شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
مهدویت + سینما

حوزه/ جشن های مهدوی پایان یافت و اینک با گذشت لحظه های به یادماندنی و پر از احساس جشن میلاد موعود موجود فرصت را مغتنم شمرده، ضمن ابراز خرسندی از آن حماسه های به یاد ماندنی در قم، مشهد و دیگر شهرها و روستاهای ایران اسلامی جای خالی ظرفیتی عظیم برای موضوع فرهنگ ناب محمدی را متذکر شویم.

آری، ظرفیتی که غرب را با همه نداشته های خود، تاثیر پذیر کرده است، هنر هفتم را می گویم، راستی سهم موضوع زیبای مهدویت در سینمای کشور چقدز است؟ برای دست یابی به این مهم گزارش ذیل را بخوانید.

 یکی از وظایف اصلی سینما، رویاپردازی است، چراکه این توانایی به هنر هفتم اجازه می‌دهد هر چیز دست نیافتنی را برای مخاطبانش مهیا کند. آخرالزمان همیشه یکی از محورهایی بوده که سینمای غرب به آن توجه ویژه داشته است. این رویکرد در دو دهه اخیر که توانایی فنی سینما رشد کرده، شکل بسیار جدی‌تر به خود گرفته است.

 هر سال فیلم‌ها و سریال‌های مختلفی در آمریکا تولید می‌شود که محور و موضوع شان آخرالزمان است. فیلم‌هایی نظیر «2012»، «آخرت»، «جنگ جهانی z» و... نمونه‌های از این دست آثار هستند، البته جدا از سینما، سریال‌های مختلفی چون «اسلیپی هالو»، «پیاده‌روی مردگان»، «سوپرنچرال» و... همه سعی دارند به بحث آخرالزمان توجه داشته باشند.

 *تلاش سینمای آمریکا برای معرفی ناجی

نکته جالب درباره این کارها، یک نقطه مشترک است و آنهم این که، یک فرد آمریکایی ناجی دنیا می‌شود! این اتفاق شاید در ظاهر اقدامی سینمایی باشد، اما اگر به آن ریشه‌ای‌تر نگاه کنیم متوجه خواهیم شد بسیار زیرکانه سعی شده الگوها و قهرمانان آمریکا برای مردم تمامی دنیا ناجی محسوب شوند! دلیل  اینکه از مخاطبان جهانی سخن می‌گوییم این است که چه بخواهیم یا نخواهیم فیلم‌ها و سریال‌های آمریکایی در سراسر جهان تماشاگران بسیاری دارد، حتی در کشور خودمان نیز می‌توان این مسئله را به خوبی مشاهده کرد.

 *اسلام ستیزی هدف اصلی هالیوود

درباره قهرمانان این دست تولیدات نیز به گونه ای برنامه ریزی شده که راه نجات بشریت از ظلم اسلام ستیزی است  در اکثر تولیدات این مسئله مورد توجه قرار می‌گیرد، البته این دشمنی شکلی کاملا مستتر دارد و تماشاگر در ظاهر متوجه آن نمی‌شود، اما وقتی ریشه‌ای‌تر به آن نگاه می‌کنیم متوجه المانهایی می‌شویم که در آن به آموزه‌های اسلامی حمله شده است. این مسئله یا در پخش صدای اذان روی می‌دهد یا اینکه از سبک معماری کشورهای مسلمان برای ضد قهرمانان، فیلم‌های آخرالزمانی استفاده می‌شود.

 اینکه در سینمای آمریکا سعی شود، آخرالزمان به شکلی دروغین برای مردم ترسیم شود و قهرمانان آن نیز همگی تخیلی باشند، اتفاق عجیبی نیست، چون گردانندگان هالیوود صهیونیست‌هایی هستند که دشمنی آنها با اسلام نیازی به توضیح ندارد، اما نکته تاسف آور آنجاست ما در این حوزه چه کاری انجام داده‌ایم؟

 *سینمای ایران برای مهدویت کاری نکرده است

از جایگاه فیلم‌های آخرالزمانی در سینمای کشور سخن می‌گوییم، تنها فیلمی که یاد آور می‌شود «قدمگاه» است که به صورت غیر مستقیم به بحث مهدویت پرداخته و در ادامه فیلم‌هایی را نداشته‌ایم به موضوع مهم و سرنوشت ساز مهدویت توجه نماید. در این میان هم نمی‌توانیم تنها یک بخش را مقصر بدانیم.

*چرا هنر هفتم وارد عرصه مهدویت نشده است

 دلیلی اولی که برای کم کاری در این زمینه نام برده می‌شود، نبود سرمایه است. چون فیلمسازان معتقدند آثاری اینچنینی معمولا سرمایه‌های بسیار کلانی را به خود اختصاص می‌دهند، اما سینمایی که تا به امروز فقط برای فیلم کامل نشده «لاله» 7 میلیارد خرج می کند این سرمایه را هم دارد که برای فیلم‌هایی با محوریت مهدویت سرمایه گذاری نماید، حال چرا چنین اتفاقی روی نمی‌دهد، جوابش نزد مسئولان سینمایی است؟

نکته دیگر که باید از آن به عنوان عدم توجه برای تولید فیلم‌هایی با محوریت آخرالزمان یاد کرد، نبود فیلمنامه‌های خوب در این زمینه است! این گفته به هیج وجه منطقی نیست، چون ما فیلمنامه‌نویسان بسیار خوبی داریم که توانایی کار کردن در این حوزه را دارند، اما متاسفانه نمی‌خواهیم در حوزه فیلمنامه‌نویسی سرمایه گذاری لازم را انجام دهیم.

*دلایل مختلف کم کاری در این عرصه

 برای کم کاری در این حوزه می‌توان دلایل مختلف دیگری همچون نداشتن فن‌آوری برای پرداختن به موضوعات ماورایی یا خطوط قرمز و... ذکر کرد، اما مهمترین دلیلی که معمولا نادیده گرفته می‌شود. این است که بخش‌های فرهنگی برای پرداختن به موضوعی چون مهدویت اجماع نظر ندارد. به عبارتی در کلام همه از لزوم پرداختن به مهدویت سخن می‌گویند، اما وقتی به عمل می‌رسد کسی نیست بخواهد در این زمینه قدم بردارد، یا اینکه برای این دست آثار سرمایه گذاری داشته باشد، حتی بخش فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم هیچ گاه نیامده با تعیین بودجه زمینه ساخت این دست آثار را به طور ویژه فراهم کند.

*نقش حوزه در خلق آثار فاخر هنری

البته باید به نقش حوزه‌های علمیه هم در پرداختن به موضوعی چون مهدویت اشاره کرد. نقش و جایگاهی که بسیار پر اهمیت است و حوزه در عرصه پژوهش مهدوی واقعا کار کرده است؛ اما هنوز برای ورود مهدویت به هنر هفتم جدی وارد عمل نشده است.

اگر حوزه همکاری خود را با سینما بیشتر نماید و باور کند این ابزار قادر است در خدمت موضوعات دینی باشند، آنگاه فضا برای پرداختن به موضوعات مورد نظر بازتر خواهد شد. حداقل این همکاری این است سینماگران یا مسئولان فرهنگی با فراغ بال بیشتر به این حوزه می‌پردازند، چون می‌دانند با نظارت حوزه‌های علمیه سبب خواهد شد در این زمینه تحریفی پیش نیاید.

 در پایان باید اذعان نمود هر چه در عرصه حوزه (مهدویت) کم کار باشیم در حقیقت به هالیوود کمک کرده‌ایم تا تفکر باطل خود را از طریق هنر هفتم و به نام ناجی و منجی ترویج دهد.

 

 

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha