به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، متیو گودوین تحلیلگر سیاسی، استاد دانشگاه و یکی از فعالانی که سالها عضو گروه تحقیقاتی ضد اسلامستیزی تشکیل شده توسط دولت بریتانیا بوده، در مقالهای که اخیرا در روزنامه گاردین به چاپ رسیده از ضعیف بودن راهکارها و توخالی بودن وعدههای دولت این کشور در مورد مبارزه با اسلامستیزی انتقاد کرد و این گونه مبارزه با اسلامستیزی را فقط موجب افزایش ناامیدی بین مسلمانان این کشور دانست. خلاصه مقاله این استاد دانشگاه بریتانیایی در ادامه آمده است:
تشکیل گروه مبارزه با اسلام ستیزی
در سال 2012 در پی بالا گرفتن نگرانیها درباره گسترش شدید اسلامستیزی در انگلستان، دولت بریتانیا برخی نمایندگان جوامع اسلامی، گروههای ضد نژادپرستی و دانشگاهیان را دور هم جمع آورد و گروهی برای مبارزه با اسلامستیزی تشکیل داد. لزوم تشکیل چنین گروهی برای کسانی که نگران خطرات ناشی از افزایش اسلامستیزی بودند بسیار بدیهی بود. گروهی که نمایندگان جامعه مسلمانان را دور هم بیاورد و به مسلمانان بریتانیا نشان دهد که مصائب آنها هم - مثل یهودستیزی و نژادپرستی - جدی گرفته میشود و این که به عامه مسلمانان اطمینان دهد که ادعای مسلمانان افراطی مبنی بر این که «دولتهای غربی علاقهای به کمک کردن به شما ندارند» یا «غربیها به یهودیها کمک میکنند ولی به مسلمانان اهمیت نمیدهند» غلط است.
عدم حمایت دولت از مسلمانان
اما متأسفانه در سه سالی که از تأسیس این گروه گذشته، روند کار گروه به طور آزاردهندهای کند بوده است و از فقدان حمایت دولت رنج برده است. بسیاری اوقات اعضای این گروه که بسیاری از آنها سابقه سالها کار در زمینه تعاملات جامعه را دارند حس میکنند که در این پروژه از حمایت مسئولان مربوط برخوردار نیستند و دچار ناامیدی و سرخوردگی شدهاند، گویا آنها در بین اختلافات و جر و بحثهای بین وزارتخانههای ذیربط به حاشیه رانده شدهاند.
فقدان حمایت مادی و معنوی از گروه مبارزه با اسلام ستیزی
من یکی از دو محقق دانشگاه بودم که برای همکاری با این گروه منصوب شدم. کار من تحقیق درباره دلایل ایجاد نفرت علیه مسلمانان بود و اینکه چطور میتوان بین جامعه تحقیقاتی، دولت و جامعه مسلمانان بریتانیا ایجاد رابطه کرد. در طول مدت کار من با این گروه، تمام هزینههای تحقیقات و کارهای من توسط خودم تأمین شد. اگر حداقل ما از حمایت معنوی مسئولان برخوردار بودیم بحث عدم تأمین هزینه مورد نیاز ما توسط آنها اهمیت چندانی نداشت، ولی متأسفانه نه حمایتی در کار بود و نه بودجهای.
مثلا به طور عادی، نقطه شروع برای هر پروژه تحقیقاتی مانند این، بررسی شواهد موجود است تا دریابیم کارهای انجام شده در حال حاضر در چه حدی است و از آنجا شروع به پیشروی کنیم. ولی درخواست ما در همان روزهای اول برای تأمین مبلغی ناچیز (5000 یورو) به منظور پرداخت حقوق محققانی که برای انجام این مرحله ابتدایی کارمان نیاز داشتیم پشت گوش انداخته شد؛ پاسخ به ما اینقدر به تأخیر افتاد تا در نهایت مجبور شدیم کار را به یک کارآموز بیتجربه که قبلا هیچ وقت در این زمینه کاری نکرده بود محول کنیم. در مرحلهای از کار از من خواسته شد تا دیگر دانشمندان علوم اجتماعی که ممکن است مایل به همکاری با گروه باشند را معرفی کنم؛ اما محققانی که پیشنهاد کردم - که برخی از آنها سالها در زمینه اسلامهراسی و تعصب کار کرده بودند – بدون دلیل خاصی نادیده گرفته شدند. درخواستهای ما برای دیدار با وزرا بیپاسخ میماند و یا به صراحت با پاسخ منفی روبرو میشد. بالاخره – بعد از شنیدن وعدههای توخالی وزرا یکی پس از دیگری – من مجبور به روی آوردن به حمایت مؤسسهای جدای از گروه خودمان شدم.
رنج و مشقت مسلمانان در انگلستان جدی گرفته نمی شود
در طول چهار سال عمدتا ناخوشایند، نتیجه سادهای که میشد از کار این گروه گرفت این بود که دولت چندان علاقهای به مقابله با نفرت علیه مسلمانان ندارد. در واقع تا جایی که من میدانم – با وجود افزایش نگرانیها درباره سرخوردگی مسلمانان بریتانیایی و در نتیجه خطر روی آوردن آنها به افراطیگری – دولت بریتانیا هنوز هیچ تحقیقی درباره علل اسلامستیزی و این که برای مقابله با آن چه میتوان کرد انجام نداده است. چه طور دولت امیدوار است که اعتماد و حمایت جامعه مسلمانان را به دست بیاورد وقتی که رنج و مشقت آنها را جدی نمیگیرد؟
در سال 2013 بعد از قتل لی ریگبی، دولت انگلیس یک گروه ضربت جدید علیه افراط گرایی تأسیس کرد، اما از گروه ما برای کمک به آنها درباره فهم شرایط و یا انتقال تجربیات و نتیجه تحقیقات به آنها دعوت نشد. در حقیقت تا جایی که من میدانم دولت با هیچ گروه پژوهشی متخصصی که در زمینه بنیادگرایی کار میکند تعاملی نداشته است. آنها فقط با مؤسسه کوئیلیام مشورت میکنند؛ کوئیلیام یک اتاق فکر است که به دلایل مختلف انتقاداتی به آن وارد است.
در این میان هفته پیش، دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا ایجاد یک گروه جدید به نام «انجمن تعامل جامعه» برای مبارزه با اسلامستیزی را اعلام کرد! به گفته وی هدف این گروه این است که این فرصت برای او فراهم سازد که مستقیما از زبان فعالان این عرصه درباره فعالیتهای انجام شده در مقابله با اسلامهراسی آگاه شود. ولی آیا این دقیقا هدف گروه ضد اسلامستیزی نبود که سه سال پیش تأسیس شد؟ من متوجه نمیشوم که این گروه چطور قرار است از گروهی که سه سال پیش تشکیل شد و با بیتوجهی مسئولین روبرو شد متفاوت باشد.
موفقیت راهکارهای ضد افراط گرایی بریتانیا در نهایت به توانایی دولت به تعامل با جوامع مختلف و به دست آوردن اطمینان آنها بستگی دارد. فعالیتهای فعلی دولت بریتانیا که در تضاد کامل با این امر است فقط باعث ناامیدی بیشتر مسلمانان خواهد شد. با این اوصاف به نظر میرسد بعد از همه این تلاشها ما در مبارزه با افراط گرایی، فقط عقبگرد داشتهایم.