به گزارش خبرگزاری «حوزه»، آیت الله علوی بروجردی در دیدار الشیخ خالد مطر التمیمی، مسئول گروه حقوق دانشگاه بحرالعلوم در نجف اشرف به اهمیت حقوق بشر و اهتمام اسلام به آن اشاره کرد و گفت: تلاشی که شما انجام می دهید، انشاءالله از عنایت خداوند برخوردار است و خود ائمه معصومین (علیهم السلام) به آن توجه دارند؛ چنانکه امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا» [قال الرّاوی:] فَقُلْتُ لَهُ: «فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟» قالَ: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا».
مشکل ما امروز همانگونه که ایشان میفرمایند در عرضهکردن معالم تشیع و مطالب اهل بیت (علیهم السلام) است. ما نکات بسیار دقیق و فوقالعاده و حساسی در مسئله حقوق انسان و حقوق بشر در بین کلمات اهل بیت (علیهم السلام) داریم؛ به ویژه از خود امیرالمؤمنین (علیه السلام).
کلام امیرالمؤمنین (علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر بینظیر است: ایشان فرمودند: مردم دو دستهاند: «اما اخ لک فی الدین و اما شریک لک فی الخلق»؛ یعنی اگر کسی برادر دینی تو نباشد و به خدا یا هیچ مذهبی معتقد نباشد باز هم شهروند است و حقوقی دارد. این نکته را امیرالمؤمنین (علیه السلام) 1400 سال پیش گفته است؛ یعنی هنگامی که در اروپا اصلاً بحثی درباره حقوق بشر مطرح نبوده است. ما این حقایق را در کلام ائمه (علیهم السلام) داریم.ما امروز به منشور کوروش هم افتخار میکنیم و البته این منشور افتخارآمیز هم هست و در عصر خودش خوب است.
در سیره امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز این مسائل به خوبی مشهود است؛ از جمله در ماجرای زبیر بن عوام؛ زبیر کسی است که دشمن علی بن ابی طالب (علیه السلام) است و به جنگ ایشان آمده و همسر پیغمبر را هم به جنگ آورده است. وقتی شخصی زبیر را کشت و سر او را خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) آورد، ایشان شمشیر را در دست گرفت و گریست و فرمود: «این شمشیر چقدر هم و غم از پیغمبر زدوده بود» و سپس فرمود: «القاتل والمقتول کلاهما فی النار». این نشان میدهد که امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مواجهه با کسی که دشمن اوست و به جنگ با او آمده، انصاف دارد و فضایل او را از یاد نمیبرد؛ بلکه میگوید: این دشمن من است؛ اما به اسلام خدمت کرده است. یعنی معتقد است زبیر به اسلام خدمتهایی کرده و به گردن ما حق دارد. اینها ارزشگذاریهایی است که ما در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) میبینیم و در اصحاب معاویه و یزید مشاهده نمی شود.
*اسلام وهابی در دنیای امروز
متأسفانه اسلامی که امروز به دنیا معرفی میشود، همان مکتب معاویه است. عربستان و وهابیت، مکتب معاویه و بنیامیه را معرفی میکنند. در این مکتب، حقوق انسان ارجی ندارد؛ لذا دنیا امروز به ما به چشم کسانی نگاه میکند که اصلاً اعتنایی به حقوق بشر ندارند؛ و حق هم دارد؛ چراکه عربستان سعودی تمام مراکز اسلامی را با پول خودش میچرخاند و تمام کشورهای اسلامی از عربستان تبعیت میکنند؛ لذا نتیجه میگیرد که همان مکتب جاری است. ما امروز مسئولیت بزرگی داریم؛ یکی برای ابتلایی که دنیا، بهویژه عراق و سوریه، به داعش دارد و معضلی که گروههای ارهابی ساخته دست مکتب وهابیت پدید آوردهاند. گروههایی که همه ولید وهابیتاند. متأسفانه دنیا هم میداند و مطلع است، اما اقدامی نمیکند.
*ضرورت تدوین فقه حقوق انسان
ما امروز در حوزهها نیاز داریم که فقه حقوق انسان را تدوین و تدریس کنیم. حتی این مشکل را در خود ایران هم داریم. بهاییها مسئله ما هستند. با بهاییها چه کنیم؟ بر اساس مبانی خود اسلام هم اینها شهروند هستند و حقوقی دارند. ما حق کشتن و حبس آنان را به جرم عقیده نداریم. آنها حق زندگی دارند. حقوق انسان در فقه، موضوع مستقلی است. باید در حوزهها بحثی راجع به حقوق انسان به طور جدی راه بیندازیم. این نیاز به تألیف و مکتوباتی دارد که آقایانی که در این راه تلاش کردند حتماً باید همت کنند. خود مرحوم آقای دکتر بحرالعلوم در حقوق دست بالایی داشتند. در کویت هم در مجمع عالی قضا تصدی داشتند و با این مسائل بهخوبی آشنا هستند. مکتب و مؤسسه ایشان طبعاً از این موضوعات استقبال میکند. فقه حقوق انسان موضوعی است که باید در حوزهها به آن بپردازیم.
حتی درباره حقوق حیوانات و حفظ آب و درخت نیز روایات و سفارشهای فراوانی از ائمه (علیهم السلام) داریم. آنها هم در اسلام حقوقی دارند. امروز مسئله آب مهم شده است. در حالی که ما در کلام ائمه (علیهم السلام) داریم که وقتی وضو میگرفتند آب روی آب میریختند که اسراف نباشد. نمونههایی از این دست قابل تکیه است، ولی متأسفانه ما نتوانستیم آنچه را امروز به عنوان حقوق بشر مطرح است به دنیا بشناسانیم.
*اهتمام امام علی (علیه السلام) به حقوق بشر
سیره امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مواجهه با خوارج نیز درسآموز است. گاهی، حتی در مملکت ما، نطق و خطابه میکنند که علی بن ابی طالب (علیه السلام) خوارج را کشت؛ اما اینگونه نیست. علی بن ابی طالب (علیه السلام) در مقابل آنها نماز جمعه میخواند. آنها وسط نماز شعار میدادند و وسط خطبهاش «قتل هذا الرجل ما افقه» میگفتند و امیرالمؤمنین نمیگذاشت کسی متعرضشان شود و هرچه نصیحت کرد فایده نداشت. چنین چیزی در دنیا نمونه ندارد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) خطاب به آنها فرمودند: اگر شما با ما نمیسازید جنگ کنید. به آنها فرصت دادند که در دل مملکت اسلامی یارگیری کنند و عده و عُدّه و اسلحه تهیه کنند و اردوگاه تشکیل دهند و آماده جنگ شوند و بعد برای جنگ بیایند. در کجای دنیا چنین چیزی هست که حتی برای مخالف هم اینقدر حق قائل شوند که اگر با منطق هم نمیتواند از آنچه دارد دفاع کند با شمشیر دفاع کند. پس از آن به جنگ رفتند. طبق نقلها، بیش از 15 یا 20 روز جنگ را به تأخیر انداختند. بعد از نماز صبح و ظهر روشنگری میکردند. جمع زیادی برگشتند و عده کمی، نزدیک به پانصد و اندی، باقی ماندند که بعد هم عدهای از آنها فرار کردند. حضرت فرمودند آنها را رها کنید. بعد هم فرمودند: «لاتقتلوا الخوارج من بعدی» و تأکید کردند که با زن و بچه اینها کاری نداشته باشید و متعرض آنها نشوید. اینها نمونههای بسیار فوقالعادهای است. ما باید روی اینها دست بگذاریم؛ مخصوصاً سیره امیرالمؤمنین؛ چون امیرالمؤمنین (علیه السلام) در زمان رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در جنگ بوده و بعد هم در دوران حکومت خودش با عایشه چنان رفتار کرد که او را به سلامت به مدینه رساندند، با اینکه دشمن صریح او بود. اینها نمونههایی است که ما در حقوق انسانی داریم و متأسفانه به آن ملتزم نبودهایم. اینها مایه غنای ما در دنیا است و این ثروت و غنا را دنیا و غرب ندارد. ما میتوانیم این غنا را وسیله تبلیغ شیعه قرار دهیم.
به هر حال، این جهود برای ما جهود مبارکی است. ما هم در خدمت عزیزان و دوستان هستیم و هر کاری از دستمان بربیاید دریغ نمیکنیم. این رسالت بزرگی است؛ مخصوصاً در این زمان که دنیای اسلام اینچنین با هجمه مواجه شده و علناً افراد ارهابی ، شیعه علی بن ابی طالب (علیه السلام) را هدف قرار میدهند.