به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر بابایی، در ابتدای نشست نقد و بررسی کتاب قواعد تفسیری که در سالن امام خمینی(ره) مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام برگزار شد به عنوان نویسنده کتاب اظهارداشت: آنچه دراین کتاب به عنوان قواعد نام برده می شود، صبغه اصولی دارد.
وی با بیان این که کار اصول فقه روش استنباط احکام دین از منابع دینی است، اظهارداشت: قواعد تفسیری، مسئله ای جدید نیست، بلکه از گذشته در میان مفسران وجود داشته و آنها نیز بر اساس آن تفسیر انجام می دادند، ولی به شکل منسجم و منظم نبوده و این کتاب این قواعد را به صورت منظم به مخاطبان ارائه نموده است.
دانشیار گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان این که تفسیر دارای فرایندی است، اظهار داشت: فرایند تفسیر اینگونه تصور شده است که هر متنی را بخواهیم معنا و مرادش را درست بفهمیم، باید مراحلی را طی کنیم تا در این مسیر به اشتباه حرکت نکنیم.
وی نخستین مرحله در این عرصه را درست خواندن متن قرآن برشمرد و اظهار داشت: اشتباه خواندن متن قرآن ممکن است مفهومی اشتباه در اختیار ما قرار دهد. امروزه شاهدیم که در برخی از آیات قرآن، اختلاف قرائت وجود دارد که مفسر باید این قرائت ها را بررسی کند، چراکه قرائت درست قرآن، همان قرائت رسول اکرم(ص) است.
حجت الاسلام والمسلمین بابایی افزود: شناخت مفاهیم عرفی کلمات و ساختار ادبی آنها، شناسایی قرائت متصل به آیات، بررسی ظواهر قرآن و نسبت آن با مراد سخن خداوند و بررسی دلالت های آیات از دیگر مراحل تفسیر قرآن است که در این کتاب 47 قائده برای این 5 مرحله معرفی شده است.
دکتر محمد کاظم شاکر، به عنوان ناقد این نشست، با تأکید بر نظم نوشتاری توسط نویسنده کتاب قواعد تفسیری قرآن کریم اظهار داشت: آنچه به عنوان نقد می توان نسبت به این کتاب مطرح کرد، دو مرحله ای بودن تفسیر قرآن است، در این کتاب مرحله نخست قواعدی که در کشف مفاد استعمالی الفاظ و عبارات قرآن بر می آید و مرحله دیگر، قواعدی که به عنوان مراد جدی متکلم مطرح می نماید.
استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم با بیان این که در این کتاب مطرح شده برخی مفسران نسبت به تفسیر قرآن، نگاهی در حد مرحله نخست دارند، اظهار داشت: زمانی که به نوشته های این مفسران مراجعه می شود، دیده می شود که آنچه آنها درباره تفسیر قرآن می گویند، رسیدن به مراد سخن خداوند است، نه تنها در حد ترجمه و معنای لفظی آیات.
وی درباره معنای قاعده که توسط نویسنده کتاب آورده شده است، گفت: برخی از آنچه که نویسنده به عنوان قاعده مطرح ساخته است، قاعده نیست، چراکه قاعده قضیه کلی در استنباط قرآن کریم است که نویسنده درباره الزام مراجعه به قرائن متصل یا منفصل به عنوان قاده مطرح می سازد.
دکتر شاکر اظهار داشت: همچنین در این کتاب، میان دیدگاه و قضیه خلط صورت گرفته است. دیدگاه به صورت کلی وجود ندارد و به صورت جزئی مطرح می شود، در حالی که قضیه، مسئله ای کلی است.
وی افزود: در جایی از این کتاب، دو نوع روش تفسیر اجتهادی و تقلیدی عنوان شده که در جای دیگری مانند این نوع دسته بندی را مشاهده نکردم. تفسیر قرآن، چیزی غیر از اجتهاد مفسر نیست، این که کسی بیاید و قول مفسران را بگوید، تفسیر انجام نداده، بلکه نقل اقوال انجام داده است.
منتقد نشست نقد و بررسی کتاب قواعد تفسیر قرآن با ضروری دانستن توجه به تداخل و تعارض قواعد تفسیری اظهار داشت: ممکن است در تفسیر برخی آیات، قواعد تداخل یا حتی تعارض باشد، جا داشت نویسنده دراین عرصه قواعد ترجیحی را تبیین و بررسی می کردند.
وی با بیان این که در تفسیر قرآن کریم، نباید تنها به قرائن منفصل تأکید کرد، گفت: همه آیات قرآن کریم نباید بر اصل قرائن منفصل تفسیر شود، چرا که آیات دارای استقلال است؛ همانطور که در سال های ابتدایی نزول قرآن کریم، مردم نسبت به آیات دیگر اطلاعی نداشتند؛ حال سؤال اینجاست که آیا آنها برای برداشت و تفسیر درست آیات، منتظر نزول آیات دیگر می نشستند؟
حجت الاسلام والمسلمین بابایی، در ادامه، در پاسخ به نقدهای انجام شده اظهار داشت: منظور از دو مرحله تفسیر قرآن کریم که مطرح شد، مرحله نخست که ظاهر قرآن است، وظیفه اصلی مفسر قرآن نیست، بلکه وظیفه اصلی او، رسیدن به مراد حضرت حق است.
وی در ادامه منظور از قواعد تفسیری را دستورالعمل های کلی برای چگونگی تفسیر قرآن کریم مبتنی بر مبانی عقلی، نقلی و... است تا مفسیر در این مسیر دچار اشتباه نگردد.
دانشیار گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: ما در این کتاب به دنبال این هستیم که 5 مرحله فرایند تفسیر را قدم به قدم طی کنیم و بدانیم چه کرده ایم و در این مسیر دچار اشتباه نشویم؛ مفسر باید برای ورود به این عرصه، این قواعد لازم را بداند.
وی همچنین مراد جدی و مراد استعمالی را اصطلاحی حزووی در اصول فقه برشمرد که در این عرصه بسیاری از علما بر آن تکیه می کنند. منظور از مراد جدی این است که افراد در تفسیر آیات نسبت به قرائن منفصل بی توجه نباشند، چراکه بسیاری از آیات است که بدون توجه به قرینه منفصل، دارای معنای جامع و درستی نیست.
حجت الاسلام والمسلمین بابایی درباره تفسیر اجتهادی و تقلیدی گفت: کسی که می خواهد با مطالعه آیات، اجتهاد کند و مراد خداوند رادر این عرصه بفهمند، نیازمند است که علوم و قواعد مورد نیاز در این عرصه را بداند؛ اما کسی که به این جایگاه اجتهادی نرسیده است، این شخص با استناد به تفاسیر و نظرات تفسیری درست را مطرح نماید، این تفسیر تقلیدی است.
وی با بیان این که در این کتاب، تمامی قواعد تفسیری نیامده، بلکه آنچه به فکر نویسنده و مشاوران مربوطه آمده که قابلیت تکمیل دارد، اظهار داشت: انتقادی که در تبیین قواعد ترجیحی نسبت به تداخل یا تعارض قواعد تفسیری مطرح شد، درست است و جا داشت که به آن پرداخته می شد.
حجت الاسلام والمسلمین محمد فاکر میبدی، به عنوان داور نشست نقد و بررسی کتاب قواعد تفسیری قرآن کریم اظهار داشت: در نقد کتاب، نباید اشکالات مبنایی گرفت، چراکه نویسنده مبنایی اتخاد کرده و بر اساس آن اثر علمی را نگاشته است و ناقد نیز دارای مبنایی است که بر خلاف مبنای نویسنده است؛ در این شرایط نمی توان شاهد نتایج خوبی در نقدو بررسی ها باشیم.
استاد گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تأکید بر این که منقد باید اثر را علی المبنای نویسنده بررسی و نقد نمایند،تصریح کرد: زمانی که نقد بر اساس مبنای نویسنده کتاب باشد، اشکالات گرفته شده و نویسنده نیز با توجه به این که مطالب آورده شده بر خلاف مبنای خود است، در صدد اصلاح آن در ویراست های بعدی خواهد شد.
وی تصریح کرد: کتاب حاضر، بهترین کتاب در حوزه قواعد تفسیر در ادامه سلسله کتابها در این عرصه است که این کتاب در حال حاضر حلقه پایانی این زنجیره است. زمانی که ما قواعد تفسیری راداشته باشیم، زاویه دیدی در نگاه به آیات داریم.
حجت الاسلام والمسلمین فاکر میبدی خاطرنشان کرد: منظور از مراد جدی یا مراد استعمالی، نظری درست به نظر نمی رسد، چراکه همه مرادها در تفسیر قرآن کریم، مراد جدی است.
وی با اشاره به نقد صورت گرفته مبنی بر این که میان دیدگاه و قضیه تفاوت وجد دارد و دیدگاه نمی تواند کلی باشد، گفت: ممکن است این سخن به صورت بدوی درست باشد، ولی دیدگاه زمانی که در مقوله تفسیر مد نظر داشته باشیم، در حکم مبنا و اساس بحث به آن پرداخته می شود و در اینجا صبغه کلی بودن را دارد.
داور نشست نقد و بررسی کتاب قواعد تفسیری قرآن کریم در ادامه با بیان این که اصطلاح تفسیر اجتهادی و تفسیر تقلیدی در کلام یکی دیگر از مفسران نیز مطرح شده است، ادامه داد: در اینجا منظور از تفسیر تقلیدی، برای فردی است که سخنی می گوید که قول مفسر است؛ هرچند که به جای عنوان تفسیر تقلیدی، عنوان تفسیر نقل قول اقوال درست تر می باشد.
وی درباره استقلال آیات اظهار داشت: منهای آیات الاحکام، باید دید تا چه اندازه باید منتظر قرینه منفصل باشیم، اصالت قاعده قرینه درجایی است که معنای آیه مشبه باشد.
انتهای پیام// 15/ 313