به گزارش خبرگزاری «حوزه» وسعت دید امام خمینی (ره) چنان بود که در طراحی نظام سیاسی، آن را به گونه ای در نظر گرفت که تا نسل آتی در تعیین سرنوشت دچار مشکل نباشد، چرا که در ماهیت مفهوم «جمهوری» راه تعیین سرنوشت آیندگان هموار است. بر این اساس توجه امام خمینی (ره) به مفهوم جمهوری در حقیقت، همان بیمه کردن نسل های بعدی در تعیین سرنوشت سیاسی است.
با مشاهده امام (ره) صدای تکبیر بر هر صدایی غلبه یافت. نوجوانی قرآن خواند و سرود «خمینی ای امام» به همت کارمندان صدا و سیما پخش گردید؛ اما به ناگاه گارد شاهنشاهی وارد اتاق فرمان شد و عکس شاه را روی صفحه تلویزیون نشاند؛ بسیاری از مردم ایران که نتوانسته بودند خود را به تهران برسانند و به انتظار دیدن بقیه مراسم بودند، تلویزیون های خود را از پنجره ها به خیابان پرتاب کردند.
امام خمینی (ره) در فرودگاه مهرآباد در جمع استقبال کنندگان طی یک سخنرانی کوتاه که 456 کلمه داشت، سخن را بعد از بسم الله، با تشکر از طبقات مردم در 126 کلمه آغاز کردند و کلام را با تشکر از طبقات دیگر به پایان بردند که روی هم 229 کلمه، ابراز تشکر از اقشار مختلف می باشد.
به آغاز و پایان آن سخنان امام بنگریم:
من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر می کنم، عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمی توانم جبران کنم... ما باید از همه طبقات ملت تشکر کنیم که این پیروزی تا اینجا به واسطه وحدت کلمه بوده است. وحدت کلمه همۀ مسلمین، وحدت کلمه اقلیت های مذهبی با مسلمین، وحدت دانشگاه و مدرسه علمی، وحدت طبقه روحانی و جناح سیاسی. باید همه این رمز را بفهمیم که وحدت کلمه، رمز پیروزی است و این رمز پیروزی را از دست ندهیم و خدای نخواسته شیاطین بین صفوف شما تفرقه نیندازند. من از همه شما تشکر می کنم و از خدای تبارک و تعالی سلامت و عزت همه شما را طالب، و از خدای تبارک و تعالی قطع دست اجانب ایادیِ بسته به آنها را خواهان هستم. (1)
اولین سخنرانی امام در مرحله پیروزی و تشکر ایشان از طبقات مختلف، اعم از مسلمان و اقلیت های مذهبی دلالتی است بر این معنا که در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) کشور متعلق به همه کسانی است که آن را وطن خویش می دانند و نیز اهدافی وجود دارد که دایره آن فراتر از مذهب و دین است و باید بر سرآن، وحدت کلمه داشت.
چنین معنایی از کثرت ظهور و منطبق بودن بر فطرت، چندان جای سؤال باقی نمی گذارد چنان که بعد از این
سخنرانی هیچ کس سخنی معترضانه نداشت؛ مثلا کسی نگفت که انقلاب ما اسلامی است و هر کس مسلمان باشد در آن سهم دارد.
* نمایش33 کیلومتری بین فرودگاه تا بهشت زهرا
بعد از سخنرانی امام در فرودگاه، ایشان به سوی بهشت زهرا راه افتادند، فاصله 33 کیلومتری بین فرودگاه تا بهشت زهرا همه اقشار ملت نمایشی از ارادت را اجرا کردند که در تاریخ بی سابقه بود.
برای دومین بار بود که تظاهرات مردمی رنگ و بوی جشن را داشت. بار اول وقتی روزنامه ها با تیتر درشت نوشتند «شاه رفت» مردم با توزیع گل، شیرینی و بوق و کف زدن، شادی خود را نشان دادند که البته شادی سیاسی بود نه شادی فطری، زیرا عمق جان آدمی از ذلت دیگری خشنود نمی شود؛ اما این بار شادی رنگ و بوی مثبت داشت، چرا که ملت از عزت خود مسرور بود و مردی می آمد که مردم چنان به او عاشقانه می نگریستند که حتی شبی وقتی به ماه نگاه کردند او به چشمشان می آمد و نگاه مردم، تفسیر این مصرع حافظ بود که «ما در پیاله عکس رُخ یار دیده ایم».
نیمی از مردمی که به استقبال آمده بودند از صدها شهر و هزاران روستای دور، خود را به تهران رسانده بودند و اکثریت در خانه اقوام و آشنایان به سر می بردند و کسانی که در تهران، قوم و خویش و آشنایی نداشتند، مسافرخانه ها را چنان پر نمودند که برخی مسافرخانه ها، خانواده ها را از هم جدا می کردند تا مثلاً در یک اتاق دَه مرد و در اتاقی دَه زن را جای دهند. در برخی مغازه ها پتویی پهن می شد تا کسی در هوای سرد زمستان در پارک و خیابان نخوابد. مساجد، مدارس و امامزاده ها نیز جای مناسبی بود که به میزان همت و حمیت متولیانش به مردم جا داده بودند.
*سخن بنیانگذار انقلاب برای نسل های بعدی
وقتی امام خمینی (ره) به بهشت زهرا رسیدند، سخنرانی پرشوری ایراد کردند، بسیاری از جوانان و نوجوانان نسل امروز از میان همه فرمایشات امام به آن سخنرانی بیشتر توجه دارند و برحسب یک نظر سنجی 94 درصد کسانی که به ذهنشان به محتوای آن سخنرانی جلب شده، همه سخنرانی را نشنیده اند و آن را در منبع اصلی مانند صحیفه نور و صحیفه امام ندیده اند، بلکه بیشتر در روی سایت ها و وبلاگ های شخصی مشاهده کرده و گاه تحلیل آن را از زبان افرادی شنیده اند که نظام جمهوری اسلامی، نظام مطلوبشان نیست.
یکی از مهم ترین مباحث این سخنرانی که برای بخشی از نسل سوم فوق العاده اهمیت دارد، این بخش است:
.... ملت در صد سال پیش از این، 150 سال پیش از این ملتی بوده که یک سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته، ولی او اختیار ما را نداشته است که سلطانی را بر ما مسلط کند... اگر سلطنت رضا شاه را فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کند؟ هر کسی سرنوشتش با خودش است. مگر پدرهای ما ولیّ ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می توانند سرنوشت ملتی را که بعدها وجود پیدا می کنند آنها تعیین بکنند؟
چنین جملاتی برای برخی اهل کلام مشکل درست کرده است و اگر نسل سوم از این نگارنده بپرسد تو از ان جملات چه می فهمیدی، باید بگویم که در آن روز سخن دلم را از رهبر می شنیدم و امروز سخن دل نسل سوم را باز از بنیانگذار می شنوم و چنین افق وسیعی را پیش رو می گذاشت، ولی ساده بیان می داشت؛ از ایشان می شنیدیم که عاشقش می شدیم.
آن زمان نیازی به بیان این موضوعات نبود. ایشان عملاً رهبر بود؛ تنها کسی که بر رفتارها حکم می راند، ایشان بود. مردم برای تحقق جمهوری اسلامی خون ها هدیه داده بودند و می رفت تا عملاً شکل بگیرد. غیرقانونی بودن و غیر معقول بودن شاه و نظام شاهی موضوعی حل شده بود. همه منتظر بودند که آخرین ضربه فرود آید. مباحث کلامی در مورد مشروعیت نظام در آن روز برای مردم حل شده بود. پس امام چنین جملاتی را فقط برای نسلی که او را انتخاب کرده بودند، نمی گفتند، بلکه مخاطب پیامش، نسل های آتی نیز بودند.
به عبارت دیگر، اگر امام خمینی (ره) فقط برای مثل خود سخن می گفتند، آن گاه نسل خود را رهبر بودند. اگر برای نسل آتی نیز سخن می گفتند، پس نسل های بعد حق دارند سخنان ایشان را آن گونه بفهمند که خود می فهمند. با جرئت باید گفت که یکی از مهم ترین بخش های اندیشه سیاسی امام (ره) همین موضوع است که هر نسلی باید مستقیماً در سرنوشت سیاسی خود دخالت مؤثر کند تا به جبر زمانه گرفتار نیاید که اگر از این مهم غفلت کند، چیزی از بشر بودن خود که اراده است، کم دارد، زیرا اراده و عزم برای تعیین سرنوشت اجتماعی، مشیت خداوند است که به بشر واگذار شده تا بیازماید که کدام یک بهتر عمل می کنیم.
*با طراحی امام در تعیین سرنوشت اشتباه نمی کنیم
وسعت دید امام خمینی (ره) چنان بود که در طراحی نظام سیاسی، آن را به گونه ای در نظر گرفت که تا نسل آتی در تعیین سرنوشت دچار مشکل نباشد، چرا که در ماهیت مفهوم «جمهوری» راه تعیین سرنوشت آیندگان هموار است. بر این اساس توجه امام خمینی (ره) به مفهوم جمهوری در حقیقت، همان بیمه کردن نسل های بعدی است در تعیین سرنوشت سیاسی.
با این وصف اگر روزگاری بشر شکل دیگری از حکومت را بتواند تصور و ترسیم کند که جمهوری را به موزه بسپارد، آن گاه آیندگان از نسل بنیانگذاران جمهوری اجازه نخواهد گرفت که چکار کنند، زیرا اراده آنهاست که جاری می شود، چنان که نسلی که جمهوری اسلامی را بنیان نهاد از شاه اجازه نخواست، بلکه علیه او انقلاب کرد.
در هیمن مثال نیز می توان وجه دیگری از موضوع جبر و اختیار را که امام صادق (ع) فرمود: «نه جبر است و نه اختیار بلکه امری بین دو امر» مشاهده کرد؛ چرا که اراده مردم برای تأسیس جمهوری، وجهی از اختیار، و فروپاشی نظام سلطنت، تابعی از جبر بود.
پس همان گونه که نسل انقلاب از شاه برای تأسیس جمهوری اجازه نگرفت، نسل های آتی برای تعیین سرنوشت از نسل بنیانگذاران مجوز نمی خواهند؛ اما تا زمانی که شکل کارآمدی تری از جمهوری قابل تصور نباشد، طبیعی است که چنین قالبی ظرفیت آن را دارد که مردم بتوانند در تعیین سرنوشت سیاسی خود، دخالت تعیین کننده داشته باشند.
البته ممکن است برای برخی افراد، پسوند اسلامی مورد سؤال باشد؛ ما باید یادمان باشد که اکثریت مردم آن زمان، اسلامی جامع نگر را می طلبیدند و اسلام خواهی در بُعد سیاسی، سر از جمهوری درآورد و اگر روزی فرا رسد که اکثریت مردم اسلام را نخواهند یا قرائتی دیگر از اسلام داشته باشند، آن گاه عملاً اراده آنان است که حکم خواهد راند، اما بسیار طبیعی است که نسل بنیانگذار، تا تقدیم جان، آن چه را مطلوب خود می داند، پاس می دارد و نیز تصورش آن است که میراثی گرانبها برای فرزندان خود باقی گذارده است که با آن که می توانند سرنوشت خویش را خود تعیین کنند، ارتباط خود را با مبانی دینی خویش گم نکنند.
*سئوالات نسل سوم از نسل بنیانگذار
اما نسل امروز سؤالات دیگری نیز دارد که بخشی را خود باید پاسخ بگوید و بخشی را نسل بنیانگذار. یکی از مهم ترین سؤالات این نسل از نسل بنیانگذار آن که: آیا مطلوب نهایی شما همان چیزی است که تاکنون در جامعه جاری است؟.
پاسخ چنین سؤالی سهل و ممتنع است. پاسخ ساده اش آن که؛ تمرین و تجربه را فراموش نکنیم. مردم سالاری دینی محتاج تمرین و کسب تجربه است؛ حتی اگر بنیان ها را بی عیب و کم نقص بدانیم، باز هم محتاج تمرین و تجربه ایم. حتی در موضوعات ساده ای مانند دوچرخه سواری و شنا، به رغم آموزش های نظری درست، زمین خوردن ها و چند قُلپ آب خوردن اجتناب ناپذیر است چه رسد به موضوعی هچمون حکومت داری که در این زمینه هنوز جوانانی سی ساله ایم.
پاورقی:
(1)- صحیفه امام، ج 6، ص 9-8.
«امام خمینی (ره) برای نسل سوم»، سید علی قادری.