سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، بخش نخست شرح دعای افتتاح به قلم حجت الاسلام والمسلمین تحریری را با موضوع: جایگاه ادعیه در تعالی معنوی انسان منتشر می کند.
ازآنجاکه ادعیه محتوی معارف گوناگون توحیدی و راهکارهای عملی و اخلاقی است، و اولیاء دین این ادعیه را صرفاً برای خواندن القاء نفرمودهاند، بلکه در حقیقت بینشهای خود را نسبت به خدای متعال ابراز داشتهاند و در این بینشها جهات نقص انسان و اموری که رافع این نقص و نیازهاست و انسان را به نتیجه میرسانند را بیان کردهاند. بزرگان از اساتید و علما مانند امام امت و علامه طباطبایی و شاگردان ایشان به این ادعیه عنایات ویژهای داشتند.
یکی از این ادعیه، دعای شریف افتتاح است که با افتتاح به ثنای الهی آغاز میشود، دعای افتتاح نامیده شده است و در قسمتهایی از این دعا همواره ثنای الهی را بیان میکنند. آنطور که سلسله سند این دعا را صاحب اقبال، مرحوم سید بن طاووس بیان میکنند ظاهراً این دعا از ناحیه مقدسه است.
*حمد و ثنای الهی بهترین وسیله ارتباط با حق متعال
اللَّهُمَّ إِنِّي أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِكَ
ازآنجاییکه حضرات ائمه نهایت ادب را در برابر خداوند متعال مراعات میکردند و مظهر تام ادب الله بودهاند، این ادب، در اظهارات ظاهری هم باید ملاحظه شده باشد و لذا کمال توصیف و خواندن خدای متعال، به این است که عبد خود را در برابر خدای متعال، کسی و چیزی نداند و یگانه امتیاز توصیف و دعای اولیاء مخلص الهی، همین است که این حمد و توصیف را از جانب خدای متعال میدانند که از این طریق اظهار میشود.
لذا چهبسا این معانی و این واقعیات در الفاظ هم وارد بشود و بتوانیم این نکته را استفاده کنیم که برای ارتباط با حقتعالی، بهترین وسیله، ثنا به حمد الهی و مدح حقتعالی به آن کمالات ذاتیه و غیر ذاتیه ای است که حقتعالی دارد.
*حمد الهی و جایگاه آن در ارتباط با حق متعال
حمد الهی همواره بر سایر امور مقدم است. گر چه گاهی حمد با تنزیه همراه است، لکن در بیشتر ارتباطات با حقتعالی مخصوصاً ارتباط اولیاء الهی، مسئله حمد مطرح میشود. و اگر معنای وسیع حمد را بگیریم گاهی شامل لفظ اللهاکبر هم میشود، همانطور که اگر معنای تسبیح را وسیعتر بگیریم که در جای خودش گفته میشود، مضمون کلمه شریف اللهاکبر را هم شامل میشود و برای انسان مؤمن شروع کارها باید با توجه به کمالات وجودی حقتعالی باشد و اینکه فرمودهاند: در شروع کارها به یاد خدای تعالی باشید، این یاد تنها یاد لفظی و مفهومی نیست بلکه یاد واقعی است که همان مضمون ذکر است.
*حقیقت ذکر و مفهوم آن
یاد و ذکر حقیقی آن است که مذکور به اوصاف کمالیه موردتوجه قرار بگیرد که با هر وجودی و امر وجودی، اولیت آن موجود بالذات و آن کمال بالذات محفوظ باشد. هر مقدار انسان به این حقیقت توجه داشته باشد، درجهای از معرفت را کسب کرده است. ما نوعاً از این واقعیات غافل هستیم لکن فرمودهاند: با عمل به این امور استحبابی تکرار این توجه ذهنی همواره تکرار بشود تا کمکم به آن توجهات قلبی برسد.
آن توجهی که کارساز است و توجه حقیقی است، همان توجه قلبی است که انسان ارتباط وجودی را بین وجود یا کمالات وجودیه با حقتعالی را درک کند. بههرحال چون خدای متعال کمال مطلق است، هیچ حقیقتی جز به آن کمال مطلق تحقق و بقاء ندارد. لذا درواقع اینچنین است که در عالم افتتاح و شروعی جز به حمد الهی نیست. منتها کمال انسان این است که به این حقیقت توجه داشته باشد و این حقیقت را در کارهایش اعمال کند تا به نتیجه برسد.
اینکه در روایات فرمودند «كُلُّ أَمْرٍ ذِي بَالٍ لَا يُذْكَرُ بسمالله فِيهِ فَهُوَ أَبْتَرُ» هر امر مهمی که با بسمالله شروع نشود، مقطوع و دمبریده است، شاید معنایش مقطوع بودن خارجی نباشد و ممکن است کاری بدون توجه به خداوند متعال شروع بشود و تمام هم بشود و از کاری که با بسمالله شروعشده مستحکمتر هم باشد، لکن این مطلب برای انسان مؤمن گفتهشده است که مقتضای ایمان انسان مؤمن این است که کارهایش را به خدای متعال وصل کند که اگر اینگونه نشد آن نتیجه ایمانی را ندارد. گر چه ممکن است نتیجه غیر ایمانی را داشته باشد، لذا در دنباله دعا حضرت برای تفهیم ما مسئله را تکمیل میکند که اگر انسان حمد را شروع میکند، باید توجه داشته باشد که شروع به حمد از ناحیه حقتعالی است و برای اینکه حمد واقعی باشد باید از ناحیه حقتعالی کمک گرفت و برای اینکه انسان مفهوم حمد واقعی را بفهمد باید کمالات را از غیر کمالات تمییز بدهد تا آن کمالات را بهدرستی بهحقتعالی انتساب بدهد.
وَ أَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّك
توجه به این نکته مسئله مهمی است که در ارتباط با عالم، انسان چه اموری را بهحقتعالی نسبت و چه اموری را نسبت ندهد و بداند که سیئات، مصائب و ... بهحقتعالی نسبتی ندارد و جنبه کمالی نیست و از نقص موجود ظهور میکند.
گر چه سیئه و مصیبت به امر وجودی تکیه میکند، اما خود سیئه و مصیبت اینگونه نیست، «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ» لذا حضرت در ادامه دعا به خدای متعال عرضه میدارد «وَ أَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّك» تو با منتی که بر من مینهی کمککننده بر آن راه حق و ثواب و صحیح هستی. یعنی خداوند متعال کارش خیر و حق است، لکن برای اینکه در انسان بهصورت خیر و حق ظهور کند باید عنایت خاصی باشد که این انسان بخواهد در مسیر حق و ثواب حرکت کند و اگر انسان نخواهد در مسیر حق حرکت کند، قهراً از ناحیه حقتعالی حق ظهور میکند ولی در این ظرف بهصورت باطل نمودار میشود «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها» اینیک حقیقتی است که وقتی داخل این ظرف میشود، به مناسبت این ظرف خار و خاشاکی هم همراه آن است و اگر جنبه رحمت در این ظرف غلبه کند، همه خار و خاشاک از بین میرود، انسان از وقتیکه به مرحله درک و شعورمی رسد، همواره حق و باطل برای او نمایان میشود و خدای متعال هم تمایل بهحق طلبی را در وجود او گذارده است ولی باید ابزار شناخت حق را که خدای متعال در او بهصورت فطری قرار داده است، بهطور صحیح به کار ببرد و به آن حق واقعی برسد، در این صورت خدای متعال همه مقدمات را برای او مهیا میکند، وقتی مقدمات به این صورت مهیا شد و حق ظهور کرد، این را منت الهی مینامند.
پینوشتها
سيد أجل ابن طاوس در اقبال چاپ رحلى، ص 58 فرموده است: فصل فيما نذكره من دعاء الافتتاح و غيره من الدّعوات التى تتكرر كل ليلة الى آخر شهر الفلاح، فمن ذلك الدعاء الذّى ذكره محمد بن ابى قرة باسناده فقال حدثنى ابو الغنائم محمد بن محمد بن محمد بن عبد اللّه الحسنى قال اخبرنا ابو عمرو محمد بن محمد بن نصر السكونى رضىّ اللّه عنه قال سالت ابابكر احمد بن محمد بن عثمان البغدادى رحمه اللّه أن يخرج الى ادعية شهر رمضان التى كان عمه ابو جعفر محمد بن عثمان السعيد العمرى- رضى اللّه عنه و ارضاه- يدعو بها: فاخرج الى دفترا مجلدا باحمر فنسخت منه ادعيّة كثيرة و كان من جملتها و تدعو بهذا الدعاء فى كل ليلة من شهر رمضان فان الدعاء فى هذا الشهر تسمعه الملائكة و تستغفر لصاحبه، و تقول: اللّهم انى افتتح الثناء بحمدك الخ.
وسائل الشيعة، ج7، ص: 170
شوری 30
رعد 17