به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» 34 سال پیش در روستای دیزگاه از توابع تالش چشم به جهان گشود؛ سال 78 وارد حوزه علمیه تهران شد و پس از گذشت تنها سه سال، ساکن شهر کریمه اهل بیت(ع) شد و در این مقطع زمانی آن هم در عرض کمتر از 6 سال ، دروس سطح را به پایان رساند و هم اینک چند سالی است در درس خارج فقه و اصول شرکت می کند اما در همه این سال ها عشق و علاقه به خواندن و نوشتن و سرایش شعر ، او را رها نکرده است.
با ابراهیم اکبری دیزگاه ، شاعر و رمان نویس طلبه که مدرک کارشناسی ارشد رشته ادیان شرق را نیز دارد، گپ و گفتی داشتیم راجع به فعالیت هایش و به خصوص از زاویه بررسی جایگاه و وضعیت شعر و داستان در حوزه علمیه که حاوی نکات بسیار جالبی بود؛
ورود به عرصه شعر و ادبیات داستانی از چه زمانی برای شما رنگ و بوی جدی تری به خود گرفت؟!
در آغاز شعر گفتن های غیرحرفه ای ، زمینه ورود من به این عرصه شد که آن هم مربوط به زمان حضورم در تهران می شود.
پس از آغاز به کار مدرسه اسلامی هنر در سال 84 ، با شرکت در کلاسهای آقای مصطفی مستور، از نویسندگان خوب و قوی کشورمان ، داستاننویسی را شروع کردم.
در همان ایام، شعر و داستان را با هم کار میکردم. تاکنون هم اشعار زیادی گفته و داستانهای زیادی نوشتم که بهخاطر بعضی از آنها جایزه هم گرفتم.
البته تخصص و علاقه من عموماً در عرصه شعری مربوط به شعر سپید است و سال 87 نیز به خاطر مجموعه شعر کتاب " قابیل توبه می کند" برنده نفر اول جایزه شعر فجر شدم.
چه اساتیدی به شما در مسیر شعر و داستان کمک زیادی کردند؟!
در عرصه شعر استاد احمد نادمی و استاد حمیدرضا شکارسری و در داستان نیز استاد محمد حسن شهسواری که نه فقط بنده که بسیاری از طلاب رمان نویس مدیون ایشان هستند. همچنین باید اشاره کنم که در عرصه داستان کوتاه از محضر استاد مصطفی مستور بهره مند شدم.
چه در حوزه شعر و چه داستان و رمان تاکنون چند اثر از شما منتشر شده و چند اثر نیز آماده چاپ دارید؟!
تاکنون از بنده 5 کتاب منتشر شده و 4 کتاب نیز آماده انتشار دارم. از این پنج کتاب ، چهار کتاب مجموعه شعری است با عناوین "قابیل توبه می کند"، "من آسمان ندارم"، "ماه ولگرد" و " بلبل و بلدوزر عاشق " و در کنار این ها نیز کتاب مجموعه داستانی با عنوان "دستهایش خونین ، چشم هایش گریان" منتشر شده است.
در آینده نزدیک هم رمان "برکت" درباره موضوع سبک زندگی روحانیون در ایام تبلیغ از سوی انتشارات کتابستان معرفت از زیر چاپ خارج می شود که در این اثر ضمن الهام گرفتن از تجربیات شخص بنده به عنوان مبلغ و دیگر دوستان حوزوی از قوه خیال وابداعات هنری نیز بهره گرفته شده است.
این را هم بگویم که بنده از سال 90 تا 93 دبیر انجمن داستان طلاب دفتر تبلیغات اسلامی بوده ام و هم اکنون نیز مسئول شورای ادبیات داستانی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) واحد تهران می باشم که در این جا داستان هایی که درباره امام (ره) نوشته می شود را رصد و بررسی کرده و مجوز می دهیم علاوه بر این ها هم اکنون رمان "بیروط" درباره فعالیت ها و احوالات و جایگاه امام موسی صدردر لبنان را در دست اقدام دارم .
همچنین رمان دیگری نیز از سوی انتشارات شهرستان ادب با عنوان" شاه کشی" را آماده چاپ دارم که موضوعش درباره ترور شاه در سال50 در حاشیه جشن های 2500 ساله است که حالتی مستند گونه در قالب رمان دارد.
رمان در دست اقدام دیگر عنوانش "دجال جمکران" است که این هم از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر می شود که بنا داریم آن را برای نمایشگاه کتاب سال بعد آماده کنیم.
رمان دیگری هم دارم با عنوان "رسایل کوفیان" که موضوعی عاشورایی دارد و انتشارات جمکران بنا دارد آن را به چاپ برساند که انشاالله برای محرم سال بعد آماده می شود.
بیشتر شما را به عنوان شاعر می شناسند یا رمان نویس؟!
شاید هم هر دو اما بیشتر چون از بنده مجموعه شعری منتشر شده شاعر می شناسند ، هر چند معتقدم بعد از چاپ مجموعه رمان های جدیدم این نگاه شاید عوض شود.
به عنوان یک شاعر، وضعیت شعر حوزه را در حال حاضر چطور ارزیابی می کنید؟!
به لطف الهی در سال های اخیر ، شعر حوزه رشد بسیار خوبی داشته به خصوص در عرصه شعر آیینی که قم هم به لطف الهی همواره پیشگام و سرآمد بوده و شاعران نام آشنایی هم اینک در سپهر ادبیات ایران اسلامی به فعالیت و اثرگذاری مشغول هستند، منتهای مراتب آن چه در برهه کنونی بسیار لازم است حمایت از استعدادهای شعری حوزه برای تقویت هر چه بیشتر آن هاست که این مساله هیچ گاه نباید فراموش شود.
در خصوص وضعیت داستان چه؟!
یکی از اهداف ما این است که می خواهیم جریان ادبیات داستانی در حوزه شکل بگیرد و بتوانیم صدای اندیشه دینی در ادبیات داستانی دیده شود، اما به هر حال داستان برخلاف شعر که سابقه هزار ساله دارد، چون ژانر مدرنی است در حوزه های علمیه نیز چندان ریشه ای نداشته است.
با این حال در همین هفت، هشت سال اخیر، جریان محکم و اصیلی از طلاب شکل گرفته که به همین مناسبت می توانم حداقل 15 نویسنده طلبه را برای شما نام ببرم که داستان هایی می نویسند که رنگ و لعاب دینی و حوزوی دارد.
البته باید آموزش طلاب علاقه مند به نویسندگی را حتماً مدنظر قرار داد. بنده خودم طرحی در دفتر تبلیغات داشتم که طی آن زیر نظر یکی از اساتید مبرز برخی طلاب را آموزش دهیم که پس از مدتی این ها خودشان حرفه ای شوند. الان حوزه می تواند ادعا کند که این کار شدنی است ولی ما باید به لحاظ مدیریتی ، فرهنگی و رسانه ای کارمان را جا بیندازیم و حرفه ای تر از این که هستیم شویم.
بنده سال گذشته دبیر جشنواره داستان اشراق بودم و تلاشمان هم این بود و هست که تا چند سال دیگر صدای متفاوت، جدی و اصیل ادبیات داستانی در کشور از ناحیه نویسندگان و ادیبان حوزوی شنیده شود.
همین الان هم استعدادهای بسیار خوبی در حوزه در عرصه داستان و رمان داریم که می توانم از جمله آن ها به آقایان مرتضی کربلایی لو، محمد رودگر، علی اصغر عزتی و خانم زهره عارفی اشاره کنم که افرادی قوی در عرصه خود هستند و کتاب ها و رمان های خوبی هم نگاشته اند.
آن گونه که اطلاع دارم در حال حاضر دبیر جشنواره خاطره نگاری اشراق هستید. در خصوص این جشنواره و کم و کیف آن توضیحاتی بفرمایید؛
این جشنواره سراسری در واقع اولین جشنواره در نوع خود است که به همت مرکز فرهنگی هنری و معاونت فرهنگی تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی در سه بخش اصلی سفرنامه تبلیغی، روزنوشت و همچنین خاطره برگزار می شود.
علاوه بر این ها یک بخش ویژه با عنوان بیان تصویری خاطره در جشنواره خاطره نگاری اشراق گنجانده شده که در آن شرکت کنندگان میتوانند اثر خود را در زمان بندی بین صد تا 300 ثانیه به صورت سی دی ارسال کنند.
مهلت ارسال آثار به دبیرخانه جشنواره نیز از ابتدای مرداد تا 15 آبان ماه سال جاری بوده است.
در واقع هدف اصلی ما از برگزاری این جشنواره آن است که خاطرات مبلغان جمعآوری، ضبط و تدوین شود و ابتدا به شکل کتاب گردآوری میشود، چه آن که بی شک این آثار میتواند توسط فیلمنامه نویسان و رماننویسان و کسانی که قصد استفاده از این خاطرات دارند، به قالبهای دیگر تبدیل شده و مورد استفاده عموم قرار گیرد.
این نکته مهم را هم حتماً باید عرض کنم که اساساً به نظر بنده ژانر موفق و قالب گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، خاطره است و حتی ضدانقلابها و سلطنت طلبها نیز با گفتن خاطرات خود به مظلوم نمایی می پردازند و لذا ما نباید از این مساله غفلت داشته باشیم.
متاسفانه در حوزه علمیه، تاکنون زیرساختی برای خاطره نگاری نداشتیم و به همین خاطر یکی از برنامههای کمیته تخصصی تاریخ شفاهی و تاریخ نگاری این است که آموزش خاطره نگاری داشته باشیم.
گفتگو از: سید محمد مهدی موسوی