سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» شرح و توضیح دعاهای روزانه ماه پرفضیلت رمضان را به قلم حجت الاسلام والمسلمین محمد امینی گلستانی منتشر می کند.
دعای روز پنجم
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ الْقَانِتِينَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ أَوْلِيَائِكَ الْمُقَرَّبِينَ بِرَأْفَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين [1]
ترجمه :خدايا مرا در اين روز از توبه کنندگان و استغفار كنندگان قرار ده و از بندگان صالح مطيع خود مقرر فرما و هم در اين روز مرا از دوستان مقرب درگاه خود قرار ده به حق لطف و رأفتخود اى مهربانترين مهربانان عالم.
اویس قرن نمونه ای از مستغرین
اویس قرنی نمونهای از مستغفرین بود که رسول خدا برای اصحابشان حالات این شخص را تشریح کرد و فرمود: من از دنیا میروم و با آرزوی دیدارش دنیا را وداع میکنم ولی حیف که او را نخواهم دید.
این یک جمله بود که عرض کردم در حالی که یک دنیا معنا دارد، یک نفر در بیابان خشک و بی آب و علف یمن با پای پیاده شترچرانی میکند و رسول خداص در مدینه با آرزوی دیدار او از دنیا میرود.
احترام به مادر کلید خوشبختی و سعادت
مادر اويس، پيرزني ناتوان، بيمار و نابينا بود. اويس به حكم فطرت و هم چنين فرمايش پيامبر صلي الله عليه و آله به نيكي و مهرباني با والدين، مراقب مادر بود.هنگامي كه شوق ديدار پيامبر نور و رحمت(صلی الله علیه و آله)، سرتاسر وجودش را فراگرفته بود، بر خويش واجب دانست با اجازه مادر، براي ديدار پيامبر به مدينه سفر كند. مادر كه كسي جز اويس نداشت و نيازمند پرستاري بود، گفت: اگر پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مدينه نبود، توقف نكن و زود بازگرد.
اويس با شور و شوق ديدار پيامبر(صلی الله علیه و آله) به مدينه سفر كرد. وقتي به مدينه رسيد، با خبر شد كه پيامبر به سفر رفته است. او كه مي دانست پيامبر راضي نيست براي ديدارش به مادري بي احترامي شود، آخرين نگاه را به خانه گلين پيامبر دوخت و با سختي از شهر پيامبر(صلی الله علیه و آله) خارج شد. هنگامي كه پيامبر به مدينه بازگشت، به او عرض كردند: شتر چراني از يمن به نام اويس به اين جا آمد و به شما سلام رسانيد و بازگشت. پيامبر فرمود: «آري، اين نور اويس است كه در خانه ما هديه گذاشته و خود رفته است».[2]
خبر پیامبر رحمت از شهادت اویس
هنگامى كه على عليه السلام وارد ذى قار شد (مردى پيش حضرت آمد) از نام او پرسيد؟ گفت: اويس، فرمود: اويس قرنى توئى؟! گفت:
آرى، فرمود: اللَّه أكبر أخبرنى حبيبى رسول اللَّه صلى الله عليه و آله أنّى أدرك رجلًا من أمّته يقال له أويس القرنى، يكون من حزب اللَّه و رسوله، يموت على الشّهادة يدخل فى شفاعته مثل ربيعة و مضر» [3]
اللَّهاكبر خبر داد به من حبيبم رسول خدا من درك مى كنم مردى از امت او را كه به او اويس قرنى گويند، از حزب خدا و رسولش مى شود با شهادت مى ميرد به شفاعت او (به تعداد دو قبيله) ربيعه و مضر داخل (بهشت) شود (اين ا خبار از آينده حد اقل بعد از سى سال تحقق يافت).
اویس قرنی شیرینی ذکر خدا را چشیده بود و بندگی خدا را پیدا کرده بود، هفته هایش را تقسیم کرده بود، یک شب را شب رکوع میگفت، دو رکعت نماز مستحبی شروع میکرد در رکعت اول که به رکوع میرفت تا اذان صبح در رکوع بود، شبی را به نام لیلة السجود گذاشته بود، شب را با یک سجده به صبح میرساند، یک شب را لیلة القرائة نام گذاشته بود و قرآن میخواند، به او گفتند چرا این همه زحمت را متحمل میشوی؟ یک شب را با رکوع به صبح میرسانی؟ گفت من آرزو میکنم کاش تمام عمر من یک شب بود و آن شب را با یک رکوع به صبح میرساندم چراکه او شیرینی صحبت با خدا را درک کرده بود، و همچنین از استغفار کنندگان و بندگان صالح و مطیع خدا بود.
[1] - اقبال الاعمال ج 1 ص 261 ؛ با اين تفاوت كه در كتاب اقبال الاعمال و ديگر مصادر روايي بجاي « اوليائك المقربين» عبارت « اوليائك المتقين» آمده است
[2] - منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام(فارسى)، ج1، ص: 467
[3] - ارشاد شیخ مفيد: 167، اعلام الورى: 173