سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»به مناسبت ولادت با سعادت امام حسن عسکری (ع) عوامل نگرانی حاکمان جورعباسی و راه بردهای علمی، فرهنگی، سیاسی ومعرفتی امام عسکری (ع) را تبیین می کند .
حاکمان جورعباسی از چند جهت در مورد امام نگراني داشته و حساس بودند:
1ـ گسترش شيعه : جمعيت شيعيان در آن عصر به خصوص در عراق بسيار بود، آنان نگران بودند كه آنها قدرت را به دست گيرند و با زعامت و رهبري امام حسن عسكري عليه السلام تاج و تخت عباسيان را واژگون نمايند
2ـ پذيرش رهبری امام از سوی شيعيان : از سوي ديگر بايد به اين مسئله مهم نيز توجه داشت كه شيعيان توجه خاصي به امام حسن عسكري عليه السلام داشتند و اموال بسياري به مجضرش ميرساندند، تا آنجا كه به عنوان مثال، آن حضرت صد هزار دينار (يعني صد هزار مثقال طلا) به يكي از نمايندگان مورد اطمينان خود به نام عليبن جعفر همّاني داد تا بين مستمندان و شيعيان در مراسم حج تقسيم كنند، بار ديگر صد هزار دينار براي او فرستاد، بار سوم سي هزار دينار براي او حواله كرد.[1]
3 – تدابیر سياسی امام عليه السلام : جهت گیری های سياسي اما حسن عسكري عليه السلام نامه و پيكهاي او، فعاليت شاگردان و نمايندگان او، حوزه علميه طاغوت برانداز او، گفتار سازنده و حركتبخش او و ... همه و همه نشان ميداد كه او نه تنها تسليم دستگاه طاغوتي بنيعباس نيست، بلكه زمينه سازي فرهنگي و سياسي عميق و گستردهاي بر ضد آن دستگاه ميكند.
4 ـ بقية الله الاعظم عجل الله تعالي فرجه الشريف فرزند امام حسن عسکری عليه السلام : طبق روايات متعدد و متواتر، همه مسلمانان ميدانستند كه قائم آل محمد صلي الله عليه و آله حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ظهور ميكند و واژگوني تاج و تخت شاهان و سلاطين جور در سراسر جهان به دست اوست، از طرفي دريافته بودند كه اين مصلح جهاني فرزند امام حسن عسكري عليه السلام است، لذا در مورد آن حضرت، بسيار حساس بودند و احساس خطر ميكردند و بر همين اساس حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از هنگام ولادت (در سال 255) حتي در عصر پدر (تا سال 260 يعني 5 سال) جز از ياران بسيار مخصوص، مخفي بود.
مرحوم محدث قمي در اينباره مينويسد: سه نفر از خلفاي بني عباس خواستند امام حسن عسكري عليه السلام را بكشند زيرا به آنها خبر رسيده بود كه حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در صلب اوست، آنها آن حضرت را چندين بار زنداني نمودند.[2]
و نيز روايت شده امام حسن عسكري عليه السلام هنگام ولادت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف فرمود: ظالمان پنداشتند كه مرا ميكشند تا نسل مرا قطع نمايند، آنها قدرت خداوند قادر را چگونه ديدهاند.[3]
اين عوامل و نظير آن، علتی بود تا بنيعباس سخت ترين فشار و اختناق و سانسور را بر امام حسن عسكري عليه السلام و يارانش تحمیل نمایند؛ امام حسن عسكري عليه السلام در راستای امامت وانجام وظایف الهی تدابیر ی از خود ابداع وبکار بست تا حفظ ياران خود را تضمین کرد ، تا آنجا كه عثمان بن سعيد عمري يار مخصوص آن حضرت و اولين نائب خاص امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ،زير پوشش روغن فروش مطالب را محرمانه از امام حسن عسكري عليه السلام به شيعيان و به عكس گزارش ميداد، از اين رو به او سمّان (روغن فروش) ميگفتند[4].
*الگو گیری از راهبردهای حضرت :
1ـ تشكيل حوزة علميه و كوششهاي علمي و انقلاب فرهنگي؛
2 ـ ايجاد شبكه ارتباطي با شيعيان توسط پيكها و نامهها و تعيين نمايندگان و تلاشهاي آنها و ارتباط با آنها؛
3 ـ تلاشهاي سري و محرمانه سياسي بدون وقفه وانجام وظایف امامت .
4 ـ حمایت مالي شيعيان از امام و حمايت مالي آن حضرت از مستضعفان، براي حفط كيان تشيع؛
5 ـ تقويت و توجيه سياسي رجال و عناصر مهم شيعه و روحيه دادن به آنها و سفارش آنها به مقاومت و استقامت در برابر ستمگران؛
6ـ استفاده گسترده از آگاهيهاي غيبي و قدرتهاي ملكوتي و معنوي؛ درتدبیر امور
7 ـ آماده سازي شيعيان براي دوران غيبت[5].
*راهبردهای علمی تاسیسی ونوآوری های کاربردی :
1ـ احاديث: نزديك 400 حديث در موضوعات مختلف در مجموعه ي فرهنگ جامع سخنان امام عسگري عليه السلام جمع آوري شده از جمله درباره ي توحيد، نبوت، تفسير در ابواب فقهي مثل طهارت، روزه، اجاره، وقف، امر به معروف و در اخلاق و ادعيه.در همه ی اینها نوآوری های علمی دقیق وآداب فردی واجتماعی اثرگذار وجود دارد.
2ـ نامه ها : نامه هايي كه به وكلا و يارانش درباره ي موضوعات مختلف كلامي و فقهي و ... نوشته است.
3ـ كلمات قصار: كه سرشار از حكمت هاي الهي است نظير «التواضع نعمة لايُحسد عليها تواضع نعمتي است كه هيچ كس بر آن حسودي نمي كند» .
4ـ راه گشایی در تفسيردرست قرآن : تفسيري كه به امام حسن عسگري عليه السلام منسوب است كه امام عليه السلام تفسيری نوشته و يا گفته بودند و شاگردانش آن را نوشته بود ولی کتابی که امروزه به عنوان تفسيرامام حسن عسکری عليه السلام وجود دارد ، نسبت دادنش به امام چندان روشن نيست.
5ـ پاسخ به شبهات مختلف : علاوه بر نامه هايی که برای شيعيان و در جواب سوالات شان می داد ، نامه هايي به وكلا و شاگردان و نمايندگان خود كه از آن حضرت درباره ي مسائل مختلف پرسيده اند ،نيز می نوشتند كه اين آثار در كتاب مكاتيب الائمه مرحوم آيت الله احمدي ميانجي جمع آوري شده و دارالحديث چاپ كرده است.
راهبرد معرفی امام بعد از خود در شرایط سخت :
شناساندن امام بعد از خود به مردم دراین شرایط بسیار سخت بود ؛ با توجه به پیشگویی های پیامبر (ص) وائمه درباره آن حضرت مراقبت دائم از خانه حضرت وجود داشت ؛ جان امام درخطر کامل قرار داشت ؛به همین جهت ولادت امام زمان عليه السّلام بسیار پنهانی بود به نا بر نقل اكثر مورّخين مُعتبر و و محدّثين شيعه و غير شيعه نيمه شعبان سال 255 هـ . ق. ميباشد،[6] سال شهادت امام حسن عسگري ـ عليه السّلام ـ سال 260 هـ .ق. ميباشد.[7] بنابر تصريح علماي بزرگ اماميّه مانند؛ شيخ مفيد، آن حضرت در سال شهادت پدر بزرگوارش پنج ساله بود[8]
اين قول مشهور و دقيق بين علماي شيعه و تمام شيعيان است، بنابراين امام دوازدهم عليه السّلام پنج سال در كنار پدر بزرگوارش و در ساية پدر مهربانش زندگي نموده است و زندگي و حتي تولد حضرتش به نوعي در خفاء و پنهاني بوده است، علّت اختفاء مربوط به اوضاع سياسي و اجتماعي معاصر امام عسکری عليه السّلام و حتي ائمة پيش از او بوده است به لحاظ امنيت جاني چنانكه ولادت برخي از انبياي الهي در خفا و استتار بوده است.[9]
شرايط سياسي حاكم بر عصر امام عليه السّلام به علت تدابيـر سخت نظامي خلفاي عباسي كه دشمن سرسخت ائمّه عليهم السلام بودهاند اقتضاء مينمود، كه شيعيان در تقيّة كامل و اختفاء فعّاليتهاي مذهبي خود را انجام دهند و ارتباط با ائمه عليهم السلام براي شيعيان بسيار سخت انجام ميگرفت، تنها وكلاي شيعه در اين دوره با زحمات زياد امكان ارتباط با ائمه عليهم السلام را داشتند، مخصوصاً دوره امام عسکري عليه السّلام سختترين دوران سياسي و اجتماعي براي شيعه محسوب ميشود.
با توجّه به اينكه در مدّت پنج سال امام عسگري عليه السّلام با خواص از شيعيان ارتباط مستمر داشت يا از طريق وكلاي مخصوص در نواحي مختلف سرزمين اسلامي يا ارتباط مستقيم كه در اين فرصتها امام عليه السلام سعي مينمود جانشين خود را به شيعيان معرفي كند و آنها را از سر درگمي نجات دهد همان طوري كه ائمه عليهم السلام قبل از او علاوه بر تصريح پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله بنام ائمه عليهم السلام ، شخصاً و عيناً او را به شيعيان معرفي ميكردهاند تا هيچ كس به دروغ مدّعي مقام امامت نشود كه منجر به انحراف شيعه از مسير حق گردد، لذا در سيره تمام ائمه عليهم السلام ما ميبينيم كه آنها علاوه بر معرفي جانشين خود از آخرين امام معصوم نيز با القاب و اسم خاص آن حضرت به تصريح سخن گفتهاند و او را به مردم با علائم مخصوص و منحصر بهفرد معرفي نمودهاند.
با اين اهتمام به مقام امامت، امام عسگري عليه السّلام هم خبر از ولادت و غيبت فرزندش داده و او را شخصاً از دوران نوزادي و تولّد، با طرق مختلف از جمله فرستادن «عقيقه»،[10] (قرباني كردن گوسفندي بعد از تولد نوازد) به تمام شيعيان از ولادت آن حضرت خبر داده و او را به بزرگان شيعه نشان داده و در زمان خود شناساندهاند، تا حجّت بر آنها تمام شده است.
* افرادی كه بـه حضورحضرت صاحب الامر (عج ) در زمان پدر بزرگوارش مشرّف شدهاند
1. محمد بن عثمان العمروي همراه چهل نفر از شيعيان آن حضرت را در كودكي ديدهاند كه امام عسگري عليه السّلام به آنها فرموده است: «هذا امامكم من بعدي و خليفة عليكم اطيعوه ؛[11] يعني اين كودك بعد از من خليفه و امام شماست و از او اطاعت كنيد.»
2. كلخي به نقل از ابو هارون كه از شيعيان بوده است، نقل ميكند كه: صاحب الزمان عليه السّلام را ديدم صورتش مانند ماه شب چهاردهم نور ميداد.[12]
3. يعقوب بن منقوش هم به نقل از شيخ صدوق (ره) در كمال الدين، از جمله كساني است كه حضرت را ديده است.[13]
شيخ صدوق از بزرگان شيعه است كه كتابهاي با ارزش را در علوم مختلف از خود برجاي گذاشته است كه داراي اعتبار ويژهاي در پيش فُقهاي شيعه هستند از جمله كتابهاي بسيار معتبر او كتاب «كمال الدين و اتمام النعمة» است كه آن را درباره امام عصر عليه السّلام نگاشته و تفصيلاً مباحث مختلفي را حول محور مهدويت طرح نموده و تمام شبهات وارده بر اين جريان را در آن جواب داده است كه بسيار قابل توجّه و مناسب است و از جهاتي، از جمله نزديكي دوران حيات شيخ صدوق به دوران غيبت صغري از نقاط قوت اين كتاب است و ممتاز بودن و برخورداري نويسنده از فضائل نفساني از موارد ديگر امتيازات اين كتاب شريف است كه قابل توجّه ميباشد. در حقيقت اين كتاب جواب شبهاتي است كه درباره مسئلة مهدويت و وجود امام عصر (عجل الله تعالی فرجه ) در عصر صدوق بر شيعه وارد شده و صدوق (ره) قاطعانه به آنها پاسخ مستند و مستدل داده است.
از جمله كتاب هاي معتبر شيعه كه به اين مسئله «رويت امام در حيات پدرش» پرداخته، كتاب ارشاد شيخ مفيد است (336-413)، به نقل از ارشاد محمد بن اسماعيل بن موسي بن جعفر عليه السّلام كه از نوادگان امام هفتم بود در عراق امام زمان (عجل الله تعالی فرجه ) را در كودكي و در حيات پدرش ديده است.
حمزة بن موسي بن جعفر عليه السّلام از حكيمه خاتون عمة امام عسکري عليه السّلام كه از جمله روايات بسيار معتبر است، نقل می کند که حکيمه او را در حيات پدرش ديده است، اين روايت كه حكيمه خاتون حضرت را ديده است در بسياري از كتابهاي مربوط به موضوع مهدويت به تكرار آمده است كه حتّي شب ولادت حضرت صاحب الزمان عليه السّلام آن بانوي مكرّم در خانة امام عسگري عليه السّلام حاضر بوده و افطار را در كنار برادرزادهاش بوده و شاهد ولادت آن حضرت بوده است.[14] و او را مكرراً ديده و چشمانش با ديدارش روشن گرديده است .
* سه گروه که حضرت بقیه الله را ديدهاند :
1. اهل بيت آن حضرت: مانند حكميه خاتون عمة امام عسکري عليه السّلام و خادمان خانة امام عسگري عليه السّلام در رديف اولين كساني بودهاند كه امام را زيارت كردهاند :
الف) ظريف (ابونصر) خادم دودمان امام عسکري عليه السّلام[15]
ب) ابوسعيد غانم خادم ديگر امام عسکري عليه السّلام نقل كرده است كه امام زمان ـ عليه السّلام ـ در گهواره بود كه به محضرش شرف ياب شدم . . . به من فرمود: «انا خاتم الاوصياء و بي يدفع الله عن اهلي و شيعتي».[16]
ج ) نسيم خادم حضرت گويد : وارد شدم به حضور امام زمان ـ عليه السّلام ـ بعد از اينكه ده شب از ولادتش ميگذشت، در اين حال عطسه نمودم به من فرمود: «يرحمك الله. . . . فقال : الا ابشرك في العطاس، هو امان من الموت ثلاتة ايام».[17]
2. نواب حضرت : گروه دوم كه از ديدار امام(عجل الله تعالی فرجه ) در حيات پدرش مسرور شدهاند از نواب حضرتش بودند، عثمان بن سعيد عمروي چنانكه قبلاً نيز گفته شد.
3. اصحاب و شيعيان خاص : گروه سوم از زيارت كنندگان حضرت در عهد امام عسگري عليه السّلام ، اصحاب خاص و شيعيان نامدار حضرت بودهاند كه به برخي از آنها اشاره كرديم و بسياري از بزرگان شيعه از جمله علماي شهر قم و شيعيان خاص امام عسگري عليه السّلام به زيارت حضرت صاحب الزمان عليه السّلام در زمان حيات پدرشان رسيدهاند.
4. گروهی از علمای شیعه ومراجع وعارفان بی نام در غیبت کبری به زیارت حضرت مشرف شده اند ولو حضرت را در آن حال نشناخته اند اما حس حضور در محضر نور به اندازه ای شعف انگیز بوده که اشراق نور حضرت وجودشان را گرفته است ؛ دربرخی از آثار ذکر شده که بزرگانی از مراجع به قطع ویقین مشرف به حضورش بوده اند .
*تنها فرزند امام عسکری (ع)
برخي از نويسندگان چند فرزند براي امام حسن عسکري عليه السّلام ذکر کرده اند از جمله اين فرزندان «محمد، موسي، فاطمه، عايشه، حسين و...»[18] اما به يقين اين اقوال صحيح نیست.
دلايلي که ثابت مي کند امام حسن عسکري فرزندي غير از بقيه الله الاعظم ارواحنافداه نداشت .
1 - اتفاق علماي شيعه : علماي شيعه تنها فرزند امام حسن عسکري عليه السّلام را حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه ) مي دانند و فرزندديگري را ذکر نکرده اند. در اين رابطه شيخ مفيد که کتابش از اعتبار خاصي برخوردار است، مي نويسد: امام بعد از امام حسن عسکري عليه السّلام فرزندش بود که هم نام و هم کنيه رسول خدا صلّي الله عليه و آله بود و امام حسن عليه السّلام به جز او فرزندي نداشت نه ظاهراً و نه باطناً ؛ مادر اين فرزند کنيزي به نام نرجس بوده است.[19]
کليني در کافي مي نويسد: فرزندي براي امام حسن عسکري عليه السّلام به دنيا آمد و او را محمد نام نهادند. [20]
طبرسي در اعلام الوري همين قول را ذکر کرده است ومي نويسد: فردي از امام حسن عسگري ـ عليه السّلام ـ سؤال کرد: آقاي من آيا براي شما فرزندي هست؟ حضرت فرمود: بله. سؤال کرد، اگر امري اتفاق بيفتد در کجا از او مي توانم سؤال کنم؟ حضرت فرمود: در مدينه.[21]
علامه مجلسي در بحارالانوار مي نويسد: اينکه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه ) برادري به نام موسي داشته باشد. اين خبر غريب است.[22]
2 – اعتراف علماي اهل سنت : قندوزي که از علماي اهل سنت مي باشد در باره امام زمان علي السلام مي نويسد که امام حسن عسکري عليه السلام يازدهمين امام شيعيان فقط يک پسر از خود به جاي گذاشت که به حجت ، قائم ، مهدي و صاحب الزمان معروف است . وي در نيمه شعبان 255 هجري قمري به دنيا آمد و وقتي پدرش از دنيا رفت وي پنج سال داشتند و اصحاب خاص و ثقات از به دنيا آمدن وي با خبر بودند . [23]
3 - دليل تاريخي : دليل تاريخي هم وجود دارد که قول مشهور را تأييد مي کند. معتمد براي آنکه وانمود کند که از امام حسن عسکري عليه السّلام فرزندي باقي نمانده و شيعيان از وجود امام بعدي نوميد گردند، دستور داد، ميراث آن حضرت ميان مادر و برادر امام حسن عسکري عليه السّلام تقسيم شود: اين تقسيم ارث دلالت بر اين دارد که امام حسن عسکري عليه السّلام فرزند ديگري نداشته اند و با توجه به اينکه خليفه نتوانسته بود امام مهدي ـ عليه السّلام ـ را پيدا کند بنابراين دستور مي دهد که ارث امام تقسيم شود.
*راهبرد تربیت شاگردان نشانه ای برای شیعیان :
امام حسن عسکري عليه السّلام چه در زمان حيات پدر گرامي شان و چه در دوران امامت خويش در شهر سامراء به شدت تحت نظر بودند از اين روي ارتباط با ياران به سختي صورت مي گرفت و به همين علت ياران و شاگردان حضرت معمولاً به طور ناشناس با امام مرتبط بودند؛ به چند تن از ياران ايشان اشاره مي کنيم:
1. عثمان بن سعيد عمروي:
وي که از قبيله بني اسد بود و به علت سکونت در شهر سامرا به عسکري نيز مشهور بود از ياران و اصحاب خاص امام هادي عليه السّلام و امام حسن عسکري عليه السّلام و همچنين به عنوان نائب اول از نواب اربعه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به حساب مي آيد.[24]
2. محمد بن عثمان بن سعيد عمروی:
وي نيز همچون پدر از بزرگان شيعه و از نظر تقوي و عدالت و بزرگواري مورد اعتماد و احترام شيعيان بود و از ياران مورد اعتماد امام عسگري عليه السّلام بود
3. احمد بن ابراهيم بن اسماعيل: ايشان يکي از خواص و نزديکان امام حسن عسکري عليه السّلام بود که آثار ارزنده اي در علوم مختلف از خود به يادگار گذاشت کتاب (اسماء الجبال و المياه و الاوديه) در علم جغرافيا بوده و همچنين در علم لغت تبحر داشته و از کاتبان و همنشينان امام عليه السّلام بوده[25]
4. فضل بن شاذان بن خليل مکني به ابو محمد: که از مشايخ و ثقات و معتمدين و محدثين اواسط قرن سوم هجري است وي فقيه متکلم جليل القدر و از اصحاب حضرت جواد عليه السّلام و امام هادي و امام حسن عسگري عليهمالسلام بوده و حدود يکصد و هشتاد کتاب به او منسوب است که در موضوعات مختلف نگاشته است .
6. حسين بن اشکيب سمرقندي (مروزي) :
از اصحاب و ياران امام حسن عسکري عليه السّلام و در نقل روايت از جانب رجاليون ثقه توصيف شده مدتي در قم خادم حرم حضرت معصومه(سلام الله عليها) بوده سپس در سمرقند مقيم و به نشر معارف تشيع پرداخت.[26]
7. حسن بن موسي الخشاب:
از بزرگان و علماي شيعه و از ياران امام عسگري عليه السّلام بود و آثار علمي در موضوعات مختلف داشته از جمله: کتاب(الرد علي الواقفه) و (النوادر) و... .
8. ابراهيم بن ابي حفص:
کنيه اش ابو اسحاق، کاتب و از اصحاب بزرگ امام حسن عسگري عليه السّلام به شمار مي رود و مردي ثقه و موجه است و همچنين او کتابي در رد اهل غلو و ابي الخطاب نوشت.[27]
9. احمد بن ادريس قمي معروف به معلم:
از اصحاب و ياران امام عسگري عليه السّلام به شمار مي رود او فقيهي ثقه و مورد اعتماد شيعه بود که روايات زيادي نقل کرده و رواياتش صحيح است ، داراي اثري به نام نوادر بوده و در سال 306 در گذشت.[28]
10. داود بن قاسم بن اسحاق:
از اهالي بغداد که در نزد ائمه عليهم السلام داراي مقام و منزلتي عالي بود و در نقل حديث او را ثقه دانسته اند و از اصحاب خاص امام جواد و هادي و عسگري و حضرت صاحب الزمان عليهم السلام محسوب و از همه آنها نقل روايت کرده است.
امام عسکری (ع) درشرایط بسیار سخت وامنیتی وحصر کامل تمام وظایف امامت را که از سوی خداوند عهده دار بود به زیبایی به انجام رساند وبا معرفی امام بعدی به شیعه انسجام شیعه ووحدت را به شیعه امامی هدیه داد به نحوی که هیچ فرقه ای از شیعه دراین عصر با وجود مدعیان دروغین پدیدار وماندگار نشد . بحرانهای پیش روی شیعه نیز با نشانه هایی که حضرت ایجاد کرد با گذشت زمان ونور علائم امام عسکری یک به یک پیایان یافت وتا آغاز غیبت کبری شیعه با آزمایشهای سخت درگیر بود تا تشکیل دوره فقاهت وزعامت علمای بزرگ که پس از آن شیعه در سایه امام عصر از بالندگی علمی وتمدنی روبه رشد برخوردار بود که یکی از ثمرات آن شکل گیری حکومت اسلامی درایران ودیگری شکوفایی دوباره تمدن اسلامی برمحور فقه اهل بیت است و....
نگارش: حجتالاسلام امیرعلی حسنلو کارشناس تاریخ و سیره
[1] . الغيبة الطوسي، ص 212.
[2] . انوار البهيّه، ص 490.
[3] . بحار، ج 50، ص 214.
[4] . شيخ عباس قمی ؛ سفينة البحار، تهران ، انتشارات دارالاسوه للطباعة و النشر، 1416 قمري ،ج 6، ص 143 .
[5] . رک : سيره پيشوايان ، مهدي پيشوايي، ص 626 تا 650.
[6] . مفيد، محمد بن محمد، الارشاد قم، آل البيت، چاپ اول، 1413، ج2، ص339.
[7] . همان، ص 336.
[8] . همان، ص 339.
[9] . طوسي، الغيبة، تهران، انتشارات نينوي الحديثه، بيتا، ص 74 و مفيد «پيشين» ص 336 علت مخفي بودن ولادت را توضيح داده است.
[10] . شيخ طوسي ، پيشين، ص 14 و 148؛ مجلسي، بحارالانوار تهران، دارالكتب، ج 51، ص 22.
[11] . محمد بن علي صدوق، كمال الدين قم، جامعة مدرسين، چاپ سوّم، 1416ق، ج 2، ص 435.
[12] . همان.
[13] . همان، ص 437.
[14] . مفيد، پيشين، 1413، ص 351، صدوق، پيشين، ص 424.
[15] . مجلسي، «پيشين» ص 22؛ مفيد، پيشين، ج 2، ص 354، طوسي، پيشين، ص 148.
[16] . شيخ طوسي «پيشين» ص 148 و صافي گلپايگاني، لطف الله، منتخب الاثر، قم، مكتبة الداوري، چاپ هفتم، ص 360.
[17] . طوسي، پيشين، ص 139.
[18] . حسيني، سيد محمد رضا، تاريخ اهل البيت(ع)، قم، مؤسسه آل البيت(ع)، 1410ق، ص112 به نقل از هداية المخطوطه.
[19] . شيخ مفيد، پيشين، ص 339.
[20] . کليني، کافي، تهران، مکتبه الصدوق، 1381، ج 1، ص 264.
[21] . طبرسي، پيشين، ص 251.
[22] . سيد محمد رضا حسيني، همان، ص 112 به نقل از بحارالانوار، ج 13، ص 116.
[23] . « ينابيع الموده لذوی القربی » ، ج 3 ، ص 171 .
[24] . طوسي، الغيبة، تهران، مکتبة نينوي الحديثة بي تا ص 216.
[25] . شيخ طوسي، الفهرست. تحقيق شيخ جواد قيومي، بيروت، موسسه نشر الفقاهة، ص72؛ رجال نجاشي، ص92 .
[26] . احمد بن علي نجاشي، تحقيق آيت الله شبيري زنجاني، قم، جامعة مدرسين، 1413ق، ص 76، ش 182.
[27] . باقر شريف قرشي، حياه الامام الحسن العسکري عليه السّلام ، ترجمه سيد حسن اسلامي، قم، جامعه مدرسين، 1371، ص139 .
[28] . احمد بن علي نجاشي، پيشين ، ص 143.