به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر بدیعی از روحانیون فعال در عرصه بین الملل به شمار می رود. وی دكتراي حقوق تجارت بين الملل از انگلستان را داراست و هم اینک عضو كانون وكلاي امريكا (American Bar Association) است كه مهمترين تشكل حقوقي بين المللي به شمار می رود و چه بسا ایشان اولين روحاني مسلمان عضو این کانون باشد. وی در مصاحبه با خبرنگار حوزه به تحلیل خود از وضعیت اسلام در آمریکا و فعالیت های دینی در آن دیار پرداخت و آینده اسلام را در آمریکا درخشان دانست. متن گفتگوی حجت الاسلام بدیعی با حوزه تقدیم خوانندگان ارجمند می شود:
* آخرین بار یادم هست که مسئولیت مرکز اسلامی منچستر را داشتید و مدتی است که به آمریکا تشریف برده اید. اگر ممکن است، خودتان، معرفی اجمالی داشته باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم. بنده علی اکبر بدیعی هستم مسئول سابق مرکز اسلامی منچستر و مسئول فعلی مرکز اسلامی هوستون در ایالت تگزاس آمریکا.
* چند هفته قبل خبری از آتش سوزی یک مسجد در هوستون منتشر شد...
بله آن مسجد، مسجد ما نیست و آن مسجد برای یکی از گروههای اهل سنت است که اتفاقا تفکر تقریبی دارد و به ما خیلی نزدیک هست و متأسفانه این مسجد سوخته، البته هنوز پلیس اعلام نکرده که عمدی بوده ولی چون آتش از چند جای مسجد بیرون آمده، احتمال عمدی بودن آن هست.
* به نظر شما کار چه گروهی است؟
بیشتر به نظر می رسد که کار گروههای «آنتی اسلام» باشد.
* احساس می کنم که در هفته های اخیر و به خصوص بعد از حوادث پاریس و بعدش قضایای سن برناردو، با دو جریان در آمریکا مواجهیم؛ از یک طرف موج اسلام هراسی تشدید شده است. از طرف دیگر هم موج اسلام خواهی و یا همراهی با مسلمانان دیده می شود...
بله، تحلیل من این است که ببینید این که اسلام در غرب و در آمریکا گسترش پیدا کرد و قبل از این که عامل آن، تبلیغات ما باشد خود آنها بودند یعنی عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. وقتی آنها نا امنی را، ناپایداری را و مشکلات را به درون آسیا، که اکثر جامعهی آن مسلمان هست آوردند خواه ناخواه مسلمانها، مهاجرت کردند. شما در طول سی و شش سال گذشته، اتفاقهایی افتاده که شاید در چهارصد سال قبل آن، همانندی ندارد. جنگ هشت سالهی ایران، یکی از آنهاست، جنگ افغانستان، جنگ کویت و عراق، اشغال کویت، بعد دوباره جنگ آمریکا با عراق که اتفاق افتاده، سرنگونی فرعون مصر، اتفاقی که در لیبی افتاد، حمله به برجهای دوقلوی آمریکا، اینها اتفاقاتی است که معمولاً هر صد سال یکی از آن اتفاق میافتاده، اما همهی اینها در سی و شش سال اتفاق افتاده، آن اتفاقات بیشتر در آسیا بوده یعنی وقتی جنگ میآید، طبیعی است که یک عدهای از جنگ فرار میکنند؛ یا به خاطر ناامنی یا به خاطر مشکلات اقتصادی که در پی میآید، اینها مهاجرت کردند به اروپا و آمریکا، وقتی مسلمانها به آن جا مهاجرت کردند به لوازم مسلمانی نیاز داشتند. یک جایی میخواستند برای نمازشان، بچهاش میخواست برود مدرسه، غذای حلال میخواستند، رستوران حلال میخواستند، زنجیره وار اینها آمد و دنبال شد لذا به اصطلاح The First generation یا همان نسل اول مسلمانهای مهاجر، در اروپا و غرب شکل گرفت، وقتی اینها شکل گرفتند کم کم اینها زاد و ولد کردند، ازدواج کردند ارتباطشان با جامعهی غیر مسلمان زیاد شد، ارتباط کاری، ارتباط تحصیلی، بچههای مسلمان رفتند در دانشگاهها، اینها هم باعث رشد اسلام شد هم باعث شناخت بهتر مردمان اروپا و آمریکا از مسلمانها شد، مجموع اینها به تدریج جریانی را ایجاد کرد یعنی یک مرتبه سیل اسلام گرایی ایجاد شد، عدهای مسلمان شدند وقتی ازدواج کردند خب اینها مسلمان میشدند بعضیها خانوادههایشان مسلمان شدند مجموع اینها دست به دست هم داد که اسلام گرایی زیاد شود.
* حتی خبرهای زیادی از تبدیل کلیسا به مسجد در کشورهای مختلف اروپایی داشته ایم.
بله، همین طور است. حتی مدارس، درصد زیادی از غذایی را که طبخ میکردند غذای حلال بود، چرا؟ چون جامعهی مسلمانها زیاد شد، الآن این اتفاق افتاده و قابل انکار نیست. وقتی این اتفاق افتاد، از یک طرف بعضی از مذاهب دغدغه مند شدند از یک طرف بعضی از انسانهای ملحد و بی دین نگران شدند لذا آمدند به تدریج گروههای ضد اسلام را تشکیل دادند. به همین خاطر، همانطور که شما اشاره کردید، از این طرف رشد اسلام را میبینید از آن طرف، گروههای ضد مسلمانها حساس شدند و علیه مسلمانها اقدام کردند. البته من فکر میکنم رشد اسلام به تنهایی عامل تحرک گروههای ضد اسلامی نیست، حوادث و ناامنی هایی که توسط گروههای تکفیری و سلفی مثل داعش و طالبان، ایجاد شد، آنها را به وحشت انداخته و هنوز نمیتوانند کاملاً تشخیص دهند به تعبیر آنها recognise کنند، تمییز دهند بین مسلمان شیعه، مسلمان سنی، مسلمان تکفیری، مسلمان سلفی، لذا الآن خیال میکنند هر کسی که مسلمان است تکفیری است و از او میترسند.
* رسانهها چه کمکی به این وحشت کرده اند؟
ببینید بعضی از رسانهها، خودشان نگران گسترش اسلام هستند، از طرفی منافع دولتها و حکومتها هم هست، از طرفی بیشتر رسانهها در غرب و در آمریکا، در تسخیر یهودیها هست نه این که فقط پیرو دین یهود باشند بلکه تفکر صهیونیستی دارند و رسما صهیونیست هستند. به این دلیل آنها کمک میکنند به این اسلام هراسی که امروز به وجود آمده است.
* در رسانه های غربی می بینیم که داعش را با عنوان islamic state (دولت اسلامی) معرفی و اخبار داعش را ذیل همین عنوان منتشر می کنند و اصرار دارند که از همین عنوان استفاده کنند. به نظر می رسد که یک طراحی رسانه ای وجود دارد که تکفیری ها و امثال داعش به عنوان نماینده اسلام معرفی بشوند.
دقیقاً همین است یعنی پشت اینها قطعاً یک plan و برنامه بسیار وسیع و عمیق و دقیق وجود دارد و به دنبال چند کار هستند؛ اول خود مسلمانها را به جان یکدیگر میاندازند، دوم این که چهرهی اسلامی که امروز در حال رشد هست تخریب میکنند سوم این که برای خود مسلمانها نا امنی ایجاد میکنند. من همین روزها، تماس داشتم از تازه مسلمانهای آمریکا که آقا ما با روسری مثلاً میرویم داخل بازار، احساس امنیت نمیکنیم بعضیها به ما توهین میکنند، در حالی که این چیزها در غرب و در آمریکا کم سابقه بوده است. پشت همهی اینها، ما میتوانیم بگوییم دستهای صهیونیستی هست که آتش کینه و نفرت بر ضد اسلام را زیاد میکنند برای این که جلوی اسلام گرایی را بگیرند. زیرا آنها می دانند که اگر این جوامع مسلمان شوند، قطعاً مسلمانها بعداً وارد چرخهی دولتها میشوند یعنی میروند وارد شوراها میشوند وارد پارلمان میشوند، کما این که ما در انگلستان مشاهده میکنیم تعداد خوبی از مسلمانهایی داشتیم که اینها وارد شورای شهر شده بودند وارد پارلمان شده بودند. مجموع اینها برای صهیونیستها خطرناک هست.
* همزمان با این اسلام هراسی که به آن اشاره کردید، می بینیم که اتفاقهایی در نقطه مقابل می افتد. مثلا یکی از اساتید مسیحی در کالج ویتون برای همبستگی با مسلمانها محجبه شد و با اینکه از کارش تعلیق شد اما به این تصمیم ادامه داد و جمعی از دانشجویانش هم با او همراه شدند که ما هم این اخبار را در خبرگزاری حوزه منتشر کردیم. این اتفاقات را چطور تحلیل می کنید؟
اینها وجدانهای بیدار و پاکند که کم هم نیستند، ارتباط آنها با مسلمانها در این زمینه موثر بوده است، کافی است یک استاد و یا یک شاگرد مسلمان داشته باشد آن وقت به تبلیغات رسانهها گوش نمیدهند همین یک شاگرد، میتواند ذهن او را پاک کند، چهرهی مخدوش شدهی اسلام در ذهن او را بیاید ترمیم کند بله، از طرفی نهادهای حقوق بشری که وجود دارد گروههای صلحی که وجود دارد کمک میکند، لذا این گونه نیست که یک صدا در آمریکا یا در اروپا یا گروههای غیر مسلمان باشد که علیه مسلمانها اقدام کنند؛ لذا این حرکتها که به آن اشاره کردید کم نیست، حالا بعضی از آنها خبری و رسانه ای میشود، بعضی از آنها خبری نمیشود.
* یعنی میخواهید بفرمایید اتفاقهایی از این دست، بیشتر از آن چیزی است که رسانهای می شود؟
قطعاً همین طور است من خودم بارها اینها را مشاهده کردم که غیر مسلمانها، از مسلمانها حمایت می کنند خیلی واقعاً ما دیدیم، حتی در مدارس مسیحیت، در مدارس کاتولیک، حمایت از مسلمانها را دیدیم و آنها هم ناراحت بودند از این اتفاق و دلیلش هم شاید این باشد که یک تاریخچهای مسیحیت دارد، یعنی یک دورانی گروههای تندرو در مسیحیت، با هم مبارزه کردند و به ضرر همهی مسیحیت تمام شد و بعدها ارتدوکسها آمدند و اتفاقاتی که در تاریخ افتاد که به ضرر دین تمام شد، یعنی مسیحیت دقیقاً یک چنین دوران و یک چنین بحرانی را تجربه کردند تا به این جا رسیدند.
* جناب آقای بدیعی ! الآن ما چقدر مسلمان در آمریکا داریم؟ برای اینکه آمارهای مختلفی اعلام می شود.
واقعیتش هیچ کس این آمار را به ما نمیدهد، ولی ما مثلاً نگاه میکنیم اگر حدود سی سال قبل، مرکز اسلامی هوستون تأسیس شده در آن زمان، تقریبا دو تا سه تا مرکز بوده ولی امروز که در خدمت شما هستیم، در همین شهر هوستون بیش از یکصد و سیزده مسجد وجود دارد که این خودش نشان میدهد گرایش به اسلام از چه وضعیتی در آمریکا برخوردار است و نشان می دهد که اسلام با سرعت در آمریکا رشد می کند. حدود بیست سال قبل، اولین مدرسهی اسلامی با عنوان الهادی و توسط آقای دکتر بیریا در هوستون تأسیس شد اما امروز در همان شهر هوستون، دهها مدرسهی اسلامی داریم؛ یعنی مدرسهی خصوصی است اما دست مسلمانهاست. بنابر این آمار رسمی از تعداد مسلمانان آمریکا نداریم اما بی تردید شاهد رشد مسلمانان هستیم.
* یک سوال کلیشه ای اما مهم دارم. آینده اسلام در آمریکا را چطور می بینید؟
اگر خدا شر این سلفیها و افراطیها را کم کند خیلی درخشان است؛ واقعاً درخشان است. کسانی که در این مدت به ما مراجعه کردند و مسلمان شدهاند خیلی زیاد است.
* اظهارات آقای ترامپ و به طور کلی مواضع اسلام ستیزانه سیاستمداران آمریکایی معمولا با واکنش های مختلف اجتماعی مواجه می شود. فکر میکنم بیشتر به نفع مسلمانان شد. درست است؟
به نفع ماست. به نظرم او میخواهد آی پک و گروههای دیگر را به سوی خودش داشته باشد و در عمدهی جامعهی آمریکا، خریدار ندارد. اولاً این حرکت، یک حرکت نژادپرستی است واقعاً این گونه تبلیغ کردن روی مذهب، میتواند در کشورهایی که اکثریت مسلمان هستند واکنش داشته باشد این حرکت کاملاً سیاسی، به سوی یک گروه خاص است.
* خیلی متشکر. اصالتا کجایی هستید؟
گفت که خوشا شیراز و وصف بی مثالش!
گفت و گو: حسن صدرایی عارف
نظر شما