به گزارش خبرگزاری «حوزه» اگر کلام امیر بیان را حقیقتاً باور و قبول داشته باشیم که فرمودند: "همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطره اى است در دریاى عمیق" (نهج البلاغه، حكمت ۳۷۴ نهج البلاغه) ، ناگزیر از آن هستیم که در این باره تجدید نظر جدی در نوع گفتار و رفتار و در یک کلمه سبک زندگی مان داشته باشیم، به این جهت که بی تعارف باید بپذیریم نسبت به اجرای فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر به طوری که به احیای این واجب فراموش شده بینجامد، کوتاهی و جفا کرده ایم.
از سویی وقتی صحبت از این فریضه شرعی به میان می آید، ناخودآگاه اذهان معطوف به مساله حجاب و عفاف و بایدها و نبایدهای آن می شود و حال آن که این مقوله یکی از مباحث زیرمجموعه امر به معروف و نهی از منکر و البته یکی از مصادیق شایع آن است و نه همه ماجرا!
به عبارت دیگر ، امر به معروف دامنه وسیعی از موضوعات و مسایل را شامل می شود و به همان میزان نیز البته نهی از منکر، چه آن که خود انتقاد در جامعه و ایجاد و بسط فرهنگ انتقاد و اصلاح گری و مطالبه در واقع همانا گام برداشتن در مسیر نهی از منکری است که این همه از سوی ائمه هدی(ع) و بزرگان ما بر آن تاکید و سفارش شده است.
به عنوان مثال وقتی می بینیم که فلان کارمند کار خود را در اداره به درستی انجام نمی دهد و در جوابگویی به مراجعه کنندگان ، سستی و کاهلی می کند و یا متاسفانه اهل رشوه گرفتن است، چرا انتقاد و پیگیری نمی کنیم برای اصلاح این وضع؟!
همچنین اگر فلان کاسب و فروشنده در کسب و کار خود ، اهل کلاه گذاشتن بر سر مردم است چرا بسیاری از ما بی تفاوت هستیم، اگر فلان نانوا تخلف صنفی می کند، چرا گاه صدایی از ما برنمی آید که فلانی این روش شما اشتباه است و مشمول حق الناس می شود؟!
در واقع اگر خوب و جامع به مساله نگاه كنیم متوجه می شویم که امربه معروف و نهی از منكر همان انتقاد دلسوزانه و از سر خیرخواهی است؛ انتقادی كه اگر در همه ما وجود داشت وضعیت جامعه به شکل کنونی نبود.
یکی از ایراداتی که متوجه ماست این است که گاه به غلط فکر می کنیم که امر به معروف و نهی از منكر فقط به زمانی كه فسادی علنی شد منحصر میشود و حال آن که به هیچ وجه این طور نیست و چه بسا بسیاری از فسادها و ناهنجاری ها و معضلات ریشه در جایی دارد که ما از کنار اتفاقات به ظاهر معمولی و خلاف های کوچک و روش های نادرست دوستان و همشهریان و هم محله ای های خود به راحتی گذشته و به قول معروف دم برنمی آوریم.
به عبارت دیگر، در این باره دچار یک نوع بی تفاوتی و کم حوصلی در روزگار کنونی شده ایم که خود این مساله می تواند به عنوان بزرگترین خطر برای جامعه اسلامی ما به شمار رود.
به راستی اگر در محیط شهری و زندگی مان نسبت به وقایع جاری کمی حساس تر باشیم؛ اگر به عنوان مثال وقتی در تاکسی و اتوبوس نشسته ایم و راننده بیش از آن چیزی که عرف و قانون است، کرایه اخذ می کند ، اعتراضی دوستانه و در عین حال جدی داشته باشیم؛ اگر در خرید از مغازه و سوپرمارکت محل همین وضع را دیدیم، انتقادی کنیم و یا اگر رفتار نابخردانه یک شهروند در ریختن زباله در خیابان را مشاهده کردیم به او تذکری بدهیم، به یقین وضع شهر و جامعه مان به مراتب بهتر از این خواهد بود.
این همه گفتیم با در نهایت بگوییم که فراتر از نگاه دینی و شرعی، اگر ما نگاه صرفاً مادی هم داشته باشیم ناگزیز از آن هستیم که به سمت و سویی برویم که پیش و بیش از حاکمیت، فضای انتقاد مردمی – البته نه به صورت پرخاشگرانه و لجوجانه- در سطح جامعه تعمیم پیدا کند.
اگر این طور شد ، آن وقت ناخودآگاه به عنوان یک مسلمان متشرع نیز نسبت به بروز و ظهور مصادیق بدحجابی و بدپوششی در جامعه حساس و دغدغه مند خواهیم بود و در موقع لزوم اعتراض و انتقاد خود را بیان داشته و البته در مقام امر به معروف نیز از الگوهای برتر تجلیل و تکریم به عمل می آوریم.
سید محمد مهدی موسوی