراه با اعتقاد به مشروعیت و حلیت آن می باشد و سحاق نیز همین حکم را دارد: «وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ (80) إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ ۚ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ (81) وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ ۖ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ (82) فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ» (83)الأعراف.
2. اصرار بر گناه ربا: «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ» البقرة (276)
البته این گناه به نحوی با موضوع بحث ما مرتبط است چرا که یهود و آمریکا در راس نظام بانکی ربوی قرار دارند و ما چگونه می توانیم از این اختاپوس خلاص شویم و در برابر آن تسلیم نشویم؟ البته اخوان و پارلمان اسلامگراها تلاش کردند با دو روش از این معضل فرار کنند: اول اینکه آن را نوعی اضطرار و ضرورت بدانند و حکم اکل میته و اضطرار را بر آن جاری کنند. دوم اینکه بگویند سود کم در حد یک یا دو درصد ربا نیست!!(سخن مرسی). وی در آن زمان خواستار به تاخیر انداختن بررسی این موضوع شد با این بهانه که این موضوع پیچیدگی هایی دارد و و با نظام بانکی محلی و جهانی تعارضاتی دارد و شریعت هم با تدریج اجرا می شود اما اخوان المسلمین هیچ جدولی را برای اجرای دین و حتی زکات تنظیم نکردند و به طور کلی آن را نادیده گرفتند. از امور مسخره روزگار این است که نظام سوم جولای مرکز زکات را تحت نظارت شیخ الازهر تاسیس کرد که نمی توان آن را تلاش جدی در این زمینه به شمار آورد به ویژه پس از پیوستن برخی افراد به مدیریت کشور که هیچ چیز از فقه اسلامی نمی دانستند.
اما همان طور که بیان شد از امور مسخره روزگار این بود که اسلامگراها به خاطر تمایل زیاد برای پرهیز و دوری از دردسر و بحران، یکی از ارکان دین را رها کردند آن هم امری که خود آنها در زمان معارضه و انقلاب به آن اهتمام داشتند!! به خاطر اهمیت موضوع امیدوارم فرصت نوشتن مطلبی درباره ربا و پیچیدگی های معاصر آن را پیدا کنم و اینکه چگونه سختی و دشواری این کار نمی تواند توجیهی برای تعطیل احکام خداوند باشد.
3. فرار از میدان جنگ: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ (15) وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَىٰ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ» (16)الأنفال
بدین ترتیب 14 نوع از انواع شرک را بر شمردیم و باز هم بر تداخل میان این انواع تاکید می کنیم و در واقع تمام اینها حول یک جوهر می چرخد که همان پرستش و بندگی و سرسپردگی غیر خداوند و رها کردن توحید و یا انکار اصل وجود خداوند می باشد گرچه قرآن کریم مورد اخیر را به صراحت بیان نکرده زیرا به ندرت کسی به چنین باوری می رسد و افراد کمی چنین باوری دارند و با این حال هم به خدایان دیگری مانند طبیعت و قوانین آن و یا مقدس دانستن مارکس و لنین معتقد می شوند. و در واقع باید گفت تقریبا تمام ملحدان قائل به وجود قدرتی مرکزی و مرموز هستند که هستی را اداره می کند اما نیازی به اندیشیدن در این موضوع نیست!! و اعتقاد غالب در میان ملحدان همان طور که قرآن کریم بیان کرده همان تفکر شرک است: «وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ۖ فَأَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ» ﴿٦١﴾العنكبوت
بندگی آمریکا یا شریک ساختن او در پادشاهی خداوند ما را بر آن داشت که این نوع بندگی را تحت عنوان بندگی طاغوت و سرسپردگی کافران و مشرکان مورد بحث قرار دهیم و در صدد شرح ابعاد این دین معاصر به نام بندگی آمریکا برآییم اما متاسفانه گروه هایی از حاکمان و نخبگان چنین نظری ندارند.
