به گزارش خبرگزاری «حوزه» از اهواز، لحظهلحظه زندگانی اولیای الهی زیبا و درسآموز و قابلمطالعه ژرف اندیشانه است هم آنان که پس از تخلق به اخلاق الهی با شیوه زندگانی و نحوه رفتار، گفتار و تمام ابعاد وجودشان نکتههای هدایت به شیفتگان حقایق میآموزند.
در میان ستارگان آسمان فقاهت، اخلاق و عرفان، توأم با عدالت و دیانت و تقوا وجود فقیه فرزانهای همچون آیتالله حاج شیخ مرتضی انصاری سبط خاتم المجتهدین شیخ اعظم انصاری؛ تندیس «انما یخشی الله من عباده العلما» و مصداق بارز «من یذکرکم الله رویته و یزید فی علمکم منطقه» بود.
نسب ایشان به صحابی جلیلالقدر پیامبر اسلام (ص) جابر ابن عبدالله انصاری میرسد؛ والد معظم این فقیه وارسته یکی از چهرههای مشهور و درخشان خاندان خاتم الفقهاء و المجتهدین شیخ انصاری و فرزند ارشد بنیانگذار حوزه علمیه اهواز یعنی آیتاللهالعظمی آقا میرزا محمدجعفر انصاری بود.
والده مکرمه ایشان بانویی پرهیزگار و عابده، صبیه مرحوم آیتاللهالعظمی شیخ محمدحسن بیگدلی میباشد که از علما زاهد و متقی بوده و خاندان بیگدلی از بیوت علمی و با سابقه در خوزستان می باشد.
ولادت و کودکی
ایشان در روز 23 ماه شوال سال 1304 هجری شمسی در اهواز متولد شد.
در سن 6 سالگی در مکتب خانه به فراگیری قرآن پرداخت و در سن 7 سالگی به دبستان رفته و دوره ابتدایی را سپری کرده و تصدیق ششم ابتدای را اخذ نمود.
در ایام تعطیلات مدارس کتاب های امثله و بصرویه و تصریف و اجرومیه و عوامل ملامحسن را نزد پدرشان فراگرفتند.
والد گرامیشان نهتنها پدری مهربان و استادی ماهر بودند بلکه در تمام شئون فردی و اجتماعی ایشان را هدایت و ارشاد مینمود.
آیتالله سید محمدتقی حکیم که از همدرسان ایشان بود در این خصوص فرمودهاند: شاهد بودم ایشان با چه اشتیاق و علاقهای نکات جالبی از عبارات رسائل را با دقت موشکافی کرده، حق مطلب را از لابلای جملات کتاب، در درس متوجه میشدند و از والدشان بهصورت سؤال میپرسیدند.
اساتید
ایشان مدتی در نجف اشرف از محضر اساتید عظام حضرات آیات سید محمود شاهرودی، سید محسن حکیم و سید ابوالقاسم خویی مستفیض شده و از خرمن فضل آنها خوشه میچیدند.
پس از فوت پدر بزرگوارشان بهجای ایشان در مسجد آیتالله انصاری اقامه جماعت مینمایند که حدود 20 سال در ماه مبارک رمضان بعد از نماز مغرب و عشا مانند والد معظم خود بیش از یک ساعت منبر میرفته و با مواعظ دلنشین و بیان شیوای خود، مؤمنین را به فیض میرساندند.
فعالیت های علمی
ایشان در کنار تدریس فقه و اصول بعضی از امور معیشتی طلاب حوزه علمیه را به عهده داشتند.
بعد از شدت یافتن جنگ تحمیلی عراق بر کشور اسلامی ایران به تهران عزیمت نمودند و در آنجا نیز از پرورش دادن طلاب دریغ نورزیدند و صبحها در مدرسه چهلستون مسجد جامع بازار تعدادی از دانشپژوهان علوم دینی که بعضاً از علمای اهل سنت هم در آنها به چشم میخورد از خرمن این عالم فرزانه خوشه میچیدند.
شاگردان این فقیه صمدانی در گوشه و کنار ایران اسلامی و خارج از کشور مشغول خدمت بهنظام و مکتب اهلبیت(ع) و نشر معارف اسلامی هستند و در مسئولیتهای مختلف مانند قضاوت نمایندگی مجلس خبرگان رهبری مجلس شورای اسلامی در کسوت ائمه جمعه و جماعت و استاد حوزه قرار دارند.
همگام با انقلاب
منزل ایشان در حوادث دوران رژیم سلطنت گذشته، محل رفتوآمد مبارزین و جوانها بود و ایشان اطلاعیههای جامعه روحانیت را امضا کرده و همچنین با دریافت و تکثیر بیانیههای امام خمینی(ره)، قوت بخش حرکتها و جریانهای انقلابی بود.
ویژگیها و خصوصیات این فقیه الهی
این فقیه وارسته مقید به خواندن نماز یوم الجمعه بود که دو رکعت است و در هر رکعت بعد از حمد 7 مرتبه قل هو الله احد خوانده میشود و انسان را تا هفته بعد مصون نگه میدارد و دیگران را نیز به خواندن آن تشویق میکرد.
وی با کهولت سنی که داشتند در مجالس اعیاد و موالید ائمه هدی علیهم صلوات الله حضور پیدا می کرد و همچنین به مناسبت ایام فاطمیه(س) مجلسی در بیت خود برگزار مینمود و در مصائب خاندان عترت بهشدت محزون میگردید.
در همین سالهای اخیر اگر نمیتوانست به مجلس عزای اباعبدالله الحسین(ع) حاضر شود در خانه مینشست و با گوش دادن به نوارهای مرثیهسرایی به عزاداری میپرداخت.
صفت بارز گرهگشایی و رفع مشکلات مردم و حمیت و پشتکار و دلسوزی در این عرصه منظم به سایر ویژگیهای اخلاقی ایشان گردیده بود، از کسانی که توفیق زیارت و مصاحبت و درک محضر پرفیض ایشان را داشتند وی را مردی فروتن، آراسته به ادب، سخنسنج ، مهربان، فقیه و شیرینبیان توصیف میکنند.
از دیگر خصوصیات اخلاقی ایشان توجه و احترام به آراء دیگران و نقل نظرات آنها بود اگرچه آن افراد در زمره شخصیتهای معروف نبودند.
همواره از اساتید خود تجلیل می کرد و خاطرات آموزندهای از آن بزرگواران برای شاگردان خود بیان می کرد و قبل از شروع درس و بعد از پایان، کتاب درسی را میبوسیدند و یا با احترام خاص با آن برخورد مکفی کردند.
در گفتوگوها و مباحثههای علمی بهشدت بر رعایت ادب توجه می کرد.
به عبارت خوانی و تجزیه و ترکیب و حفظ کردن اشعار الفیه ابن مالک که در علم صرف و نحو است تاکید می کرد.
به منصب و مقام توجهی نداشت و نسبت به همه افراد بهویژه اهل علم، فقیر یا غنی، برخوردی متواضعانه داشت.
صرفنظر از جایگاه علمی، وی در زیباییهای اخلاقی کمنظیر بود، بسیار خوشاخلاق و با احترامی خاص نسبت به اهل علم و طلاب بهویژه سادات ذریه حضرت زهرا(س) برخورد می کرد.
اگر طلبه جوانی به حضورش میرسید اگر توانایی داشت با احترام جلو پایش برمی خاست و در برابر حاضران به تکریم و احترامش میپرداخت.
فرزند ایشان نقل میکند 10 روز قبل از وفات ایشان و نزدیک به ایام ماه مبارک رمضان به ایشان عرض کردم به دلیل شدت گرما در تهران بمانید و من بهجای شما در اهواز خدمت مراجعهکنندگان خواهیم بود.
در پاسخ فرمودند: اوایل ماه رمضان که میشود بهواسطه حقیر، تقسیمی بین مستحقین صورت میگیرد که نمیخواهم این توفیق از من سلب شود.
بر آیات قرآن کریم و احادیث و ادعیه مأثوره احاطه کامل داشت و هر وقت سؤالی از کلامالله میشد آیات قبل و بعد را مرور می کرد و جواب نهایی را بهتناسب حال اشخاص بیان می کرد.
سخنی را که قبول نداشت به دیگران نمیگفت و کاری را که انجام نمیداد را به دیگران نیز سفارش نمیکرد.
جوانان را دوست میداشت و آنها را به انجام واجبات ترک محرمات و شادابی و معاشرت با مردم و خانوادههایشان دعوت می کرد.
اجتهاد
مراتب فضل، کمال و اجتهاد آن فقید سعید همواره مورد تصدیق بزرگان از علما بود. ایشان در سن 28 سالگی موفق به دریافت اجتهاد شد، این عالم وارسته مهرومومها قبل از انقلاب رساله عملیه خود را آماده کرده بود اما ورع و تقوی و احتیاط ایشان مانع از چاپ و انتشار آن میشد.
مشایخ روایت و اجتهاد ایشان آیات عظام آقا میرزا محمد تهرانی، آقا شیخ محمدحسن کاشف الغطاء ، آقا سید جمالالدین گلپایگانی، شیخ محمدمهدی سبط شیخ انصاری، سید محمود شاهرودی، و شیخ آقابزرگ تهرانی می باشند.
آثار تحقیقی و پژوهشی آیین عالم بزرگ در زمینههای مختلف فقهی، اصولی، رجالی به رشته تحریر درآمده و بعضاً به چاپ رسیدهاند که عبارتاند از: رساله در مطلق و مقید مجمل و مبین، رساله در مفهوم و منطوق، رساله در اوامر و نواهی ناتمام، مبانی بعضی از مباحث الفاظ، حواشی بر بعضی از کتب درسی، شرح بر عروه الوثقی ناتمام، حاشیه توضیح المسائل.
توصیه معظم له به طلاب جوان
توصیه میکنم درسی که میخوانند قربه الی الله باشد نه اینکه درس بخوانند که به فلان منصب برسند البته چیز بدی نیست ولی وقتی قربه الی الله باشد خداوند آنها را بیشتر موفق میکنم.
به درس خواندن، خصوصاً نمازخواندن در اول وقت را باید فراموش نکنند نمازهایشان را اول وقت بخوانند حتماً هرروز ولو یک ورق از قرآن را با دقت بخوانند و مطالعه کنند اگر توانسته باشند مقداری از نوافل راهم بخوانند خصوصاً نماز شب که کمک بسیار زیادی است برای پیشرفت ذهنی آنها، بیشتر درسهایی که میخوانند اگر مثل طلاب سابق بخوانند کما اینکه سفارش مرحوم امام هم همین بود که همان درسهای سنتی جواهری، آنطور درس را بخوانند و فرابگیرند، اگر اینطور عمل کنند اخلاقشان هم باید جوری باشد که مردم اخلاق را از اینها یاد بگیرند.
دوست دارم طلبه ازنظر قدس و زهد به مقامی برسد که مردم خاک زیر نعلین آنها را تیمنا پشت چشمهایشان بسایند، البته اگر اینطور باشند طلاب هم بهجایی خواهند رسید.
درس را عمیقاً بخوانند و تکرار نمایند، سعی کنند درس را از نوار فارسی یاد نگیرند بلکه نزد استاد درس بخوانند و درس را عربی بخوانند نه اینکه کتابها را که به فارسی ترجمه کردهاند بخوانند، چون اگر بنا باشد به عربی مطالب را بفهمند وقتی إن شاء الله در یک مقام بالایی رسیدند میتوانند حواشی کتب فقهیه و اصولیه را خودشان خوب بخوانند.
امیدوارم که ان شاء الله همه آنها موفق و مؤید باشند
وفات
سرانجام آسمان علم و فقاهت ستارهای از ستارگان خود را روز 25 شعبان 1430 هجری قمری مطابق با 26 مرداد 1388 شمسی از دست داد. پیکر مطهر ایشان از شمال کشور به اهواز منتقل گشت و در خیل مشتاقان و عشایر منطقه بر روی دستان آنان از حسینیه اعظم اهواز، تا حرم علی ابن مهزیار تشییع شد و در کنار مرقد پدرشان به خاک سپرده شد.
لازم به ذکر است، به سبب آشنایی و ارادت گسترده ای که شیعیان اقصی نقاط جهان به ایشان داشتند؛ در رحلتشان مجالس ختمی در شهرهای مختلف ایران و کشورهای عراق کویت افغانستان و آلمان برپا گردید.