جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
فیلم دلبری

حوزه/ وقتی در هالیوود فیلمی درباره قهرمانان ملی ساخته می شود، از وجود بهترین عوامل بهره می برند، اما در کشور ما معمولا کارگردان‌های کم تجربه پشت دوربین چنین کارهایی قرار می گیرند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، داود کنشلو منتقد و کارشناس سینما با ارسال یادداشتی ضمن استقبال از تهیه فیلمی زیبا پیرامون فداکاری‌های همسران جانبازان دفاع مقدس، فیلم "دلبری" را در شأن آنان ندانسته، به شدت از این گونه پرداخت ها انتقاد کرده است.

«دلبری» دومین تجربه سید جلال اشکذری در مقام کارگردان می باشد. این فیلم روایتگر زندگی خانواده 5 نفره یک جانباز است. در این فیلم دفاع مقدسی قرار است، آخرین لحظات زندگی جانبازان تصویر شود. در این میان همسر وی نیز کنارش بوده و با یادآوری خاطرات و اتفاقات شیرین، به نوعی دلبری شریفانه انجام می‌دهد، اما این مضمون زیبا و عالی به واسطه پرداختی ضعیف نمی تواند با تماشاگر ار تباط برقرار کند. اتفاقی که هم در جشنواره فیلم فجر روی داد و هم در اکران عمومی شاهد این کم توجهی هستیم و ای کاش این موضوع لو نمی رفت.

*عدم استقبال هیچ ربطی به موضوع ندارد

البته باید توجه داشت عدم استقبال از فیلم، هیچ ربطی به موضوع ندارد، چون اگر بخواهیم چنین نتیجه‌گیری کنیم، قضاوتی نادرست انجام داده و به مفهوم دفاع مقدس ظلم کرده‌ایم. بلکه آنچه در فیلم می‌بینیم، حاصل تجربه ناموفق کارگردانی است که به هیچ وجه از جذابیت‌های بصری سود نبرده است.

برای درک بهتر به چند فاکتور ضعیف فیلم " دلبری" اشاره‌ای کوتاه می‌کنم. بازی‌ها در این فیلم در حد فاجعه است، حتی «هنگامه قاضیانی» تصویری تکراری و غلو آمیز از خود نشان می‌دهد که به هیچ وجه شیرین نیست، "آتیلا پسیانی" کارکتری خنثی دارد و در کنار ضعف بازیگران، تنها فرزند کوچک خانواده است که بازی روان و باور پذیری از خود ارائه می‌دهد.

بازیگری ناکارآمد در فیلم باعث شده میزانسن کار هم خوب نباشد، پس به نوعی این نقصان به روی دکوپاژ هم تاثیر منفی گذاشته، فیلمنامه «دلبری» نیز به شدت تخت و کسل کننده است و به هیچ وجه پتانسیل تبدیل شدن به یک کار سینمایی را دارا نیست. لذا این کار باید به فیلمی کوتاه یا حداکثر تلویزیونی تبدیل می‌شد، اما این‌که بخواهیم اینچنین کاری را در سینما به نمایش در بیاوریم، نشان می‌دهد هنر هفتم و ابزارهای آن را نمی‌شناسیم! نکته دیگر این که فیلم«دلبری» قرار است یک درام عاشقانه از نوعی که تا به حال آن را ندیده‌ایم، باشد! اما به هیچ وجه این کار زیبا از کار در نیامده است.

*کاش مانند برخی فیلم های شاخص ظاهر می شد

مطلوب نبودن فیلم تا به آن حد آزار دهنده است که نوشتن درباره آن را نیز دشوار می کند چون آنچه در کارهای شاخص از این دست می بینیم عموما عشقی خالصانه است که تنها به ذات حق گره خورده و عشق مادری به بهترین نحو در آنها تصویر شده است، اما در فیلم «دلبری» عشق همسری به سردترین شکل ممکن بیان می شود. دلایل این ضعف نیز کاملا مشخص است، تدوین چنین داستانی برای فیلمسازی که تجربه دوم خود را پشت سر می گذارد، بسیار زود بود، پس ای کاش اشکذری در تجربه پنجم یا ششم خود اقدام به ساخت چنین کاری می‌کرد.

*یک روند غیر معقول

در «دلبری» یک رویکرد غیر معقول نیز وجود دارد که هم در جشنواره و هم در اکران عمومی تماشاگر را جذب نکرد، آنهم اصرار کارگردان برای نشان ندادن سیمای جانباز است؛ اتفاقی که هیچ توجیح سینمایی ندارد و تنها به واسطه سلیقه شخصی کارگردان در فیلم لحاظ شده است، البته شاید فیلمساز خواسته با این کار به شخصیت جانباز بار معنوی دهد،

نکته دیگر اینکه دلبستگی کارگردان به دفاع مقدس باعث شود فیلمسازی با تجربه کم بخواهد به چنین موضوعاتی آن هم درصد فیلم های سینمایی ورود پیدا کند؛ این در صورتی است که وقتی در هالیوود فیلمی درباره قهرمانان ملی ساخته می شود از وجود بهترین عوامل بهره می برند، اما در کشور ما معمولا کارگردان‌های کم تجربه پشت دوربین چنین کارهایی قرار می گیرند.

*شیار 143 موفق تر از همه

درباره اکران این فیلم هم باید گفت: فروشی که برای "دلبری" رقم خورده، به نحوی است که احتمالا هزینه ناچیز ساخت فیلم را هم نمی‌تواند در بیاورد. برای درک بهتر فیلم کم خرج دیگری که با نگاهی حرفه‌ای ساخته شد را مثال می‌زنم. «شیار 143» توانست با فروشی خیره کننده بسیاری از معادلات سینمای دفاع مقدس را بر هم زند و به همه نشان دهد. این گونه فیلم ها هم می‌تواند جز پروفروش‌های سینما باشد، به شرطی که در کار مورد نظر، واقعیت تنها شاخصه اصلی فیلمنامه باشد.

*یک آفت سینمایی در آثار دفاع مقدسی

مطلب دیگری که در سینمای دفاع مقدس کمتر به آن توجه می‌شود، استفاده از جذابیت در فیلم است. یکی از این آیتم‌ها موسیقی است که البته در «دلبری» به هیچ وجه مطلوب نیست، درصورتی که در فیلم‌های این چنینی، نیمی از بار درام را موسیقی به دوش می‌کشد. حتما انتخاب بازیگران هم عامل مهمی برای جذابیت یک فیلم سینمایی است که اشکذری از آن نیز چشم پوشی کرده و انتخاب‌های خوبی در این زمینه نداشته است.

*این گونه نمی توان سینمای دفاع مقدس را کمک کرد

در انتها باید گفت: فیلم‌هایی نظیر «دلبری» نه تنها هیچ کمکی به سینمای دفاع مقدس نمی‌کند، بلکه به نوعی تماشاگر را از این گونه آثار دور می‌کنند، برای همین ضروریست چنین فیلم‌هایی تولید نشود و به جای، آن کارهای تاثیر گذار و زیبایی چون «شیار 143»، «بوسیدن روی ماه» و «میم مثل مادر» حمایت شوند.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha