به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، سلسله بحث های مجدی حسین رهبر حزب الاستقلال مصر با عنوان "بندگی آمریکا شرک معاصر" را ادامه داده و این بخش را در چهارچوب عقیده معروف عدم توانایی مقاومت در برابر آمریکا تقدیم می کنیم. این بخش از بحث به جریان وابستگی تسلیحاتی ارتش مصر به آمریکا اختصاص دارد؛ عاملی که موجب شد تا امنیت ملی مصر در معرض توفان ملت قرار گیرد.
وابستگی تسلیحاتی
لا حول و لا قوة الا بأمریکا... کار خود را به آمریکا می سپاریم.. مهم ترین امور خود را به آمریکا می سپاریم.. جان و خون خود را به آمریکا می سپاریم.. امنیت خود را به آمریکا می سپاریم.. به جای خداوند بر آمریکا توکل می کنیم.. با این توجیه که خداوند به ما دستور داده به صورت ظالمان چنگ نزنیم، اما چگونه است که سلاح رایگان از آنها می گیریم. ما مستقیما نافرمانی خدا را می کنیم؛ چرا که در قرآن کریم خداوند می فرماید: (إنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ)(ممتحنه، 9). حتی در حمله آمریکا به افغانستان و اشغال آن در سال 2001 میلادی،آمریکا در خط مقدم این جنگ نبود و همیشه در خط دوم قرار داشت (وظاهروا علی إخراجکم) به این معنا است که آمریکا مساله حمایت از رژیم اسراییل را از انگلیس و فرانسه به ارث برد به ویژه پس از دهه شصت قرن بیستم.
(وظاهروا علی إخراجکم) به معنای پشتیبانی و حمایت های مادی از کسانی است که مسلمانان را از سرزمین خود بیرون ساختند، یعنی حمایت از اسراییل. ما در این زمینه با محکمات قرآنی روبرو هستیم که مفسران قرآن در معنای آن اختلافی ندارند.
مساله وابستگی هفتاد درصدی ارتش مصر به تسلیحات آمریکایی مانند این است که صاحب خانه ای که خانه، زمین و دارایی های او در معرض تهدید راهزنان و همسایگان مخالف و دشمنان قرار دارد، بیاید و با همین دزدان و دشمنان قرارداد ببندد که از خانه، مزرعه و خانواده او حمایت کنند. در زندگی عادی ما به چنین شخصی احمق، نادان، ابله و بی غیرت یا بی اراده می گوییم به ویژه در صورتی که این گروه یا شرکت امنیتی در مقابل کار خود پولی هم دریافت نکند که در این صورت حتما بنا دارد از راه دیگری سود خود را به دست آورد؛ چرا که اینها قدّیس نبوده و برای خدا هم که کار نمی کنند، لذا شاید بخواهند از راه تسلط بر محصولات مزرعه سودی به دست بیاورند یا به دختران صاحب خانه تعرضی کنند و تردیدی نیست که هدف آنها این است که این مزرعه و تمام صاحبان آن ملک آنها شده و تحت اختیار آنها قرار گیرند حتی اگر در ظاهر همان صاحب مزرعه مالک قانونی آن به حساب بیاید که در عمل تاثیری ندارد. سؤال ما این است که چرا صاحب خانه چنین کاری انجام داد؟! آیا اسلحه روی سر او گذاشته بودند؟ آیا وعده های فریبنده ای به او داده بودند که احتمال می داد سود زیادی از این رابطه گناه آلود به دست بیاورد؟ یا شاید به رئیس این دزدان بدهکار بود و می خواست این گونه بدهی خود را پرداخت کند؟
تمام این اتفاقات میان ما و آمریکا رخ داده و من نیروهای مسلح را سرزنش نمی کنم، بلکه رهبران سیاسی تصمیم گیرنده را مقصر می دانم؛ پس. کسانی که تصور می کنند قرار است با این روش های فاسد، افق های جدیدی پیش روی مصر باز شود، سخت در اشتباهند و چیزی از سیاست و دین نمی فهمند. در واقع مصر با وابستگی هفتاد درصدی تسلیحاتی خود به آمریکا در تمام زمینه ها خوار شد، اما پرسش ما این است چه کسی این وضع را به وجود آورد و آن را به یک واقعیت مقدس و ابدی تبدیل کرد؟ این غفلت، نادانی و انتخاب بد حاکمان مصر بود که در نهایت منجر به این خیانت شد.
همان طور که بیان شد، آمریکا هم پیمان استراتژیک اسراییل است و امکان ندارد سلاحی به مصر بدهد که هم ردیف سلاح های اسراییل باشد، چه رسد به سلاح های برتر از اسراییل! این واقعیتی است که حتی کودکان هم می توانند به آن برسند و نیازی به فهم استراتژیک و کارشناس نظامی ندارد، ما نیز تحلیل های نظامی زیادی درباره مضرات وابستگی تسلیحاتی نیروهای مسلح منتشر کرده ایم و از این رو فکر نمی کنم این مساله نیاز به بحث زیادی داشته باشد؛ چرا که این مساله به اراده و عزم و تصمیم و ایمان انسان ها مربوط می شود.
سخن ما در اینجا این است که کشوری مانند مصر و شرایط ویژه او در مواجهه احتمالی با اسراییل باید به فکر بومی سازی تسلیحات خود باشد و به مساله واردات سلاح به صورت امری موقت نگاه کند، اما از رفتار مصر این گونه به نظر می رسد که جنگ با اسراییل حتی به ذهن آنها نیز خطور نکرده و به این باور رسیده اند که دوستی آنها با آمریکا و اسراییل جاودانه خواهد بود. علاوه بر این کشورهای زیادی مانند فرانسه، انگلیس، سوئد، سویس و یا ایتالیا هستند که با آمریکا روابط دوستانه ای دارند، اما در صنایع جنگی و تسلیحاتی خود مستقل هستند.
ما باید باور کنیم که آمریکا کشوری نیست که 70% سلاح مورد نیاز ما را به صورت رایگان در اختیار ما قرار دهد و بعد هم ما را به حال خود رها کند، بلکه تا جایی که بتواند همه چیز را به ویژه در زمینه صنایع، زیر نظر دارد؛ چرا که صنایع نمی تواند سرّی و مخفیانه باشد.
من اطمینان دارم که مصر مغزهای متفکر و خلاقی در زمینه تولید و تحقیقات فضایی، موشکی، هواپیمایی و اسلحه سازی در داخل و خارج دارد، اما هر گونه تلاش جدی مصر در این زمینه با چراغ قرمز آمریکا روبرو می شود. به عنوان مثال زمانی پس از آنکه حماس و حزب الله هواپیمای بدون سرنشین ساختند، برخی نیروهای ملی متعهد در نیروهای مسلح مصر نیز به دنبال ساخت و تولید هواپیمای بدون سرنشین بودند و گفتگوهایی نیز با برخی کشورها صورت گرفت و جوانب کار بررسی شد و با جنوب آفریقا نیز توافق هایی در این زمینه صورت پذیرفت، اما پیش از آغاز اجرایی شدن این طرح، چراغ قرمز آمریکایی ها روشن شد و پروژه بدون هیچ دلیلی متوقف گردید.
در ادامه این بحث به نظر می رسد ذکر چند نکته ضروری است:
اعتماد کلی بر کمک های نظامی آمریکا برای تامین نیازهای تسلیحاتی مصر به معنای سلطه کامل آمریکا بر ارتش مصر است، زیرا سلاح جدید معمولی نیست که آن را بگیری و همه چیز تمام شود. سلاح مجانی آمریکا به این معنا است که ما در حفظ و نگهداری این سلاح ها به آمریکا وابسته باشیم و نیازمند دوره های آموزشی برای استفاده از این سلاح ها در خاک مصر یا آمریکا بوده و بعد از آن هم سلاح هایی که عمر آنها تمام شده تعویض شوند و سلاح های پیشرفته جایگزین گردد، بدین ترتیب ارتش مصر مانند کودک ناتوانی است که در تامین سلاح خود ناتوان بوده و به کمک آمریکا نیاز خواهد داشت.
تجارت سلاح و تباهی ارتش
بدین ترتیب وابستگی نظامی مصر به آمریکا منجر به فساد ارتش مصر شد و همین نیز هدف آنها بود. آمریکا و اسراییل در واقع با این کار خود امنیت اسراییل را با بهایی اندک معادل 1.3 میلیارد دلار در سال خریدند و در مقابل، امنیت اسراییل را تا کنون به مدت چهل سال تامین کرده اند. اکنون اسراییلی ها چهل سال است که با شکم های پر و خیال آسوده از مصر می خوابند و نیروهای قابل توجهی نیز در مرز با مصر ندارند، این در حالی است که اسرائیلی هاه به صورت شبانه روزی از مرزهای خود با لبنان و غزه محافظت می کنند.
نکته دیگر در این زمینه نیز این است که آمریکا این مبلغ را به ارتش مصر تحویل نمی دهد، بلکه آن را به کارخانجات اسلحه سازی آمریکا می دهد تا سلاح مورد توافق را به مصر صادر کنند و این کارخانه ها نیز سلاح مورد نظر را با قیمت های بسیار گران محاسبه می کردند و ارتش مصر هم نمی توانست در این زمینه چانه زنی کند چون همه چیز مجانی بود. این روند در نهایت به سود کارخانه های اسلحه سازی تمام می شد و از سوی دیگر باعث کاهش تدریجی سلاح صادر شده به مصر می گردد. یک کارشناس مصری در این زمینه می گوید قیمت واقعی سلاح های آمریکایی وارد شده بیش از 500 میلیون دلار نیست.
سلاح سلطه و زور
یکی از سلاح های مورد استفاده آمریکا و غرب در به زانو درآوردن و کنترل حاکمان کشورهای اسلامی، استفاده از ویدئوهای خصوصی و اسرار شخصی آنها برای کنترل و در اختیار گرفتن این شخصیت ها می باشد. سلاحی که استفاده از آن توسط غرب و اسرائیل معروف است و فقط منحصر به ویدئو نیست، گاهی تصاویر و صداهای ضبط شده نیز به عنوان سلاحی برای فشار بر افراد مورد استفاده قرار می گیرد. این سلاح شبیه بمب هسته ای است، چون بیشتر جهت تهدید استفاده می شود و معمولا از آن استفاده نمی شود. کافی است آنها با شخصی تماس بگیرند و به او بگویند فلان اطلاعات را از او در اختیار دارند تا او تمام خواسته های طرف مقابل را بپذیرد و خیلی کم اتفاق می افتد که انسان شجاعی پیدا شود و بگوید هر کاری می خواهید انجام دهید، زیرا این اشخاص در واقع مجاهدانی نیستند که مرتکب اشتباهی شده باشند. این سلاح توسط غربی ها علیه رؤسای جمهور، رهبران نظامی و شخصیت های مهم کشورها مورد استفاده واقع می شود و شاهد برخی نمونه ها در کشورهای اسلامی بوده ایم:
1. در آغاز جنگ به اصطلاح آزادسازی کویت ملک فهد در مورد حضور نیروهای آمریکای در عربستان تردید داشت و نگران توطئه آمریکا برای اشغال عراق بود و به راه حل مسالمت آمیز امیدوار بود، اما بوش پدر به او تماس گرفت و از حرکت نیروی دریایی آمریکا به سمت عربستان خبر داد و گفت پیش قراولان این نیروها نیز به زودی از طریق هوا خواهند رسید و هنگامی که با تردید و تعلل ملک فهد روبرو شد، از آنجا که این مساله برای آمریکا سرنوشت ساز بود، از این سلاح علیه ملک فهد استفاده شد و مجله تایم آمریکا در آن زمان با تصویر ملک فهد روی جلد منتشر شد و در مجله از ماجراجویی های دوران جوانی ملک فهد در بیروت و زنان و مشروب های الکلی مورد علاقه وی اسراری را برملا کرد و پس از آن جرج بوش پدر دیگر با مخالفت ملک فهد روبرو نشد.
2. هرگونه اختلاف آمریکا با مبارک منجر به درج موضوع های توهین آمیز به وی در روزنامه های آمریکا می شد. در یکی از این ماجراها که ما موضوع اختلاس مبارک از راه تجارت سلاح را از این روزنامه ها ترجمه کردیم، همکار ما به نام عبدالستار ابوحسین در روزنامه الشعب در دادگاه نظامی به یک سال زندان محکوم شد و پس از آن شش ماه به او تخفیف داده شد. در آینده درباره استفاده از این سلاح علیه مبارک در انقلاب 2011 سخن خواهیم گفت.
من ادعا نمی کنم که اطلاعات تفصیلی درباره ارتباطات میان فرماندهای ارتش مصر و آمریکا دارم، اما در این زمینه اطلاعاتی موثق اما بدون نام دارم. روابط میان نظامیان مصر و آمریکا به خاطر اهمیت استراتژیک مصر بسیار زیاد است و دیدارها و روابطی که منتشر می شود، بسیار اندک و ناچیز می باشد. پس از انقلاب 2011 میلادی مصر یکی از روزنامه نگاران مرتبط با دستگاه اطلاعاتی به من گفت که ارتش نظام مبارک هنوز بر کشور حاکم است و در نتیجه روابط با آمریکا نیز تغییری نکرده است و دیدارهای میان فرماندهان نظامی مصر و آمریکا بسیار زیاد است و در قاهره و واشنگتن اتفاق می افتد.
این ارتباط ها در زمینه هماهنگی های سیاسی و نظامی میان دو ارتش و برگزاری دوره های آموزشی می شود و افسران مصری برای گذراندن این دوره ها به مدت 6 ماه تا یک سال به آمریکا می روند و این دوره ها به فراگیری سبک زندگی آمریکا و سرسپردگی آمریکا نیز منتهی می شود. اوضاع مبارک نیز نمونه ای بارز در این زمینه است که در ابتدا سرسپرده شوروی بود و پس از آن سرسپرده آمریکا و اسراییل شد. افسران عالی رتبه ارتش درباره این دوره ها به من گفته بودند کسانی که به این دوره ها اعزام می شوند در معرض خطرات بزرگی قرار دارند و در روزهای تعطیل شنبه و یکشنبه این افسران به خلوت نشینی ها و مجالس عیش و نوش دعوت می شوند و برخی از این افسران مقاومت می کنند، اما بیشتر آنها توانایی مقاومت ندارند و تن کارهای مفسده انگیز با زنان می دهند و تمام این صحنه ها توسط آمریکایی ها ثبت و ضبط می شود تا بعدها علیه همین افراد مورد استفاده قرار گیرد.
مردم این سؤال را زیاد می پرسند که چرا حاکمان ما به آمریکا "نه" نمی گویند؟ مگر آمریکا چه کاری می تواند انجام دهد؟ این فیلم ها و اسناد یکی از سلاح هایی است که آنها را وادار به سرسپردگی آمریکا می کند، چون این حاکمان از روزی که اعضای بدن آنها علیه آنها شهادت می دهند هراسی ندارند «حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» (فصلت، 20و21). آنها از روز قیامت هراسی ندارند، بلکه از چنین روزی در دنیا می ترسند که آمریکا بخواهد آنها را رسوا کند. آنها در این زمینه حساسیت انسانی ندارند، بلکه از این می ترسند که از بهشت قدرت نظامی یا غیر نظامی بیرون رانده شوند.
در این زمینه رسوایی جنسی منتشر شده در مورد ابوغزاله را به یاد داریم که موجب برکناری وی از وزارت دفاع شد و دستگاه های مصری و آمریکایی هماهنگی آشکاری برای رهایی از ابوغزاله قوی انجام دادند چون آمریکا اشخاص ضعیف را دوست دارد.
پس می توان نتیجه گرفت که ترس از آمریکا در میان مسؤولان نظامی و دیپلمات مصری از ترس از خداوند مهم تر است و در نتیجه این افراد به جای خداوند عزوجل از آمریکا پیروی می کنند و بدین ترتیب آمریکا پروردگار آنها می باشد.
نتیجه وابستگی تسلیحاتی به آمریکا
در اینجا بار دیگر تاکید می کنیم که وابستگی تسلیحاتی به آمریکا منجر به تمام این مصیبت ها، عدم استقلال و از بین رفتن هیبت و کرامت کشور می شود و بدتر از همه منجر به نافرمانی خداوند می گردد. متن قرآن و سنت به روشنی و صراحت تمام این وابستگی را نفی می کند و اجازه نمی دهد که با این همه سرسپردگی به غیر خداوند باز هم خود را مسلمان بنامیم.
قرآن کریم به ما می گوید که باید در زمینه تسلیحاتی خودکفا باشیم. در تاریخ هم آمده که رسول خدا(ص) گروهی را برای یادگیری ساختن منجنیق به اردن فرستاد، اما منجنیق را وارد نکرد، بلکه تکنولوژی آن را فراگرفت و مسلمانان آن را به دست خود ساختند.
«وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآَخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ» (الأنفال 60)
مصر از دهه شصت به دنبال صنایع جنگی بود و همچنان نیز آمادگی و توانایی این کار را دارد، اما این اتفاق به شکل بزرگ در ایران، پاکستان، هند، چین، کره شمالی و ترکیه رخ داد.
واقعیت این است که ما تا زمانی که از لحاظ تسلیحات به دیگران وابسته باشیم، نمی توانیم یک کشور اسلامی با مرجعیت اسلام یا حتی یک کشور مستقل داشته باشیم، زیرا سلاح کالایی سیاسی است و دشمن می تواند صادرات آن را در هر زمان و به هر دلیلی متوقف کرده و ما را تحت فشار قرار دهد.
نکته عجیب در این زمینه این است که دشمن صهیونیستی به این قانون قرآنی خودکفایی در زمینه تسلیحات عمل می کند و با وجود داشتن روابط استراتژیک با آمریکا شاهد این هستیم که صنایع نظامی اسرائیل مهم ترین بخش صنایع این رژیم بوده و حتی صادرات سلاح نیز دارد.