به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، پایگاه لبنانی النشره در یادداشتی به بررسی راز ارتباط امام موسی صدر با مسیحیان پرداخت و نوشت:
امام موسی صدر فقط یک روحانی شیعه و یک مصلح اجتماعی یا اندیشمند اسلامی نبود.
امام صدر کسی بود که برای مسیحیان مشرق زمین نیز گام بر می داشت و هیچ مناسبتی نبود که در آن به نقش و جایگاه مسیحیان در آبادانی کشورها اشاره نکند و در سخنان خود به نقش مسیحیان در ارتباط شرق و غرب اشاره می کرد.
البته امام صدر برای رسیدن به هدف انسانی خود فقط به نظریه پردازی بسنده نکرد، به سخنان خود جامه عمل می پوشاند.
به عنوان نمونه در سال 1976 برای دیدار با پاپ واتیکان رفت و در آنجا پاپ کمک های مالی خود را به جنبش امام موسی صدر تقدیم کرد، اما در همان سفر هنگامی که امام موسی صدر در یکی از خیابان های واتیکان قدم می زد کلیسایی نیمه کاره را مشاهده کرد و متوجه شد که اهالی آن کلیسا در انتظار جمع شدن کمک های مردمی برای ادامه بنای آن هستند و همان جا بود که آن کمک مالی پاپ را به کلیسا هدیه کرد.
امام صدر در جای دیگر در کلیسای الکبوشیین اعلام کرد که همه ادیان یک هدف دارند، چون همه به یک خدا اعتقاد دارند و هدف آنها نیز رسیدن انسان به کمال است و ما اگر هدف خود را فراموش کنیم و از خدمت به انسان دور شویم، از خدای خود نیز دور خواهیم شد و در آن زمان است که به فرقه ها و طوایف متعدد تبدیل می شویم.
سید صدر همواره تلاش کرد از مسافت و فاصله میان مسلمانان و مسیحیان حتی در خارج از مرزهای لبنان بکاهد، زیرا می دانست که خالی شدن شرق از مسیحیان توطئه ای برای تصرف منطقه است.
وی با استفاده از آیات قرآن و دلایل دینی مسلمانان و حتی مسیحیان را مخاطب قرار می داد و در سخنرانی های خود موضوع تتابع و تکامل ادیان آسمانی را مطرح کرد و گفت: ادیان الهی در سه مرحله انسان را مخاطب قرار می دهد که مرحله اول آن از ضمیر انسانها آغاز می شود و پس از آن رسالت پیامبران قرار دارد و پس از آنهم نوبت می رسد به سختی ها و مشکلات و ابتلاها که انسان را به خیر و کمال می رساند.
امام صدر با کسانی که از مذهب به عنوان ابزاری برای اختلاف استفاده می کردند مبارزه کرد و در این راه تلاش کرد اتحاد و همسانی میان روح معارف قرآن و انجیل را تبیین کند و به همه بگوید پیامبران مردم را به احترام به آزادی انسان ها دعوت کرده اند و در این زمینه به عنوان مثال به این آیه از سوره بقره استناد می کرد که خداوند می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»؛ (كسانى كه ايمان آوردند و كسانى كه آيين يهودان و ترسايان و صابئان را برگزيدند، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند و كارى شايسته كنند، خدا به آنها پاداش نيك مىدهد و نه بيمناك مى شوند و نه محزون).
وی در این زمینه همچنین به عبارتی از انجیل استناد می کند که می گوید: یهودی و یونانی، برده و آزاد، مرد و زن معنایی ندارد، زیرا همه در برابر مسیح یکسان هستند و حال که قرار است همه برای مسیح باشند پس در این صورت همه از نسل ابراهیم و وارثان او خواهند بود.
روزی یک بستنی فروش مسیحی در شهر صور از فتوای یک روحانی شیعه به امام موسی صدر شکایت کرد و گفت آن روحانی فتوا داده که خریدن بستنی از مسیحیان حرام است و امام موسی صدر پس از نماز جمعه به خیابان آمد و از نمازگزاران خواست از آن مسیحی بستنی بخرند و این خبر میان مردم پخش شد و آن فتوای تحریم که استنادی به دین و قرآن نداشت، خود به خود نابود شد و از بین رفت.
همچنین هنگامی که شنید برخی به سوی اهالی دیرالاحمر و شلیفا و الجوار شلیک می کنند، آن جمله معروف خود را گفت که: هرکس به سوی دیرالاحمر شلیک کند گویی به عمامه و عبا و محراب من شلیک کرده و پس از آن هم به مناطق مسیحی نشین رفت و وارد خانه های آنها شد تا مطمئن شود که دفاع از مسیحیان بر مسلمانان واجب است و این کار را انجام می دهند.
آری، امام موسی صدر این گونه با دودستگی و فتنه مبارزه می کرد، چون آن را توطئه های اسرائیل می دانست و بر این باور بود که برخی به دنبال توطئه برای ضربه زدن به مسیحیان مشرق زمین هستند و در مقابل، او نیز تلاش کرد تا مسیحیان در سرزمین های خود در جنوب و بقاع و شمال لبنان باقی بمانند.
اکنون پس از 38 سال از ربوده شدن و ناپدید شدن امام صدر، معادلات در خاور میانه تغییر کرده و مسیحیان سوریه و عراق و برخی کشورهای عربی دیگر، آواره شده اند و لبنان با چالش های متعدد روبرو شده و مسلمانان واقعی منطقه در حال پرداخت بهای سنگین حضور تکفیری ها در منطقه هستند.
و چه فاصله زیادی میان اسلام امام موسی صدر و اسلام تکفیری ها وجود دارد..