در این ایام تلویزیون نیز سعی کرد، همراهی خوبی با این مناسبت داشته باشد که انصافا هم توانست تا حدودی به این خواسته نزدیک شود.
* رویکرد زهرایی تلویزیون
این همراهی تنها به شب شهادت حضرت فاطمه خلاصه نشد، بلکه از همان زمان تحویل سال ما شاهد رویکرد، زهرایی تلویزیون بودیم. به ویژه دعوت از برخی میهمانان در برنامههای تحویل سال نشان دهنده این توجه بود. در این ایام، سریالی نیز از تلویزیون پخش شد که «بزم آخر» نام داشت. در این کار سعی شده بود به نوعی موضوعات مذهبی در قالب یک کار ملودرام خانوادگی اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
مینی سریال «بزم آخر» داستان دختری به نام رضوان بود که موضوع تحقیق دانشگاهی او «نمایش آیینی – مذهبی، تعزیه» بود. به واسطه این مضمون گذشته و حال این دختر مورد توجه قرار میگرفت، همچنین به برخی از آموزههای اسلامی که در قالب تعزیه عرضه میشد توجه شده بود. در این کار علاوه بر موضوعات مطرح شده، تلاش شد، آسیب شناسی مناسبی هم از موضوع داشته باشد. به این معنا که تعزیه را تجزیه و تحلیل میکرد تا نشان دهد چه اشکالاتی سبب شده تا از نقطه اوجی که تعزیه در گذشته داشت، دور شویم.
نکته حائز اهمیت دیگر در سریال سجاد شهریاری این بود مجموعه به هیچ وجه دستخوش شعارزدگی رایج در این قبیل کارها نشده بود، چون شکل روایی داستان به گونهای تصویر شده بود که پیامهای مندرج در اثر، جز الزامات قصه بود. بر خلاف بسیاری از تولیدات نمایشی که سعی میکنند پیامهای مورد نظر تنها از طریق دیالوگهایی که بازیگران میگویند به بیننده منتقل شود. این رویکرد نیز معمولا برای تماشاگر امروز تلویزیون جذابت ندارد. نکته دیگر درباره فیلمنامه این سریال مذهبی است. در این مجموعه داستانکها به شکل حلقه حلقه به خوبی در خدمت مجموعه بود. همین عامل نیز باعث شد کار از جذابیتهای لازم بهرمند باشد، هم اینکه فراز و فرودهای قصه به خوبی لحاظ شود.
* تلفیقی از سبک زندگی دینی و مدرنیته
نکته مفهومی دیگری که درباره این سریال میتوان گفت بحث سبک زندگی ایرانی اسلامی در این سریال است. در این کار سعی شده بود سنت و مدرنتیه به خوبی در کنار هم قرار گیرد و نشان دهد داشتن هریک از این دو مهم به معنای نفی دیگری نیست. این رویکرد میتواند برداشت خوبی از سبک زندگی ایرانی اسلامی باشد. درضمن پوششی که برای بازیگران این مجموعه به ویژه بازیگر زن مجموعه (الهام چرخنده) انتخاب شده بود الگوی درست از زن مسلمان را نشان میداد.
درباره سریال «بزم آخر» و نگاهش به موضوعات عاشورایی میتوان به یک نگاه ظریف هم اشاره کرد آن نیز این است که در این کار نشان داده شد پرداختن به موضوعات دینی در کارهای نمایشی، حتما به این نحو نیست که در آنها عزدارای ویژگی اول و آخر باشد، بلکه در کنار پرداختن به سوگواری میشود به لحظات شادی اشاره کرد که در جای جای دین مبین اسلام به آن توجه شده است. این روش خود نوعی تبلیغات مثبت است که باید به آن نگاه جدیتر شود.
درباره کارگردانی و تصویربرداری خوب این مجموعه نیز باید به نیکی سخن گفت. این تجربه نشان داد سجاد شهریاری به خوبی موضوعات دینی را در کارهای نمایشی میگنجاند، همچنین تصویربرداری این کار چه به لحاظ قاببندی و چه به لحاظ زوایایی که برای نشان دادن شخصیتها انتخاب میکرد از امتیازات خوبی بهره برده بود. در کنار این ویژگیهای مثبت از بازیگری این مجموعه هم میتوان به عنوان یکی دیگر از شاخصهای مثبت کار نام برد. به ویژه آتیلا پسیانی، الهام چرخنده و کامران تفتی به خوبی از عهده نقش خود برآمدند.
* فرصت مناسب پخش سریال
درباره این سریال بد نیست به یک نکته ظریف هم اشاره کرد شاید در وهله اول مهم به نظر نرسد، اما نقش بسیار مهمی در موفقیت سریال داشت. آن نیز زمان پخش مناسب این سریال (ساعت 21) بود. همچنین تکرار این سریال هم در روز بعد (11 ظهر) انتخاب بسیار خوبی بود. این زمان در ایام نوروز یکی از بهترین زمانهایی است که برای یک کار نمایشی میشود متصور شد. با این ویژگی میتوان دریافت که بسیاری از برنامههای دینی سیما که در زمان نامناسب روی آنتن میرود تا چه حد کاهش تماشاگر را در پی دارند.
* یک تجریه شیرین
در انتها باید گفت؛ پخش این سریال نشان داد که ایام نوروز هم میتواند زمان مناسبی برای، پرداختن به موضوعات دینی در تلویزیون باشد به شرطی که این توجه به شکل صحیحی انجام شود. تلویزیون در نوروز امسال توانست نمره خوبی از خود در کارنامه اش باقی گذارد و نشان دهد در چنین ایامی هم (نوروز) میتوان کارهای تولید کرد که هم جذابیتهای دینی داشته باشد هم اینکه در آنها وجه سرگرمی لحاظ شده باشد.