به گزارش خبرگزاری «حوزه»، آیت الله علوی بروجردی در جمع طلاب و فضلا به دلائل اثبات وجود حضرت رقیه (س) پرداخت و گفت: ما نميخواهيم از نظر تحقیقی وارد بحث وجود تاریخی ایشان بشويم؛ ولي از نظر اكثر اعلام دختري به نام رقيه براي سيدالشهدا(ع) بوده است و مرحوم طبري در کتاب خود به وجود ایشان تصريح ميكند. همچنین، شخصی در محضر وجود مقدس امام صادق (علیه السلام) اشعاري خواند و در آن، دختران سيدالشهدا (علیه السلام) را كه ذكر ميكند و من جمله به رقيه و سكينه اشاره می نماید.
*حضرت رقیه نماد تشیع در سوریه
بنابراين، ما نباید بي خود وارد این مسائل بشويم و ذهن مردم را خراب كنيم؛ بالاتر از اينكه امروز حضرت رقيه (علیها السلام)، نماد تشيع در دمشق است و حتي ایشان پيش سنيها دارای احترام است به طوری که خود سنيها از قدیم که حرم ایشان یک اتاقکی بود، مقيد بودند كه در ماه رمضان به حرم ایشان بيايند و دو ركعت نماز بخوانند و برای ایشان نذورات داشتند. البته، ایشان نیز به قدری در دمشق منشأ آثار و بركات، مانند شفا دادن و حاجت دادن برای شيعه و سني است که وجودشان مسلم گرفته شده است. این به عنايت خدا است كه در مركز سلطه اموي که در دمشق و كنار كاخ ساعات است که همه جنايت در آنجا واقع شد، آن كساني كه آنجا نشستند و عربده كشيدند، رفتند و تمام شدند، ولي اين قبر، اينگونه آباد و پر از زائر از شيعه و سني شده است و اين واقعا یک كرامت است.
برای ما هر كسی كه وابسته به دستگاه سيدالشهدا علیه السلام باشد يا از یاران آن حضرت باشد، محترم است ولی باید به ویژه از دختراني كه مانند حضرت رقیه علیها السلام اين همه صدمات ديدند و بعد در آن حالت از دنيا رفتند، بیشتر مورد احترام باشند. بالاخره قضیه حضرت رقیه این گونه نیست که امروز و دیروز ساخته شده باشد و يا مداحان و واعظان آن را ساخته باشند؛ بلکه اينها اصالت دارد، و ما باید در اين امور قدري با احتياط ورود كنيم؛ چرا که اين چيزهايي كه در اعتقادات مردم جا گرفته است، بیخودی نيامده است، بلکه بزرگاني قبل از ما بودند که اهل دقت بودند و بسيار توجه به اين امور داشتند، لذا بايد بزرگان و اعتقادات مردم كه از اين بزرگان اخذ كردند، مورد احترام باشد. و از سوی دیگر، اینها مثل رسوم عزاداري است که باید مورد توجه باشد؛ همانطور که اصل هر نوع عزاداری كه در هر محلهاي وجود دارد همان مستحسن و شايسته است؛ و اگر یک رسمی در عزاداری تعاندی با دین مردم ندارد، ما نباید با آن مبارزه کنیم که مثلا چرا به هنگام عزاداری نخل بر میدارید؟ ما نباید اينگونه با رسوم مردم برخورد كنيم.
*خوف در سفر زیارتی کربلا، سبب عدم جواز رفتن نیست
همين ديشب از بنده سوال كردند كه اگر خوف قتل، یا خوف هتك ناموس در زيارت امام حسين (علیه السلام) وجود دارد، آیا رفتن به زیارت اربعين جایز است؟
البته، ما در حج اگر خوف جان داشته باشيم وجوب ساقط ميشود؛ اما نسبت به سيدالشهدا علیه السلام و زيارت امام حسين علیه السلام نميتوانيم چنین چیزی را بگوييم؛ زیرا مردم جلوي چشم ائمه علیهم السلام به زیارت ميرفتند در حالی که دشمنان، دستشان را ميبريدند، ولی آنها سال ديگر هم ميرفتند و ميگفتند اين دست را هم ببريد و باز ميگفتند آيا پا را هم جاي دست قبول ميكنيد؟ اين وقایع در مرأی و منظر ائمه علیهم السلام بوده است، فلذا، نمیتوانیم فتوا بدهيم که جايز نيست. بله باید در عزاداري سعي كنيم که موجبات وهن مذهب و وهن اهلبيت نباشیم. نباید كلماتي كه ميگوييم یا روضهاي كه ميخوانيم و یا عزاداري كه ميكنيم موجب وهن اهل بيت علیهم السلام بشود.
اينجا قضايايي است كه عقل و منطق در آن دخيل نیست و فوق اين معاني است و اصلا برای آن كساني كه رفتند و اینگونه در جلوي امام حسين علیه السلام جان دادند، چه توجيهي میتوانیم بیاوریم در حالی که خداوند هم کار آنها را ضمانت كرد و مقام آنها هم قبل از شهادت به آنها نشان داده شد.
از سوی دیگر، خداوند اسلام را توسط امام حسین علیه السلام بیمه کرده است و در طول تاريخ، وقتی که كل حكومت اسلامي از خلافتش گرفته تا ادارات و مردم علي علیه السلام را شصت سال لعنت كردند علي علیه السلام تمام نشد، بلکه تازه علي علیه السلام زنده شد. خدا ميخواهد اين بساط را سرپا نگه دارد.
مگر در زمان صدام کسی می توانست عزاداری کند و مگر حتی یک پرچم سیاه در بالای حرم نصب بود و حتی يك يا حسين علیه السلام هم بلند نبود؛ اما صدام رفت؛ رضا خان هم در ايران روضه ها را تعطيل كرد ولی او هم نماند و رفت. اما روضه و اربعين ماند.
*اربعین بزرگترین اجتماع بشری
اربعيني كه حالا اتفاق ميافتد قابل مقايسه با اربعين بيست سال و صد سال و هزار سال پيش نیست، به طوری که اين خبرگزاري هاي مختلف بين المللي گفتند که در آنجا بزرگترين اجتماع بشري، و حدود بيست و پنج ميليون انسان دیده شده است. بنابراین، کار امام حسین علیه السلام حساب دیگری دارد و ما نباید وارد آن بشويم و لطمه اي به اين اساس بخورد. اين بساط محفوظ است و ما را هم كنار خودش حفظ كرده است. نه اینکه خیال کنید که ما اين بساط را حفظ ميكنيم. بلکه او مذهب تشیع را و ما را در طول تاريخ نگه داشته است. لذا مقام فوق العادهاي است و هر كسي که انتسابي به اين بساط دارد، مانند حضرت رقيه (سلام الله علیها) كمال احترام را دارد و ما باید نسبت به آنچه در عقيده مردم است احترام بگذاريم؛ چرا که خراب كردنش چيزي را درست نميكند و مباحث تاریخی را هم باید در جای خود و در مباحثات حوزي بررسی شود و به میان مردم نکشید.
*داعش رفتنی است
به هر حال در قضاياي كربلا، همه اين عزيزان دخيل بودند و همه در آن سهمي دارند و هر كدام به نوبه خود پيامي دارند. همين اسارات شام بود که سبب شد تا یک اثر هم از بني اميه نماند؛ در حالی که آثار و جزئيات و حتي رد پای اهل بیت علیهم السلام در مسجد اموي دمشق مانند مقام زين العابدين علیه السلام وجود دارد. آنجايي كه حضرت زين العابدين ايستاده و سخنراني كرده و مقام راس الحسين نیز محفوظ است كه مردم هم به زيارت آنجا ميروند؛ اما از آنها هيچ خبري نيست اربده كشي ها نماند، قلدري ها نماند. بالاخره اين مظلوميتها بعد از گذشت هزار و چهارصد سال زنده ماند. هرچند داعش را به وجود آوردند و اين همه جنايت آفريد؛ اما هنوز اين هويتها سر و پاست و حتی اگر این دسته ديگرشان و ريشه آنان آثار و قبور ائمه بقيع و امام مجتبي را خراب كردند باز دوباره ساخته خواهد شد. داعش رفتنی است و تمام ميشود ما خودمان را نبازيم.
نظر شما